صدا و سیما بداند مردم شعور دارند


صدا و سیما بداند مردم شعور دارند

امروزه زیاد می‌بینیم و می‌شنویم که برخی، خصوصا صاحبان رسانه‌های داخلی، توجه مردم به برنامه‌های رسانه‌های خارجی را عمده علت تضعیف بنیان خانواده می‌دانند. اما به راستی آیا صرف تماشای یک برنامه یا کانال ماهواره‌ای خارجی علت فروپاشیدگی کانون خانواده است؟ آیا نمی‌توان ضعف برنامه‌سازان داخلی در تولید برنامه‌های متناسب با مقتضیات جدید جامعه امروز را دلیل عدم اقبال مردم به شبکه‌های داخلی دانست؟

مصطفی اقلیما جامعه‌شناس در گفت‌وگو با همدلی ضمن بررسی میزان تاثیرگذاری فیلم‌ها و سریال‌های ماهواره‌ای، به کم‌کاری صدا و سیما در این عرصه مهم می‌پردازد.

آیا سریال‌های شبکه‌های ماهواره‌ای آنقدر قدرت تاثیرگذاری دارند که بتوانند در جامعه و ساختارهای اجتماعی ما نفوذ کنند؟

هر سریالی که چه در ایران و چه در کشورهای دیگر ساخته شود، هیچ وقت نمی‌تواند بر روی افراد تاثیر بگذارد. در یک دوره زمانی در ایران فضا و شبکه‌های مجازی وجود نداشت و ما هر حرفی که می‌زدیم مردم به آن گوش فرا می‌دادند و اجرا می‌کردند. امروزه نیاز و خواست مردم حائز اهمیت است، بدین معنا که اگر ما به نیاز مردم به گونه‌ای درست بپردازیم و برنامه‌های تلویزیونی ایران صحیح و درست ساخته و نمایش داده شود، افراد دیگر به تلویزیون‌ها و رسانه‌های خارجی توجه نمی‌کنند. اگر برنامه‌ای در تلویزیون خارجی تماشا می‌کنم، آن برنامه برای من جالب توجه است اما فرهنگ من یا بیننده‌ای مثل من را تغییر نمی‌دهد. به طور مثال هنگامی که یک فرد کرد قسمتی از فیلم یا سریالی را تماشا می‌کند و از آن به عنوان یک برنامه خوشش می‌آید به آن می‌خندد، اما فرهنگ او را تغییر نمی‌دهد و او همچنان کرد باقی می‌ماند. بچه‌های امروز همچون پدر و مادرها هستند، به این معنا که در دنیای مجازی سیر می‌کنند، آزادی خاص خودشان را می‌خواهند، حرف‌های دلخواه خودشان را مطرح می‌کنند و از دروغ گفتن و تماشای فیلم‌هایی که می‌دانند هشتاد درصد آنها ایراد دارد پرهیز می‌کنند. اما متاسفانه ما امروز فیلم‌هایی را در تلویزیون خود به نمایش می‌گذاریم که هیچ یک از افراد دیگر به آنها اطمینان ندارند.

شاید تمام افرادی که رادیو گوش می‌دهند و تلویزیون تماشا می‌کنند در کشور ما بیشتر از بیست یا سی درصد نباشد که بعضی از این تعداد، خانواده‌هایی هستند که در شهرستان‌های کوچک زندگی می‌کنند و در عوض اکثرا ماهواره نگاه می‌کنند. چرا با این بودجه عظیمی که در کشور ما وجود دارد هیچ فردی حاضر به تماشای تلویزیون نیست؟ زیرا هیچ کدام از برنامه‌های آن مناسب مردم نیست. هیچ فردی در تلویزیون حقیقت را نمی‌گوید. به همه کسانی که در تلویزیون برای سخن‌رانی حاضر می‌شوند گفته می‌شود که چه حرف‌هایی بزنند، اما مردم متوجه می‌شوند. مسئولان سازمان صدا و سیما باید بدانند که انسان‌ها شعور دارند و از حق انتخاب برخوردار هستند، برای همین نمی‌توان به افراد گفت کاری را انجام دهند. به نظر من ما نباید دخالت کنیم، چرا که این افراد هستند که دولت را انتخاب می‌کنند. قطعا فیلم‌ها، آدم‌ها و فرهنگ آنها را تغییر نمی‌دهند، اما برنامه‌های اشتباهی که اجرا می‌شود اعتماد مردم را از بین می‌برد و مردم دیگر حاضر نیستند به برنامه‌های درست بعد از آن توجه کنند.

