آغاز خودمحوری مطلق دونالد ترامپ بر سیاست خارجی/ تحلیل نشریات آمریکا از آخرین اخراج در کاخ سفید


آغاز خودمحوری مطلق دونالد ترامپ بر سیاست خارجی/ تحلیل نشریات آمریکا از آخرین اخراج در کاخ سفید

شفقنا- اگر چه رفتارهای عجیب‌وغریب دونالد ترامپ در کاخ سفید باعث شده رسانه‌ها دیگر اخباری در مورد اخراج یا استعفای مقام‌های ارشد دولت ترامپ را در حکم بمب خبری نبینند؛ اما نقش و نفوذ جان بولتون و سابقه طولانی او در زمینه تصمیم‌سازی سیاسی در آمریکای سه دهه اخیر باعث شده این اخراج در حکم دیگر تغییرات خلق‌الساعه ترامپ به […]

آغاز خودمحوری مطلق دونالد ترامپ بر سیاست خارجی/ تحلیل نشریات آمریکا از آخرین اخراج در کاخ سفید

شفقنا- اگر چه رفتارهای عجیب‌وغریب دونالد ترامپ در کاخ سفید باعث شده رسانه‌ها دیگر اخباری در مورد اخراج یا استعفای مقام‌های ارشد دولت ترامپ را در حکم بمب خبری نبینند؛ اما نقش و نفوذ جان بولتون و سابقه طولانی او در زمینه تصمیم‌سازی سیاسی در آمریکای سه دهه اخیر باعث شده این اخراج در حکم دیگر تغییرات خلق‌الساعه ترامپ به شمار نیامده، و به‌قول یک سری از رسانه‌های منتقد ترامپ چیزی در مایه‌های شکستن دیوار صوتی و به‌همان اندازه گوش‌خراش باشد- تا جایی‌که به‌رغم گذشت چند روز از این اتفاق رسانه‌ها مدام به انتشار تحلیل‌ها و گمانه‌زنی‌هایی در این زمینه دست بزنند.

به گزارش سرویس ترجمه شفقنا از ووکس؛ این نشریه چپ لیبرال آمریکا در یادداشتی به قلم الکس وارد اخراج یا همان‌طور که خود بولتون ادعا می‌کند استعفای او را آغاز خودمحوری مطلق دونالد ترامپ بر سیاست خارجی آمریکا خوانده است.

بولتون بعد از مایکل فلین و مک‌مستر سومین مشاور امنیت ملی است که دونالد ترامپ در سه سال از کاخ‌سفید اخراج کرده است. اما برخلاف آن دو فرد اول، با توجه به اینکه تفاوت دیدگاه‌های آشکار بولتون و ترامپ در مورد سیاست خارجی از همان ابتدا هم هرگز انتظار نمی‌رفت که بولتون در این کار دوام بیاورد.

در حالی‌که ترامپ در تلاش برای وفا به وعده‌هایش درباره خروج نیروهای نظامی آمریکا از سوریه و افغانستان و در کل رهاندن ایالات متحده از جنگ‌های پرهزینه خارجی و دور نگه داشتن این کشور از جنگ‌های جدید است، بولتون اما به‌عنوان معمار اصلی جنگ عراق در سال ۲۰۰۳ شناخته می‌شود و دیر زمانی‌ست که از سیاست تغییر رژیم تحت رهبری ایالات متحده در گستره‌ای به وسعت خاورمیانه تا آمریکای لاتین طرفداری می‌کند.

و طبیعتاً همان‌طور که انتظارش می‌رفت، این تفاوت عقاید و دیدگاه‌ها، چندین بار در موضوعات مهم سیاست خارجی از جمله کره شمالی، جمهوری اسلامی ایران و ونزوئلا بین این دو چهره قدرتمند اصطکاک ایجاد کرد.

به‌هرحال، بالاخره بولتون راه خود را از رئیس‌جمهور جدا کرد.چگونه راه ترامپ و بولتون از هم جدا شد؟!اولین اختلاف بزرگ بین ترامپ و بولتون در مورد کره شمالی رخ داد.

