تدبیرهای عجیب یزید برای عقب نشینی؛ از گرفتن عزا برای امام حسین(ع) تا تسلیت گفتن به محمد حنفیه


تدبیرهای عجیب یزید برای عقب نشینی؛ از گرفتن عزا برای امام حسین(ع) تا تسلیت گفتن به محمد حنفیه

    شفقنا-یزید در حرکت انفعالی خود، ابن زیاد را مورد لعن و نفرین قرار داد، او را به عنوان قاتل معرفی نمود.ابن شهرآشوب در مناقب می نویسد: «یزیددرپاسخ به سخن (عبدالرحمان بن حکم) گفت: «لَعَنَ اللهُ بْنَ مَرْجانَه…!»؛ اگرمن در کربلا بودم تا آن جا که درتوانم بود، خواسته های حسین را برآورده می ساختم، گرچه به کشته شدن […]

تدبیرهای عجیب یزید برای عقب نشینی؛ از گرفتن عزا برای امام حسین(ع) تا تسلیت گفتن به محمد حنفیه

شفقنا-یزید در حرکت انفعالی خود، ابن زیاد را مورد لعن و نفرین قرار داد، او را به عنوان قاتل معرفی نمود.ابن شهرآشوب در مناقب می نویسد: «یزیددرپاسخ به سخن (عبدالرحمان بن حکم) گفت: «لَعَنَ اللهُ بْنَ مَرْجانَه…!»؛ اگرمن در کربلا بودم تا آن جا که درتوانم بود، خواسته های حسین را برآورده می ساختم، گرچه به کشته شدن فرزندانم منجر می گردید!» (۱) .بعد از شهادت حسین (علیه السلام) یزید نامه هایی چند برای رجال کشورها نوشت و به نوعی خود را از مسأله شهادت تبرئه کرد؛ از جمله به «محمد حنفیّه» هنگام ملاقات گفت: «در رابطه با کشته شدن حسین، به تو تسلیت می گویم و دلم همچون تو سوخته است. اگر کار در دست من بود حسین را نمی کشتم. ولی عبیدالله از نظر اصلی من آگاه نبود و اقدام به

قتل او کرد». (۲) .یزید در مرحله عقب نشینی مزوّرانه خود، از امام سجاد (علیه السلام) خواست تا حاجتی از وی بخواهد، امام (علیه السلام) خواستند تا قاتل پدرش را به وی معرفی نماید. یزید با مشورت درباریان، «خولی» را حاضر ساخت. او گفت: «سنان بن انس» قاتل حسین است. سنان را حاضر کردند، گفت: «شمر» قاتل حسین است. شمر را حاضر کردند گفت: «راست بگویم که قاتل حسین کیست؟» گفتند: بگو! گفت: «قاتل حسین کسی است که درِ خزینه را به روی سپاهیان گشود و سپاه را به کربلا فرستاد».یزید منفعل شد و بانگ زد: «برخیزید و بروید. خدا شما را لعنت کند. شما قبلاً افتخار می کردید که قاتل حسین هستید ولی اکنون همه چیز را انکار می کنید؟». (۳) .

به گزارش شفقنا این ترفند یزید مؤثر واقع نشد؛ از این رو به ناچار در حضور همگان _ در دمشق _ خطبه ای خواند و گفت: «شما مردم شام معتقدید که من حسین را کشته ام؟! به خدا سوگند من او را نکشتم، نماینده من، عبیدالله او را کشت و به خدا سوگند من قاتل حسین را خواهم کشت». سپس دستور داد تا عاملین اصلی قتل حسین را حاضر کنند.یزید با شیادی خاص از «شبث بن ربعی» پرسید: «وای برتو! آیا من تو را به قتل حسین دستور دادم».او گفت: «نه؛ بلکه، مصابر بن رهیبه حسین را کشته است».یزید رو به او کرد و گفت: «وای برتو! تو حسین را کشتی یا من به تو دستور دادم؟».پاسخ داد: «نه، بلکه شمر حسین را کشت…».تا این که یزید خشمگین شد و به قصر بازگشت.

عزاداری بر حسین در دارالخلافه

در کتاب کامل بهایی آمده است: «زینب (علیها السلام) شخصی را نزد یزید فرستاد و پیشنهاد داد تا اجازه دهد برای برادرش _ حسین (علیه السلام) (و یارانش) ماتم و عزاداری بپا کنند.

