چراغ های مرده


چراغ های مرده

چراغ های مرده ی شهر، در جاده های غربت سرد، میان مسمومیت بی هویت، خانه های از عشق خالی، میان گذرگاه های دور و پرت افتاده از همه چیز، هنوز روشن بودند و می درخشیدند. اما با من از غربت چراغ هایشاعر:نجمه پاک باز(قاصدک)

چراغ های مرده ی شهر،
در جاده های غربت سرد،
میان مسمومیت بی هویت،
خانه های از عشق خالی،
میان گذرگاه های دور
و پرت افتاده از همه چیز،
هنوز روشن بودند و می درخشیدند.
اما با من از غربت چراغ های روشن
میان همهمه ی کوچه های
خاکستری بگویید
که چه سخت می درخشند
و چه سخت روشن می مانند!
بیا و از کوچه های خاکستری
سرشار چراغ های روشن
مرده ی شهر بگذر و
غربت چراغ های محبوس روشن را،
نوازش کن و بنگر که
چراغ ها چگونه روشن، اما مرده اند!

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


یک نشانه مهم زوال عقل در سالمندان