سال 1298 سال تغییر نام خراسان به افغانستان
سال ۱۲۹۸خورشیدی؛ سالی است که امانالله به همدستی مادر، پدرش (حبیبالله) را کشته و به تخت کابل مینشیند. به تخت نشستن امانالله همزمان است با خیزش مردمی علیه انگلیس و به شکست مواجهکردن نیروهای بریتانیا. این خیزشها بود که نقطهی فشار بر...
سال ۱۲۹۸خورشیدی؛ سالی است که امانالله به همدستی مادر، پدرش (حبیبالله) را کشته و به تخت کابل مینشیند. به تخت نشستن امانالله همزمان است با خیزش مردمی علیه انگلیس و به شکست مواجهکردن نیروهای بریتانیا. این خیزشها بود که نقطهی فشار بر شاهرگ هند بریتانوی شد، تا جایی که انگلیس مجبور شد برای نگهداشتن مرزهای شبهقاره، پای از خراسان کشیده و استقلال آن را اعلام کند. چون امانالله بر سریر قدرت بود همهی این تلاشها به نام او ختم شد، این در حالیست که شاه پدرکش حتی یک روز هم در نبرد علیه انگلیس شرکت نداشته و از هوا لقب غازی و ناجی کشور را کسب کردهاست.
طبیعی است که دستیافتن یک کشور به استقلال سرخط خبرها شده و مدتی آن کشور را سر زبانها میاندازد. امانالله از این فرصت استفاده کرده و نام قبیلویشان را ــ که زمزمهی آن به گونهی غیررسمی از زمان شاهشجاع شروع شده و حتی به توصیهی لارد و بِرنِس؛ مشاوران انگلیسی وی در یکی دو معاهده نیز گنجانیده شدهبود ــ رسمیت بخشید و نام خراسان را رسما از قلم انداخت. با آن هم نام جدید مورد پذیرش قرار نگرفته بود تا اینکه پس از سال ۱۳۰۰ در لوی جرگهی پغمان به نتیجه میرسند و این نام تصویب میشود. ولی چون استقلال کشور با نام جدید (افغانستان) اعلام شد، پس آغاز کار دولت افغانیه همان ۱۲۹۸خ است، چنانکه این سال در پرچم کشور نیز درج است و نشاندهندهی تاسیس دولت جدید قبیلوی است.
اینکه اکنون قبیله دهن پاره میکند که موسس دولتی به نام افغانستان میرویس هوتکی و یا احمدشاه ابدالی است، از ریشه دروغ و بیاساس است، به دلایل زیر:
الف). شاهان هوتکی همه (بلااستثنا) به نام شاهان ایران حکومت کردند و واژهی افغانستان حتی به مشامشان هم نرسیده بود. در آن زمان قندهار از ولایات دولت صفوی بود و هوتکیان از شهروندان قلمرو ایران صفوی محسوب میشدند. حاجی میرویس ضد والی ارمنیای که شاهشان بر آنان گماشته بود خشم گرفت و قیام کرد تا دولت تشکیل داد و خود و فرزندانش به نام شاهان ایران حکومت کردند. محمود هوتکی که پس از پدر به تخت دارالقرار قندهار تکیه میزند، این بیت پارسی را بر سکههای خویش مینگارد:
سکه زد از مشرق ایران چو قرص آفتاب
شاه محمود جهانگیرِ سیادت انتساب
در این بیت محمود هوتکی صریحاً کشورش را ایران شرقی خوانده و خویش را شاه ایران شرقی اعلام میدارد در برابر ایران غربی که شاهان صفوی بر آن حکم میراندند.
محمود پس از اینکه به اصفهان حمله میبرد و دولت صفوی را نابود میکند، از نو سکه میزند. بر سکههای جدید این بیت را به زبان پارسی مینگارد:
سکهی سلطان حسین نابود شد
شاه ایران عاقبت محمود شد
در این بیت دیگر صحبت از ایران شرقی و ایران غربی نیست، چون اکنون محمود هوتکی فاتح میدان است و بر تمامت ایران حکم میراند.
حکومت هوتکیان تا آخرین پادشاهشان نیز به نام ایران است و کشور را با همین نام به رسمیت میشناسد. بماند اینکه رفیقی سیرجانی و دیگر شاعران دربار صفوی این خاندان را به آریاییگرایی و پارسیگراییشان ستوده و صفویان را به ترکمنشی نکوهیدهاند.
ب). احمدشاه ابدالی به نام شاه خراسان حکومت کرد و کشوری را به نام افغانستان نمیشناخت. این را میتوان از مکتوبها و فرمانهای دولتی آن زمان که سربرگ خراسان دارد دریافت. این مکتوبها و فرمانها هنوز هم در آرشیف ملی کشور نگهداری میشوند. دو دیگر کتاب تاریخ احمدشاهی هنوز موجود است، در هیچ جای این کتاب نمیتوان یافت که احمدشاه ابدالی خویش را شاه افغانستان و موسس کشوری به نام افغانستان بداند، در حالیکه واژهی خراسان به کرات در این کتاب ذکر شده و از آن به مثابهی نام کشور یاد شده است.
ج). گیریم که موسس دولت افغانیه با نام جدید آن احمدشاه ابدالی باشد، پس چرا در پرچم به جای ۱۲۹۸خ، ۱۱۲۶خ نمینویسند تا هم سال تاسیس درست به بنیانگذار واقعیاش برگردد و هم قدمتشان یکاندازه بیشتر شود. اگر هم منظورشان از درج سال ۱۲۹۸خ در پرچم نه سال تاسیس بل سال استقلال است، پس آخرین استقلال ما که از روسیهی تزاری است نه از انگلیس، چرا سال استقلال از روسیه را در پرچم نمینویسند؟
د). اینکه گفتیم نام افغانستان در زمان شاهشجاع از سوی لارد و برنس به گوشش زمزمه میشد و به گونهی غیر رسمی در جاهایی به کار میرفت، به این دلیل است که پس از شاهشجاع نیز شاهان دیگر همچنان به نام شاه خراسان حکومت میکنند نه افغانستان. به عنوان نمونه سندی از دورهی امیر محمدافضل خان پدر عبدالرحمان میآوریم. زمانیکه محمدافضل به قدرت رسید، طبق معمول سکه ضرب زد و این بیت را به زبان پارسی در آن نگاشت:
دو فوج مشرق و مغرب ز هم مفصل شد
امیر ملک خراسان محمدافضل شد
محمدافضل رسماً در این بیت نام کشورش را خراسان گفته و خویش را شاه خراسان میداند.
واژهی افغانستان جنینی است از شاهشجاع که در امانالله به بار مینشیند. پس این سال (۱۲۹۸خ) سال تغییر نام کشور از خراسان (سرزمین خورشید) به واژهی ناشناخته، تحمیلی و قبیلوی افغانستان است. سالها پس از این تغییر نام هم مردم دنیا فکر میکردند که افغانستان شاید کشوری باشد از کشورهای تازهتشکیل آسیای میانه یا هم جزیرهای باشد از جزایر افریقا.
تهماسبی خراسانی