اگر ما درست برنامه اجرا کنیم و فیلم‌ها با توجه به نیاز جامعه ساخته شوند هیچ‌گاه مردم به سمت فیلم‌های خارجی کشیده نمی‌شوند. از دست فیلم‌ها و سریال‌های شبکه‌های خارجی و دیگر شبکه‌ها کاری بر نمی‌آید. شبکه‌هایی که فیلم‌های کشور ترکیه را ترجمه می‌کنند هیچ کاری نمی‌توانند انجام دهند. همه آنها صرفا فرهنگ ترکیه را نشان می‌دهند و اکثر مردم هم تماشا می‌کنند اما فرهنگ‌شان تغییر نمی‌کند. در جامعه‌ای که عده‌ای از مردها با توجه به تاهلی که دارند به دفعات صیغه می‌کنند، این اصلا به فیلم‌های خارجی مربوط نمی‌شود، بلکه به قوانین و عدم تعهد ما بر می‌گردد. نباید گفته شود که فیلم‌ها افراد را خراب می‌کنند. دنیا دنیای مجازی است و از آن جا افراد حق انتخاب دارند و هر چه را که دوست دارند می‌بینند. نتیجه آنکه با سریال‌های خارجی فرهنگ ما عوض نمی‌شود.

با چنین تحلیلی، شما دلایل فروپاشی خانواده‌های ایرانی را ناشی از سریال‌های ماهواره‌ای می‌دانید یا فرهنگ سازمان نیافته جامعه ایرانی؟

دلیل فروپاشی خانواده‌های ایرانی، فیلم و سریال نیست. باید بگوییم آیا ازدواج در کشور ما وجود دارد؟ خیر، ازدواج در کشور ما وجود ندارد، اگر هم وجود داشته باشد به خاطر پول انجام می‌شود، یعنی برای وام‌های ازدواجی که داده می‌شود، آن شخص پول را دریافت می‌کند و بعد از آن جدایی صورت می‌گیرد، یا اصولا مرد تعهدی در قبال خانواده و زندگی قائل نیست. زمانی که مردی متاهل می‌شود خرج زندگی‌اش را پدر تامین می‌کند و موقعی که از سوی پدر تامین نشود مجبور به ترک آن زندگی خواهد شد یا خیانت‌هایی که بعد از ازدواج انجام می‌شود. در صورت اعتراض زن هم به او گفته می‌شود که طلاق خود را بگیر، چرا که هیچ تعهدی از اول در این ازدواج وجود نداشته است.

آمارها نشان می‌دهد که هشتاد درصد پسرها با دخترهایی که مورد تایید پدر و مادرشان باشند ازدواج می‌کنند، چون به معیارهای آنها مثل داشتن پول یا تعداد فرزندان طرف مقابل و وضع مالی آن خانواده توجه می‌کنند. در واقع ما برای تشکیل خانواده ازدواج نمی‌کنیم، بلکه برای زندگی راحت از نظر مالی تن به ازدواج می‌دهیم. پس زیربنای این گونه ازدواج‌ها قطعا اشتباه است. اما چرا جامعه به سوی این گونه ازدواج‌ها سوق داده می‌شود؟ به دلیل این که جوان‌های ما از شغل و امنیت شغلی برخوردار نیستند. نود درصد دانشجوها بیکار هستند و اگر هم کاری داشته باشند فقط تامین کننده هزینه‌های رفت و آمد و خوراک آنهاست. چگونه تشکیل خانواده بدهند؟ تنها در این صورت است که خانواده‌ای از هم نمی‌پاشد، چرا که اصولا خانواده‌ای تشکیل نشده است.

آن خانواده‌ای هم که طلاق می‌گیرد از ابتدا خانواده‌ای نبوده که بر پایه زندگی تشکیل شده باشد، بلکه خانواده‌ای بوده بر پایه تعدادی دلیل که وقتی این دلایل از بین برود، طلاق حاصل می‌شود. در کشورهای مختلف جهان، برای ازدواج به افراد وام نمی‌دهند. در اسلام گفته شده که فرد باید به اندازه زندگی خودش داشته باشد و بتواند مخارج یک فرد دیگر را هم تامین کند و بعد اقدام به ازدواج نماید، اما با توجه به شرایط فعلی حتی افراد نمی‌توانند کرایه خانه خود را تامین کنند. متاسفانه ما شرایط ازدواج درست را فراهم نکرده‌ایم. ازدواج‌های موجود هم ازدواج‌هایی هستند که پدر می‌خواهد از دست پسر یا دختر خود راحت شود، قطعا این ازدواج به طلاق منجر خواهد شد.

دولت‌ها در همه جای دنیا موظف به تولید شغل هستند، اگر نتوانستند شغلی را تولید کنند دفعه بعد انتخاب نمی‌شوند. اما دولت‌های ما خود را موظف به تولید کار نمی‌دانند و ادعا می‌کنند که به آنها مربوط نمی‌شود. به همین خاطر وام‌هایی را در اختیار افراد می‌گذارند تا صدای مردم را خاموش کنند و اعتراضات از بین ببرند و به دنبال این کژفهمی، میزان طلاق‌ها بیشتر شده است و در زندگی‌ها دعواهای بسیاری دیده می‌شود و یا ازدواج‌هایی که به طلاق نمی‌رسد اما زوجین قطعا دچار طلاق عاطفی شده‌اند و فرزندانشان از امنیت عاطفی برخوردار نیستند. همه این‌ معضلات در نتیجه برنامه‌ریزی‌های اشتباه دولتی پدید آمده و ما اگر بخواهیم نظام موجد بهبود یابد باید کار و وظیفه اصلی خود را انجام دهیم.