یزید در برابر این خواسته، نرمش و همسویی از خود نشان داد و اجازه داد تا در «دار الخلافه» محفلی به عنوان مجلس ماتم به پا شود! این محفل تا هفت روز ادامه یافت! زنان شام گروه گروه بر زینب وارد می شدند و تعزیت می گفتند وبرای حسین (علیه السلام) اشک می ریختند و گریه و زاری می کردند، تا جایی که نزدیک بود این عزاداری به شورش عمومی علیه یزید مبدّل گردد؛ مروان به یزید هشدار داد و گفت: «مصلحت نیست که اهل بیت را بیش از این در شهر شام نگهداری»؛ یزید نیز به همین دلیل، مقدمات حرکت آنان را فراهم ساخت. (۴) .راوی گوید: هنگامی که زنان (امام) حسین، در مجلس عزایی که در کاخ یزید به پا شده بود، شرکت جستند، جمعی از زنان حرم سرای یزید، شیون سردادند:«وَ صِحْنَ نِساء مِنْ نِساءِ یَزِید وَ وَلْوَلَنَّ حِین اُدْخِلَ نِساءِ الْحُسَین عَلَیْهِنَّ وَ أَقَمْنَ عَلَی الْحُسَین ماتَماً».«آنگاه که زنان امام حسین وارد کاخ یزید شدند، زنی از زنان حرمسرای یزید فریادی برآورد و غلغله ای ایجاد شد و همگان محفل عزا به پا کردند.»گفتنی است در مجلس ماتم حسین (علیه السلام) همگان از جمله: آل معاویه و آل سفیان شرکت جستند و به گریه و زاری پرداختند.یزید نیز ریاکارانه برای امام اشک ریخت؛ «فَدَمعتْ عَیْنا یَزِید». و همواره می گفت: «لَعَنَ اللهُ بْنَ مَرْجانَه…»؛ «خداوند لعنت کند پسر مرجانه را، به خدا سوگند من اگر در کنارش بودم، او را عفو می کردم، خدا حسین را رحمت کند!» (۵) .گفتنی است همین یزید که اجازه داد تا در کاخ خود، محفل عزا برای امام حسین برگزار شود، دستور داده بود سرِ حسین (علیه السلام) را در بالای درِ ورودی کاخ بیاویزند (سیاست یک بام و دو هوا)، که این کار مورد سرزنش همسرش _ هنده _ قرار گرفت و فرمان داد تاسر آن حضرت را پایین بیاورند. (۶) .

یزید به امام سجاد (علیه السلام) گفت: «خواسته های تو برآورده است، از من حاجتی بخواه» امام سجاد (علیه السلام) فرمودند: «خواسته اوّل آن است که: سر پدرم را به من نشان دهی تا زیارتی به عمل آورم».یزید گفت: «هرگز آن را نخواهی دید».امام (علیه السلام) فرمودند: «خواسته دوّم آن که: هرآنچه از اموال ما در کربلا توسط سپاهیان تو به غارت رفته است به ما بازگردانی».یزید گفت: «عوضِ آن را پرداخت می کنم».امام (علیه السلام) فرمودند: «خواسته سوّم من آن است که اگر می خواهی مرا به قتل برسانی، شخصی امین را برگزین تا اهل بیت ما را به مدینه جدّ مان بازگرداند».یزید گفت: «تو را نخواهم کشت و خود شما آنها را بازمی گردانی». (۷) .

تزویر دیگری که یزید جهت حفظ ظاهر عملی کرد، این بود که: اهل بیت را در خانه خود جای داد و علی بن الحسین (علیهما السلام) را در همه نشست ها با احترام ویژه ای حاضر می ساخت. (۸) و به اصطلاح نرد آشتی و صلح می باخت و صبحگاهان و شامگاهان را با امام سپری می کرد. (۹) .

یزید در راستای کنترل افکار عمومی که علیه او بسیج شده بود، حاضر شد چندین برابر قیمت اموال به غارت رفته را بپردازد، لیکن از طرف اهل بیت

پذیرفته نشد. (۱۰) .تذکر: از عوامل مهم بیداریِ جامعه و بیزاری مردم از حکومت بنی امیه و شرکت آنان در نابودی و اضمحلال رژیم اموی، حرکت اسرا از کربلا به سوی کوفه و شام بود. در حالی که یزید به منظور نمایش قدرت اهریمنی خود و جهت ایجاد رعب و وحشتِ بیشتر در دل ها و مأیوس ساختن مخالفان، اسیران را از مراکز مختلف عبور داد اما این کار یزید، بهترین تبلیغ علیه حاکمیتش و به نفع امام حسین (علیه السلام) و کاروان انقلاب بود و چهره یزید را آشکار ساخت. امام سجاد (علیه السلام) در حالی که غل و زنجیر برگردن داشت به سوی شام حرکت داده شد (۱۱) ولی اهل بیت از این فرصت حداکثر بهره برداری را کردند و تحوّلی بزرگ بر ضدّ رژیم اموی ایجاد نمودند؛ چنان توفان سهمگینی آفریده شد که قدرت اهریمنی دستگاه اموی توان مهار آن را پیدا نکرد.

۱- عوالم، ج ۱۷، ص ۴۳۱ و نفس المهموم، ص ۲۶۶.

۲- عوالم، ج۱۷، ص۶۴۴.

۳- ریاض القدس، ج ۲، ص ۳۳۳.

۴- نفس المهموم، ص۲۶۲.

۵- فصول المهمه، ص ۱۹۴ ؛ بلاذری، ص ۲۱۲ و انساب الأشراف ص ۲۱۹ نیز چنین آورده اند: «لعن الله بن سمیّه، أما والله لوکنت أنا صاحبه لَعفوتُ عنه، رَحِمَ الله الحسین فقد قتله رجل قطع الرحم بینه وبینه قطعاً».

۶- عوالم، ج امام حسین علیه السلام، ص۴۴۴.

۷- نفس المهموم، ص ۲۶۸ و ۲۷۳ ؛ اعیان الشیعه، ج۱، ص۶۱۷.

۸- عوالم، ص ۴۴ ؛ مقتل خوارزمی، ج۲، ص۷۳.

۹- معالی السبطین، ج۲، ص۱۴۱.

۱۰- همان.

۱۱- انساب الأشراف، بلاذری، ص۲۱۴.

انتخاب شفقنا از کتاب عاشورا حماسه جاوید

انتهای پیام

fa.shafaqna.com

شفقنا در شبکه های اجتماعی: توییتر | اینستاگرام | تلگرام

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه گوناگون

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید
منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


عجیب ترین دلیل برای بازیگر شدن پردیس پورعابدینی + بیوگرافی فرشته سریال گناه و عکس هایش