بولتون که در دوران بوش مناسبات و تعاملاتی بسیار تعارض‌آمیز با پیونگ یانگ داشته و حتی از انجام حملات هوایی پیشگیرانه علیه تأسیسات هسته‌ای این کشور طرفداری کرده است، از ترامپ می‌خواست تا رویکرد تهاجمی‌تری نسبت به کیم جونگ اون داشته باشد. این امر به‌خصوص زمانی‌که رئیس جمهور تلاش‌های خود را برای مذاکره مستقیم چهره به چهره با رهبر کره شمالی آغاز کرد، باعث بروز اختلاف میان بولتون و ترامپ شد. ترامپ مدام توصیه‌های بولتون را نادیده گرفته و چندین بار با کیم ملاقات کرد و گفته است که عجله‌ای برای عقد قرارداد و رسیدن به توافق با کیم ندارد. هم‌زمان با این روند، بولتون اما در تلاش بود تا کاری کند این مذاکرات پیشرفت نکند و حتی در پشت صحنه سعی داشت روی استفان بیگون فرستاده ویژه آمریکا به مذاکره‌ با کره شمالی نیز کار کند.

در ونزوئلا نیز بولتون سعی کرد کمپینی با هدف از میان برداشتن رئیس جمهور نیکولاس مادورو ایجاد کند. بنا بر گزارش‌های موجود ترامپ نیز مکررا با این تلاش موافقت کرد- که به معنای حمایت از چهره مخالف رئیس‌جمهور ونزوئلا خوان گایدو و اعمال تحریم‌های شدید علیه رژیم مادورو بود. دلیل حمایت ترامپ از کمپین ضد مادورو این بود که بولتون و دیگران او را متقاعد کرده بودند که دیکتاتور به سرعت سقوط خواهد کرد.

حالا که حدود نیم سال از آن تلاش‌ها می‌گذرد، سرنگونی مادورو هنوز اتفاق نیفتاده است و به نظر هم نمی‌رسد که به این زودی‌ها این موفقیت حاصل شود. این باعث شده ترامپ نیز در این مورد صبر و شکیبایی خود را از دست داده و دیگر کاری با شرایط پرآشوبی که بولتون در ایجاد آن نقش مهمی داشته است، نداشته باشد و او را در برزخی که خود ساخته تنها بگذارد.

بولتون حتی در جریان مذاکراتی که با طالبان با هدف چگونگی پایان دادن به جنگ در افغانستان برگزار می‌شد، نیز، کنار گذاشته شد. او در جلسات مهم ناکام‌مانده‌ای که قرار بود در کمپ دیوید برگزار شود، قرار نبود حضور داشته باشد و از نظر مواضع نیز آشکارا در نقطه مخالف مایک پومپئو وزیر امور خارجه بود.

مهم‌ترین اختلاف نظر ترامپ و بولتون روی موضوع جمهوری اسلامی ایران بود. درست است که ترامپ و بولتون هر دو طرف از برخورد سخت نسبت به جمهوری اسلامی حمایت می‌کنند. اما در مورد اینکه هدف نهایی این رویکرد تهاجمی باید چه باشد و از چه ابزاری برای رسیدن به آن استفاده شود، اختلاف بسیاری دارند.

ترامپ بارها گفته که هدف او مذاکره برای توافق جدیدتر و بهتر با جمهوری اسلامی ایران و جایگزین کردن آن با توافق هسته‌ای بد و فاسد دوران اوباما است- که ترامپ مدت‌هاست از آن انتقاد می‌کند و معتقد است که نتوانسته به اندازه کافی در محدود کردن برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی و دیگر موارد مدنظر آمریکا از جمله رفتار منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران، برنامه موشک‌های دورپرواز و بالستیک و نیز ادعای پشتیبانی از تروریسم در سراسر خاورمیانه موثر باشد.

دونالد ترامپ برای دستیابی به این هدف به ابزاری چون تحریم‌های شدید اقتصادی باور دارد و معتقد است که تحریم‌های خردکننده می‌تواند چنان ضربه‌ای به اقتصاد ایران یا هر کشور دیگری برساند که آن‌ها در نهایت تصمیم بگیرند برای رهایی از تحریم‌ها پشت میز مذاکره بیایند.

اما در نظر جان بولتون، مذاکره برای حصول به یک توافق بهتر با ایران (هرچند دشوار و غیرممکن باشد) یک هدف بسیار متوسط است. او دنبال سرنگونی کل رژیم ایران و جایگزین کردن آن با یک نظام متحد و دوستانه است.و به‌رغم این‌که مطمئناً تحریم نیز یکی از ابزاری است که بولتون برای دستیابی به هدفش می‌تواند ازش استفاده کند، اما او هرگز از تمایل خود به استفاده از نیروی نظامی برای سرنگون کردن جمهوری اسلامی اظهار شرمندگی نکرده است.