چرا صدا و سیما با وجود آگاه بودن از تاثیرات منفی این سریال‌ها، با افزایش کیفیت شبکه‌های داخلی، تلاشی برای جذب مخاطب نمی‌کند؟

در واقع کسی توجهی به این سریال‌ها در جهت دیده شدن نمی‌کند. تلویزیون ما دولتی است و با بودجه کلانی که از دولت می‌گیرد دست به تولید فیلم‌ها و سریال‌هایی می‌زند که از پنجاه سال قبل تا به امروز کارگردان‌ها همان حرف‌ها را کارگردانی می‌زنند. در نتیجه معلوم است که فیلم‌ها خوب نخواهند بود. برای آنها هم اصلا مهم نیست که مردم این برنامه‌ها را ببینند یا نبینند.

به نظر شما دلیل عدم استقبال مردم از صدا و سیما، تکراری بودن محتوا و مضامین است؟

صدا و سیمای ملی ما اصلا برنامه ندارند و بیشتر برنامه‌ها توسط یک نفر در طی سال‌های طولانی ساخته می‌شود. مگر ما این همه برنامه‌ساز نداریم که فقط باید یک یا چند نفر دست به کار شود؟ هیچ جای دنیا این گونه نیست. بله برنامه‌های ما تکراری است. دائما برنامه‌های یکنواخت ساخته می‌شود. در واقع برنامه‌های ما دارای هیچ مضمون جدید و جاذبی نیست و اصلا بر اساس خواست و پسند مردم ساخته نمی‌شوند. در همه جای دنیا برنامه‌ها بر اساس خواست و نیاز مردم ساخته می‌شوند و تعداد زیادی تلویزیون را تماشا می‌کنند، چرا که باید پول آن را از محل تبلیغات بدست بیاورند. در همه جای دنیا برنامه‌ها تلویزیون شخصی است و اگر برنامه دلخواه مردم را نسازند پولی برای تبلیغات به دست نمی‌آورند. ما اصلا هیچ نیازی به اینکه مردم از برنامه‌هایمان خوش‎شان بیاید یا نیاید نداریم. از طرف دیگر فیلمی که توسط خود ما ساخته می‌شود بر اساس واقعیت هم نیست.

آیا خانواده ایرانی آنقدر بی پایه و اساس است که با یک سریال بتوان آن را از هم متلاشی کرد؟

ما نه تنها با یک فیلم، بلکه با صد فیلم هم از بین نمی‌رویم، فرهنگ جزئی از وجود ماست. اشکال در زیر ساخت‌هاست، هیچ وقت هیچ فیلمی شخصی را خراب نمی‌کند. افراد با انتخاب خود فیلمی را می‌بینند و بر اساس آن چیزهایی که فکر می‌کنند درست است به تماشای آن فیلم می‌نشینند، یعنی اگر فیلم هم نبود آن چیزهایی که فکر می‌کردند درست است با تماشای فیلم عوض نمی‌شد. اگر ما به طور مدام بگوییم که این کار را بکن باز هم کار خودشان را می‌کنند. قرآن بزرگترین کتاب ماست و همه چیز را درست نوشته است، چرا افراد خلاف رفتار می‌کنند، مگر مسلمان نیستند، پس چرا هر چیزی را به نفع خود می‌گیرند؟ ما می‌دانیم غیبت کار اشتباهی است، اما چرا همه از کوچک تا بزرگ این کار را می‌کنند؟ پس کتاب یا فیلم آدم را عوض نمی‌کند، بلکه منفعت‌طلبی در افراد است که آنها را تغییر می‌دهد.

به نظر من ما باید علت را برطرف کنیم، چرا که هر چقدر بخواهیم صورت مسئله را پاک کنیم باز هیچ مشکلی برطرف نخواهد شد. ما مشکلی با فیلم خارجی نداریم ولی باید فیلم خود را خوب بسازیم تا ببینیم مردم کدام یک را انتخاب می‌کنند. اگر فیلم ما را انتخاب نکردند علت را بررسی کنیم و بفهمیم علت چیست. مردم حقیقت را می‌خواهند، فیلمی که واقعا تاریخ را بگوید نه اینکه تاریخ را تحریف کند. به عنوان جمع‌بندی بحث می‌توانم به این مسئله اشاره کنم که هر زمانی که رئیس‌جمهور جدید انتخاب می‌شود، رهبر معظم انقلاب، دو رهنمود به ایشان می‌فرمودند. اولین رهنمود ایشان شایسته‌سالاری است، بدین معنا که افراد شایسته سرکار بیایند که تخصصی در آن کار داشته باشند و دومین رهنمود ایشان این است که آن افراد به مردم بازخواست بدهند یعنی جواب کارهایشان را بازگو کنند. اگر این دو رهنمود رهبر انقلاب اسلامی در کشور ما اجرا شود بسیاری از مشکلات در کشورمان برطرف خواهد شد.

فاطمه مرادخانی

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه فرهنگی و هنری

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


تقویم حجامت 1403