جمهوری اسلامی ایران باید با تکیه بر دست پرتوان قدرت و دیپلماسی خود با طرف های غربی رو به رو شود. غربی ها پس از اقدامات مقابله جویانه ایران، از خود انعطاف نشان داده اند.

محمود رضا امینی -خبرگزاری موج: یقینا در موضوع جی 7 و اجلاس این گروه در بیاریتز فرانسه، ایران یکی از مهمترین محورهای گفتگوها میان آمریکایی ها و اروپا بود. تناقضی که در سناریوی برجام اتفاق افتاد این بود که (اگرچه از قبل تحلیلگران می توانستند این پیش بینی را بکنند) آمریکا از برجام خارج شد و نه تنها این کار را کرد بلکه مشکلاتی را برای سایرین نیز ایجاد کرد. روند و فرآیند برجام هم به گونه ای هست که اگر برخی کشورها بدون استدلال از برجام خارج شوند، این امر مستلزم تعهداتی برای دیگران است. اگر چه تعهدات جمهوری اسلامی ایران تعهداتی از جنس بایدهاست و تعهدات طرف مقابل از الزام و تضمینی برخوردار نیست.

جمهوری اسلامی ایران در مقابل بدعهدی و فشارهای آمریکا، با تکیه بر توان و قدرت نمایی خود در منطقه، تا حد زیادی جلوی اقدامات سخت و تهاجمی واشنگتن علیه ایران را گرفت. در این راستا می تواند به هدف قرار دادن پهپاد متجاوز آمریکایی توسط سامانه پدافندی ایران و یا توقیف کشتی متخلف بریتانیایی اشاره کرد. این مثال ها به خوبی نشان می دهند که هرچه آمریکا بخواهد دیپلماسی را در قبال جمهوری اسلامی ایران کنار بگذارد و زبان به تهدید بگشاید، ایران با دست پرتوان اقتدار خود می تواند دستورکار خویش را به پیش برد. در این راستا و همزمان با این نکته که ایران دو گام برای عقب نشینی از برجام نیز برداشت، شاهد بودیم که اروپایی ها به تکاپو افتادند تا ایران را تشویق کنند که همچنان در برجام بماند. زیرا ولو ایران به طور یکجانبه در برجام بماند و غربی ها هیچ کاری نکنند، این معادله باز به نفع آن ها است. این بدان معناست که ما عملا خود را در تنگنا و قفسی به نام برجام قرار داده ایم.

تحریم هایی که آمریکا بر علیه ایران وضع کرده لزوما در راستای منافع آمریکا و اروپا نیستند. ناظران به خوبی می دانند که تحریم ها برای اقتصاد امریکا و اروپا مناسب نیستند با این حال، آن ها تمام تلاش خود را کرده اند تا از طریق هماهنگی با یکدیگر، ایران را به زانو درآورند. در این راستا، با توجه به قدرت ایران، اولا، اروپایی ها از ابتدا نقش پلیس خوب را بازی کردند و راه هایی را مطرح کردند اما هیچ الزام اجرایی از خود نداشتند. آن ها از طریق هماهنگی با پلیس بد که همان آمریکاست سعی در تضعیف ایران داشتند. دوم اینکه رئیس جمهور آمریکا اعلام کرد به دنبال ملاقات با رئیس جمهور ایران است. این یک واقعیت است که آمریکایی ها نیاز دارند با رئیس جمهور ما دیدار کنند. این صرفا محدود به آقای ترامپ نیست. اوباما و روسای جمهوری قبلی آمریکا نیز تلاش های مشابهی در این راستا کرده اند. مهم هم نیست که چه کسی رئیس جمهور باشد مهم این است که آن ها بتوانند بگویند ما با رئیس جمهور ایران دیداری کردیم و این را به عنوان یک برد برای خود معرفی کنند و سپس لیست درخواست های خود را از ما مطرح کنند. حالا اگر این ملاقات صورت بگیرد و اگر انجام شود آن ها چه درخواست هایی از ما مطرح کنند خود مساله ای است که کاملا پیچیده است. در این راستا شاهدیم که رئیس جمهور آمریکا رفتاری سینوس وار در قبال ایران از خود نشان می دهد. در این راستا ترامپ از یک سو اعلام کرد ما قصد براندازی نداریم اما ایران باید چنین و چنان بکند. بار دیگر وی اعلام کرد ما آماده گفتگو با ایران هستیم که در این بین، اروپا در هماهنگی با آمریکا وارد کار شد و میانجی گری میان ایران و آمریکا را برعهده گرفت که نمود آن را در اقدام فرانسه در نشست جی 7 شاهد بودیم. آنچه در جی 7 غربی ها سعی کردند ثابت کنند این بود که آن ها خواستند به ایران بگویند که هماهنگی میان اروپا و آمریکا می تواند تضمینی برای عمل به تعهدات از جانب غرب باشد و آنگونه که تاکنون گفته شده، 15 میلیارد دلار نفع مالی برای ایران به همراه بیاورد. لذا غربی ها با این سیگنال که هماهنگی اروپا و آمریکا می تواند برای ایران حامل نفع باشد سعی کردند مسیر دیپلماسی مدنظر خود درباره ایران را فعال سازند که ایران با توجه به سابقه منفی غرب در عمل به تعهداتش، چندان به این روند توجه نکرد. این در حالی صورت گرفت که حتی رئیس جمهور کشورمان گفته بود حاضر است برای منافع مردم با هرکسی دیدار کند.

با این حال به نظر من رویکرد درستی که ما می توانیم در قبال غرب به کار گیریم این است که باید با دست قدرت و دیپلماسی در برابر آن ها صف ارایی کنیم. البته که دست قدرت ما باید حتما پر باشد. در واقع دست دیپلماسی باید نگاه به دست قدرت کند.