همان‌طور که خیلی‌ها با من هم‌عقیده‌اند، مداخله نظامی ایالات متحده برای سرنگونی رژیم ایران یک اقدام گسترده نظامی می‌طلبد که می تواند یادآور جنگ عراق و حتی به‌مراتب دشوارتر از آن باشد و حتی دشواری‌های آن را در ذهن نظامیان آمریکایی کمرنگ کند.اتفاقا این نوع ماجراجویی‌های نظامی خارجی دقیقا همانی است که ترامپ عنوان کرده که قصد پایان بخشیدن به آن را دارد. ترامپ با این‌که در هفته‌های اخیر گفته که اگر جمهوری اسلامی ایران قصد حمله به آمریکا را داشته باشد، علیه آن کشور از نیروی نظامی استفاده خواهد کرد، اما این را نیز بارها و بارها گفته که نمی‌خواهد با ایران جنگ کند.

این اختلافات و تفاوت‌های آشکار بین اهداف و سیاست‌های رئیس جمهور و مشاور امنیت ملی‌اش است که این موضوع را توضیح می‌دهد که چرا سیاست دولت در قبال ایران به‌نظر نامنسجم و ناکارامد جلوه می‌کند- و اصلا ممکن است به همین دلیل ترامپ مشاور تنرروش را اخراج کرده باشد.

کنترل کامل ترامپ بر سیاست‌های خارجی دولت

بولتون همواره به رسانه‌ها گفته که او مشاور امنیت ملی است نه تصمیم‌گیرنده امنیت ملی. اما نباید نادیده گرفت که او در ارائه مشاوره‌هایش همواره کوشیده ترامپ را وادار به اتخاذ سیاست‌های خارجی خصمانه‌تر کند.حالا به‌نظر می‌رسد ترامپ حس می‌کند این روند کافی است.

خروج بولتون از دولت تایید و تاکید بر این نکته است که رئیس جمهور مایل است در زمینه سیاست خارجی ایالات متحده دنبال راهکارها و روش‌های خودش باشد. سیاستی که حتی یک مبارز سرسخت اداری و سیاسی مانند بولتون هم قادر نباشد آن را تغییر دهد.

اهداف و معانی اخراج بولتون از نگاه نیویورک تایمز

تبعات اخراج بولتون از کاخ سفید ادامه دارد و به‌رغم این‌که به‌نظر می‌رسید در دنیای پرشتاب امروز اخراج یا استعفای مشاور امنیت ملی ترامپ خیلی زود از صدر اخبار رسانه‌ها و خبرگزاری‌ها فاصله بگیرد، اما هم‌چنان رسانه‌های آمریکا درباره ابعاد ماجرای قطع همکاری ترامپ با او حرف می‌زنند.

به گزارش سرویس ترجمه شفقنا؛ از نیویورک‌تایمز؛ خروج بولتون که هم‌چنان اصرار دارد استعفا بوده و نه اخراج، با این‌که از آن شور و هیجان اولیه افتاده، اما کم‌کم وارسی ابعاد مختلف زمانی و مکانی این رویداد آغاز شده است. در این بین برخلاف الیزابت وارن سناتور برجسته دموکرات که ترامپ و بولتون را یکی دانسته و با نوشتن این توییت که “برای آمریکایی‌ها خوب شد که جان بولتون دیگر در کاخ‌سفید نیست. برای جهانیان هم بهتر خواهد شد اگر آن کسی که بولتون را سر کار آورد هم بیرون برود» تکلیف را روشن کرده است، اما طیف چپ و راست درباره تاثیرات خروج جان بولتون نظرها بسیار متفاوتی دارند.

پیتر بیکر در نیویورک تایمز می‌نویسد: “جدایی جان بولتون از کاخ سفید درست در زمانی رخ داده که دونالد ترامپ قصد دیدار و گفتگو با رهبران کشورهایی را کرده که از نظر تندروهای دست راستی چون جان بولتون دشمنان قسم‌خورده و اصلی آمریکا هستند و به‌هیچ‌وجه آمریکا نمی‌تواند و نباید به آن‌ها اطمینان کند».

