ای وطن آرام تن
خانه ی امید ،عشق،جان من
ای که از دور آمدی ،دوران من
تاخته اندبر تو بیگانگان
مانده ی، مانای جاویدان من
مادرم!
مادرم درجان تو آرام گرفت
هم پدر ، در دل تو جان گرفت
ایستاده ی ،چون دماوند ،مویت شد سفید
دامنت سبز و روشن
دریا دل زیبای من
درنظر ،چون لوت،آن صحرای من
مادرم
انقدر گرمی ، می سوزد تنم
کودک پاک دامنت ، هم منم
مادرم میدانم کمی خسته ی
ناگزیر
رنجور
سر بزیر
اما باز افسانه ی ،جانی ویک دانه ی
ما به تو بد کرده ایم
در تصور،هر یکی "سر کرده " ایم
عاقبت آرام میگیرم همه
ای تو دنیا دیده وآرام من
ای تو ایران زیبای من
خانه ی امید ،عشق،جان من
ای که از دور آمدی ،دوران من
تاخته اندبر تو بیگانگان
مانده ی، مانای جاویدان من
مادرم!
مادرم درجان تو آرام گرفت
هم پدر ، در دل تو جان گرفت
ایستاده ی ،چون دماوند ،مویت شد سفید
دامنت سبز و روشن
دریا دل زیبای من
درنظر ،چون لوت،آن صحرای من
مادرم
انقدر گرمی ، می سوزد تنم
کودک پاک دامنت ، هم منم
مادرم میدانم کمی خسته ی
ناگزیر
رنجور
سر بزیر
اما باز افسانه ی ،جانی ویک دانه ی
ما به تو بد کرده ایم
در تصور،هر یکی "سر کرده " ایم
عاقبت آرام میگیرم همه
ای تو دنیا دیده وآرام من
ای تو ایران زیبای من