استقرار حاکمیت ملی در سوریه
شفقنا- روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود نوشت، قرار است اجلاس مشترک روسای جمهور ایران، روسیه و ترکیه امروز به میزبانی رجب طیب اردوغان در ترکیه برپا شود. بررسی آخرین وضعیت سوریه و گامهای لازم بعدی برای استقرار ثبات و امنیت در این کشور جنگزده در صدر دستور کار اجلاس سران است ولی محورهای مهم دیگری هم در این […]
شفقنا- روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود نوشت، قرار است اجلاس مشترک روسای جمهور ایران، روسیه و ترکیه امروز به میزبانی رجب طیب اردوغان در ترکیه برپا شود. بررسی آخرین وضعیت سوریه و گامهای لازم بعدی برای استقرار ثبات و امنیت در این کشور جنگزده در صدر دستور کار اجلاس سران است ولی محورهای مهم دیگری هم در این فهرست قرار دارد که به نحوه تعامل مثلث ایران، روسیه و ترکیه در سایر زمینهها بازمیگردد.
در این میان «سرگئی لاوروف» وزیر خارجه روسیه، جنگ در سوریه را پایان یافته ارزیابی کرده و گفته است که علیرغم وجود کانونهای بحران در ادلب و شرق فرات که از حاکمیت دولت دمشق خارج است، جنگ در سوریه پایان یافته و باید با تشکیل کمیته بازنویسی قانون اساسی برای حال و آینده سوریه برنامهریزی شود. لاوروف پیشبینی کرده که بازنویسی قانون اساسی توسط خود سوریها و همکاری معارضان با دولت سوریه و با کمک سازمان ملل صورت میگیرد.
در این زمینه نکات مهمی وجود دارد که غفلت از آنها میتواند زمینهساز دور جدیدی از مسائل و مشکلات را برای مردم ستمدیده و جنگزده سوریه فراهم آورد.
۱- دشمنان مردم سوریه با وارد کردن تروریستهای اجارهای به خاک سوریه برای چندین سال به شرارت و جنایت پرداختند ولی در نهایت، خود را به عنوان «دوستان مردم سوریه» معرفی کردند و تلاش میکردند که آنچه از طریق شرارت و جنایت نتوانستند بر مردم سوریه تحمیل کنند، از طریق اظهار دوستی و فریب دادن مردم سوریه، به دست آورند.
۲- مشکل اصلی امروز سوریه ضرورت و فوریت هر اقدامی برای تسری دادن و احیای حاکمیت ملی سوریه به سرتاسر این کشور است که از هرگونه فرصت نقشآفرینی توسط باقیمانده تروریستهای اجارهای و اربابان آنها را به کلی جلوگیری نماید و حاکمیت دولت دمشق را بر کلیه سرزمینهای متعلق به این کشور فراهم سازد. این نکته از آن جهت اهمیت دارد که امروزه آمریکا و رژیم سعودی همچنان تلاش میکنند تا در ادلب و شرق فرات به هر قیمت ممکن حضور نامبارک تروریستهای اجارهای را حفظ کنند و مانع استقرار ارتش سوریه در نقاط مرزی با ترکیه و عراق شوند.
۳- گرچه موضوع تشکیل کمیته بازنویسی قانون اساسی جدید سوریه اهمیت دارد. ولی هیچکشوری نباید به خودش اجازه دهد به جای مردم و دولت سوریه تصمیم بگیرد و به جای آنها سخن بگوید. تجربههای تلخ گذشته در مورد نقشآفرینی برخی دشمنان مردم سوریه که از طریق مذاکرات ژنو ۱ و ژنو ۲ به جای مردم سوریه و در غیاب دولت سوریه سخن گفتند و تصمیم گرفتند، هرگز نباید فراموش گردد. بعلاوه اگر قرار است از معارضان دولت سوریه نیز دعوتی در این زمینه به عمل آید، حتماً باید حساب جنایتکاران جنگی و کسانیکه دستشان به خون مردم مظلوم سوریه آغشته است، از این میان جدا شود. بعلاوه هرگز تروریستهای اجارهای که از ۸۵ کشور جهان در سوریه حضور داشتند و اساساً سوری نبودند، از این گردونه حذف و کنار گذاشته شوند. عناصر سوری هم که در حق ملت سوریه خیانت و جنایتی روا داشتهاند، در موقعیتی نیستند که برای حال و آینده سوریه تصمیم بگیرند.
نکته مهمتر آنکه حتی حامیان خارجی سوریه هم نباید فراتر از کمک، نقشی برای خود قائل باشند و برای نقشآفرینی و دخالت در فرآیند سیاسی – اجتماعی حال و آینده سوریه به صورت مستقیم یا غیرمستقیم کوچکترین حقی برای خودشان قائل باشند.
۴- موضوع مهم دیگر بازی رسوای بیگانگان در سوریه است که هنوز هم علیرغم تحمل شکست و ناکامی محرز در سوریه و عراق، از شرارت و جنایت علیه مردم سوریه دست برنداشتهاند. گزارشهای موثقی وجود دارد که آمریکا، عربستان و برخی کشورهای اروپائی از جمله فرانسه و انگلیس تلاش میکنند با سوءاستفاده از مهرههای خود به ناامنی و بیثباتی در شرق فرات و ادلب ادامه دهند. تحرکات مشکوک در شرق سوریه و بازی با کردها و عشایر منطقه، اگرچه تازگی ندارد ولی تلاش مذبوحانهای است که بازیگران رسوا میخواهند از طریق عشایر منطقه برای ایجاد و گسترش دور جدیدی از بحران در شرق سوریه، زمینهسازی کنند. پیشروی ارتش سوریه به سوی مرزها و استقرار کامل آنها به ویژه در منطقه «بوکمال»، پیام روشنی برای بازیگران رسوا دارد و به آنها میفهماند که دمشق نمیخواهد قبل از استقرار کامل و اطمینانبخش حاکمیت در سراسر مرزها به سرکوب قطعی و برگشتناپذیر تروریستها، تمرکز خود را به مسائل مهم دیگر اختصاص دهد. این بدان معنی است که استقرار حاکمیت ملی بر سراسر خاک سوریه، اولویت نخست برای دمشق محسوب میشود.