بیکر با ذکر نام کره‌شمالی و و جمهوری اسلامی ایران ادامه می‌دهد که ظاهرا در روز اخراج یا استعفا بحث جدی و پرحرارتی میان ترامپ و بولتون بر سر مذاکراتی که رئیس‌جمهور آمریکا قرار بود با رهبران طالبان در کمپ دیوید داشته باشد، اتفاق افتاده و این بحث و دعوای شدید در حقیقت تیر خلاص را به رابطه ترامپ و مشاور اولش در امور امنیت ملی زده است. این نویسنده می‌نویسد: به گزارش رسانه‌های آمریکایی جان بولتون در روزهای گذشته به‌شدت مخالف ایده آوردن رهبران طالبان به کمپ دیوید بوده. او اشاره به این داشته که حضور طالبان در آمریکا آن هم تنها چند روز مانده به سالگرد حملات ۱۱ سپتامبر ایده چندان مناسبی نیست و حتی به دونالد ترامپ هشدار داده بوده که این کار یک رسم ناخوشایند را باب خواهد کرد.

در حقیقت انتقاد جان بولتون از ترامپ دلیل اصلی جدایی این دو از هم بوده. انتقادی که به نظر می‌رسد بسیاری از جمهوری‌خواهان و هواخواهان ترامپ هم با آن موافقند، با این تفاوت که برخلاف بولتون که رک و پوست کنده و با لحنی تند از تصمیم غیرمنطقی ترامپ انتقاد کرده بود، همفکران آقای رئیس جمهور تصمیم گرفته‌اند نارضایتی‌شان را به لحنی دیگر، با تمجید از آقای پرزیدنت به علت دستور لغو این دیدار و گفتگوها بیان کنند. این روش هم نشان از مخالفت ذاتی آن‌ها با چنین دیداری را بیان می‌کند و هم این‌که آن‌ها را از گزند رویارویی با محبوب‌ترین جمهوری‌خواه فعلی کشور در امان نگاه می‌دارد.

مقاله‌نویس این نشریه در بخش دیگری آورده: رویکرد سخت‌گیرانه بولتون علیه ایران که باعث شده بود عنوان تندروی تندروها را برایش به کار برند، یکی دیگر از دلایلی است که می‌توان آن را زمینه‌ساز تصمیم آقای ترامپ برای اخراج بولتون دانست. به گفته مقامات کاخ‌سفید بولتون بعد از تصمیم آقای ترامپ برای لغو حمله هوایی به ایران بعد از ساقط کردن پهپاد آمریکایی مستاصل شده بود. او با صحبت‌های ترامپ درباره دیدار با حسن روحانی بدون هیچ پیش شرطی نیز به شدت مخالفت داشت.

درواقع با این که جان بولتون با ترامپ در زمینه از بین بردن تمام دستاوردهای باراک اوباما در سیاست خارجی هم عقیده بود، ولی رویکرد و طرز فکر جنگ‌طلبانه و تهاجمی او با افکار ترامپ که دنبال کاستن از نقش آمریکا در مسایل جهانی و دیگر کشورهای جهان- که خودش آن را حس رسالت مملکت‌سازی می‌نامد- است، کاملا ضدیت داشت.

بولتون همین هفته گذشته بود که درباره لنگر انداختن نفتکش آدریان دریا یک در حوالی سوریه نوشت که «آن‌ها که می‌گفتند آدریان دریا یک به سوریه نمی‌رود حالا چگونه این قضیه را انکار می‌کنند. جمهوری اسلامی ایران کمک به رژیم اسد را بر احوال مردم خود مقدم می‌داند. مذاکره ممکن است صورت گیرد اما تحریم‌ها تا زمانی که ایران دست از دروغ‌گویی نکشد برداشته نخواهد شد”.

… و ظاهرا در زمانی که ترامپ قصد کاهش تنش‌ها به‌خصوص با جمهوری اسلامی ایران را دارد- که نشان داده از هجمات رسانه‌ای ایالات متحده نترسیده و قرار نیست مقابل زیاده‌خواهی آمریکا تسلیم شود- چنین توییت‌هایی می‌تواند در حکم سم باشد. زهری که دونالد ترامپ نخواست روابط کشورش را با دنیا از این بیشتر آلوده‌ کند!

انتهای پیام

fa.shafaqna.com

شفقنا در شبکه های اجتماعی: توییتر | اینستاگرام | تلگرام

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه گوناگون

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید
منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


تغییر ناگهانی چهره و اندام همایسریال پایتخت بعد 10 سال ! / هم لاغر هم خیلی پیر ! + عکس