زلف پریشان


زلف پریشان

قلب من می ریزد آن وقتی که می بینم تو را آن زمان که زلف هایت را پریشان می کنی عشق تو با تارو پود جان من آمیخته جان من، عاشق شدم حالا چه فرمان می کنی؟ چشم ها را دوست دارم، چون همیشه صادقند اشکشاعر:طهورا جربان

قلب من می ریزد آن وقتی که می بینم تو را
آن زمان که زلف هایت را پریشان می کنی

عشق تو با تارو پود جان من آمیخته
جان من، عاشق شدم حالا چه فرمان می کنی؟

چشم ها را دوست دارم، چون همیشه صادقند
اشک هایت در خفا را از که پنهان می کنی

هر زمان دیدم تو را، با خویش می گفتم مدام
ماه من، حتی تو مه را پرتو افشان می کنی

دائم الخمر توام، بی هیچ جام و باده ای
با نگاهت، یک جهان را جز مستان می کنی

در نماز عشق در وقت قنوتم خوانده ام
"طاعتی من انت" تو حالا چه فرمان میکنی؟

طهورا جربان

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


دانلود همه آهنگ های ارسان ار