خط بطلان


خط بطلان

« خط بطلان » ای دریغا6 ! خطر مرگ ، مرا پیش کشید هر چه فریاد کشیدم ، زِ من آن را نـشنید گفتم ای بی خبر از مرگ ،چه خواهی تو زِ من گفت: من قاتل آنم ، که نفس را بکشید گفتم:شاعر:حسن مصطفایی دهنوی

« خط بطلان »
ای دریغا6 ! خطر مرگ ، مرا پیش کشید
هر چه فریاد کشیدم ، زِ من آن را نـشنید
گفتم ای بی خبر از مرگ ،چه خواهی تو زِ من
گفت: من قاتل آنم ، که نفس را بکشید
گفتم: ای مرگ،چه خواهی تو زِ من،کو سندت
گفت: خلّاق بـگفتس ، اجلت بود و رسید
گفتم : ای وای به من، من که جوانـم مَـکُشم
گفت: بسیار جوان بود ، به پیری نـرسید
گفتم: آخر مددی ، صبـر و تحمّل بـنما
گفت: خلاق برایَـت ، خط بطلان بـکشید
گفتم: ای مرگ ، تو باطل کنی این زندگیم
گفت:خالق به همه این خط باطل بکشید
گفتم: الله ، زِ بی رحمی و سنگین دلیـَت
گفت: صحبت مکن،ای بی ادب چشم سفید
هر چه من لاوه1 زدم، آن ابداً گوش نـداد
چونکه بر جان من انداخت و بیرون بکشید
آنکه از مرگ نـترسد ، به جهان نیست یقین
هر که از مرگ بـترسید ، بسا نعره کشید
حسن از مرگ بـترسید ، ولی هیچ نـگفت
در دَم مرگ ، زِ دل ناله ی حسرت بکشید
٭٭٭
6- افسوس –حیف
1- تملق – فریب

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


تصاویر جنجالی ترانه علیدوستی روی تخت بیمارستان پس از انتشار خبر بیماری + عکس