وقتی سر
بر شانه هایم می گذاری
چه بی وقفه
در افق خواستنت محو می شوم!
ای تقدس راستین ٬
در من کبوتری ست
که به چشمان تو
پارچه سبز گره می زند
بر شانه هایم می گذاری
چه بی وقفه
در افق خواستنت محو می شوم!
ای تقدس راستین ٬
در من کبوتری ست
که به چشمان تو
پارچه سبز گره می زند