اگر چه مذاکرات خط اعتباری 15 میلیارد دلاری بین ایران و اروپا بخش بسیار کوچکی از یازده تعهد اروپایی ها در برجام است اما بر این اعتقاد هستم که علت اصلی طرح این پیشنهاد از سوی فرانسوی ها (با احتمال اجرایی شدن آن )دلسوزی اروپا برای حفظ برجام و تلاش برای احیای مجدد آن نیست. بلکه نگرانی اصلی اروپایی ها (و حتی آمریکایی ها) برای بازگشت برخی از تحریم ها علیه ایران در نکته ظریف دیگری نهفته است که بدان خواهم پرداخت.

یک سال قبل که آمریکا به طور یکجانبه از برجام خارج شد به خوبی می دانست که امکان مقابله نظامی با ایران به طور مستقیم یا غیرمستقیم وجود ندارد زیرا هم اجماع جهانی بر علیه ایران نیست و هم با توجه به توان نظامی ایران درگیری نظامی هزینه سنگینی برای آمریکا خواهد داشت که غیرقابل تصور است . لذا تنها راهکار موثر از نظر آمریکا، مبارزه و محاصره شدید اقتصادی علیه ایران بود.

بدون شک و تردید پیش بینی مقامات و کارشناسان آمریکایی این بود که فشارهای بی سابقه و گسترده علیه ایران طی چند ماه کنترل اوضاع را از دست حکومت خارج می کند و با گسترش اعتراضات مردمی و فلج شدن اقتصاد، نوعی فروپاشی درونی اتفاق خواهد افتاد و حکومت ایران یا ساقط خواهد شد یا حداقل مجبور به مذاکره و امتیازد هی به غرب بشود.

هیچ کدام از این اتفاقات محقق نشد و علی رغم فشارهای اقتصادی بر مردم سطح ادراک و فهم بالای مردم مانع از کمترین حد اعتراضات شد. در عرصه اقتصادی نیز نوعی «استحاله تحریم ها» صورت گرفت؛ بدین معنا که اقتصاد کشور بتدریج خود را با شرایط تحریم وفق داد و آرام آرام آثار سوء روانی و اقتصادی تحریم ها در حال تخلیه شدن است. این نکته مهم، همان علت العلل اصلی پیشنهادات اخیر غربی هاست. اگر اقتصاد ایران که پاشنه آشیل کشور در مواجه با غربی ها و بالاخص آمریکایی هاست خود را با شرایط جدید وفق دهد و شرایط خود را با تحریم ها هماهنگ نماید تنها برگ برنده آمریکا در مواجه با ایران از دست خواهد رفت و آنها در بزرگترین رویارویی خود با جمهوری اسلامی پس از انقلاب ناکام خواهندماند و دیگر هیچ راهی برای مهار ایران نخواهند داشت. ایرانی که نه تنها قدرت نظامی اش کاهش نیافته و نه تنها نفوذش در منطقه کمتر نشده بلکه الگویی مثال زدنی برای دیگران نیز شد.

صد البته پیمودن این مسیر برای جمهوری اسلامی پرهزینه بوده و هست اما شاید بهترین زمان برای ما باشد که آرزوی هشتاد ساله اقتصاد بدون نفت را محقق سازیم. آرزویی که هیچگاه نتوانسته در قبل و بعد از انقلاب اسلامی با اراده و مدیریت صحیح آن را عملی کنیم و اکنون بالااجبار این مسیر را طی می کنیم.

تصور می کنم پیشنهاد پانزده میلیارد دلاری غرب، راهی است که ما را از مسیر فعلی یعنی اتکا اقتصاد به توانایی های داخلی بدون وابستگی به نفت دور می نماید و دوباره به همان اقتصاد نفتی بازخواهیم گشت.

هیچ گاه مخالف مذاکره با اروپایی ها نبوده و نیستم ولی اعطای یک خط اعتباری کوتاه مدت با ایفای تعهدات یازده گانه غربی ها فاصله بسیار زیادی دارد.