افسانه ام!
آنقدر مغرورم که....
هیچ تیزی نمیتواند دلم را بشکافد
جز
نوک نیزه مژگان تو
هیچ جعدی نمیتواند مرا بر باد دهد
جز
جعدمشکین گیسوان تو
هیچ کمانی نمیتواند قلبم را نشانه رود
جز
کمان متقارن ابروان تو
هیچ ستاره ای نمیتواند پروانه دلم را جلب کند
جز
تلألو بی مثال چشمان تو
وهیچ تیری نمیتواند روحم را زخمی کند
جز
تیر زهرآگین بی وفایی تو
پس نیزه مژگانت را لایه گیسوانت پنهان کن
کمان ابرویانت لانه پروانه ام کن
چشمانت را به روح زخمیم مرحم کن
وبی وفایی را به افسانه ها بسپار
تاشاید غرورم نشکند
آنقدر مغرورم که....
هیچ تیزی نمیتواند دلم را بشکافد
جز
نوک نیزه مژگان تو
هیچ جعدی نمیتواند مرا بر باد دهد
جز
جعدمشکین گیسوان تو
هیچ کمانی نمیتواند قلبم را نشانه رود
جز
کمان متقارن ابروان تو
هیچ ستاره ای نمیتواند پروانه دلم را جلب کند
جز
تلألو بی مثال چشمان تو
وهیچ تیری نمیتواند روحم را زخمی کند
جز
تیر زهرآگین بی وفایی تو
پس نیزه مژگانت را لایه گیسوانت پنهان کن
کمان ابرویانت لانه پروانه ام کن
چشمانت را به روح زخمیم مرحم کن
وبی وفایی را به افسانه ها بسپار
تاشاید غرورم نشکند