به گزارش خبرنگار مهر، حسینعلی رمضانی مدرس دانشگاه و پژوهشگر در یادداشتی با عنوان «خون در نظام تکوین» به بررسی دو گونه خون نجس و پاک پرداخته است؛
موجودات در نظام هستی برای حرکت نیاز به انرژی دارند. حرکت به معنای جابجا شدن از مکانی به مکان دیگر در بستر زمان است. حرکت پدیده های زنده (Bio) مستلزم بهره گیری از انرژی موجوداتی در سلسله مراتب پایین تر است و این بدان معناست که انسان به عنوان سرسلسله موجودات زنده در نظام زیستی نیاز به مواد آلی، جمادی، نباتی و حیوانی دارد و تنها تفاوت آن با دیگر حیوانات در آن است که در سیر تکوین مجاز به بهره گیری از موجودات پایین تر از نوع و جنس خود برای دریافت انرژی است، در حالی که حیوانات دیگر می توانند ضمن تعرّض به همنوعان گاه به همجنس خود نیز تعدّی کنند.
دریافت، پمپاژ، انتشار و مصرف انرژی برای حیات انسانی امری ضروری است. وظیفه خطیر پمپاژ خون در انسان، قلب و انتشار انرژی در بین سلولها، بافتها و اعضا و جوارح با شبکه خون رسانی و رگهاست. سیستم خون رسانی تحت لوای سامانه عصبی (Nervous System) و در تعاملی منظم طبق برنامه ریزی حساب شده حضرت حق در اندام انسانی، نقش آفرینی می کند. خون در ابتدای جمع شدن بین زن و مرد جهت ایجاد یک انسان و نطفه گذاری هم نقش اساسی ایفا می کند، ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً ...(مؤمنون/ آیه 14) و خون بسته مقدمه خلق یک انسان در نظام تکوین می شود. نطفه و جنین برای حیات خود در کارخانه انسانسازی یا همان رحم مادر جان، لاجرم باید از طریق ناف با خون نجس مادر تغذیه شود و داستان خون همچنان ادامه دارد.
این نگاه به "خون" در نظام اندام واره موجود ذیحیات؛ تبیین، تشریح و توضیح فیزیکی، شیمیایی و زیستی از آن بوده، اما غرض از تقریر این نوشتار بیانی از ماهیت "خون" در نظام تکوین از زاویه ای دیگر است.
صدرالمتألهین بیان می دارد که وقتی کالبد انسان از گِل خلق گردید و نفخ روح حضرت حق در آن دمیدن گرفت، ابلیس خون را در رگ های انسان جاری کرده است تا گرما و حرارت در آن ایجاد شود! همچنان که مرحوم کلینی در کتاب کافی از لسان معصوم (ع) بیان داشتند: «شیطان مانند خون در بدن انسانها جریان دارد» (کافی، ج ۲، ص: ۴۴۰ و نیز، ج ۸، ص: ۱۱۳). با این نگاه به ماهیت خون بیایید در نظام تکوین معنای جدیدی از آن ارائه نماییم؛ مبنی براینکه قوای بشری اعم از شهوت و غضب، وقتی بر قوه عاقله غلبه می یابند، گرما و حرارت در اثر جریان سریع خون در رگها به اوج خود می رسد و انسان از حوزه اعتدال خارج شده و از خنکای قوه عقلانی دور می شود. قوای شهوانی و غضبی انسانها گاه در کنار یکدیگر قرار گرفته و انسان ذی شعور، نزدیک به عالم حیوانیت شده و به حالت جنون می رسد. با برتری این دو قوه، قوه عادله یا عاقله از کار میافتد و سلطنت بدن را بُعد حیوانی در اختیار می گیرد.
خون که جریان شیطان در بُعد مادی و شهوانی انسان است، همین که از درون و کالبد بشر خارج شود، طبق احکام اسلام به عنوان یک امر نجس محسوب شده و فرد باید خود را از نجاست دور کرده و به طهارت نزدیک نماید.
حالتی که در اثر تپش قلب موجب انتشار متراکم خون در ساحت بشر می شود موجب گرمای بیش از اندازه در اندام و اعضا و جوارح درگیر می شود. برای نمونه انسان پس از میل کردن چیزی، جریان خون برای کسب انرژی اعم از خواص و ویتامین حول سیستم گوارشی قرار گرفته و گردش خون از سیستم های مغزی به آن سمت رهسپار می شود و به خاطر همین انسان پس از میل غذا، احساس خستگی و کسالت می کند؛ چرا که انرژی و خون از سر به سمت شکم جاری شد. این امر در هنگام شهوت جنسی و عصبانیت نیز موضوعیت دارد. شهوت و غضب این دنیایی که همراه با حرارت بالا و جنب و جوش وصف ناشدنی است؛ چنانچه توسط قوه عادله که جمع شرع و عقل میباشد، تحدید نخورد در قیامت به مثابه جهنّم و در حرارتی بی نهایت از هیزم تن انسان گنهکار قرار می گیرد ... فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ... (بقره/ آیه 24) و کافران را عذابی دردناک و بیپایان از تن آنها خواهد بود که إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا بِآیاتِنا سَوْفَ نُصْلیهِمْ ناراً کُلَّما نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً غَیْرَها لِیَذُوقُوا الْعَذابَ إِنَّ اللّهَ کانَ عَزیزاً حَکیماً(نساء/ آیه 57).
اگر خوب به حالات بشر بنگریم، متوجه خواهیم شد که جریان خون در زمان ها و حالات خاصی در انسان ها بروز و ظهور دارد. نقطه اعتدال قوا در اثر خورد و خوراک و تعادل مزاجی حاصل می شود؛ بدین معنا که در نگاه تفکیکی طبایع اربعه و ترکیبی بین این طبایع، هرگاه طبع دموی غلبه کند، باید منتظر برتری قوای شهویه و غضبیه در فرد بود؛ بنابراین اساتید فن در حوزه طب سنتی، بر ایجاد تعادل مزاجی بر اساس طبع فرد و طبایع خوردنی ها توصیه می کنند.
علاوه بر این ماهیت خون در نظام تکوین، اگر و چنانچه فی سبیلالله و در مسیر جهاد و نصرت دین حق ریخته شود از حالت نجاست خارج شده و امری پاک فرض میشود. خون شهید؛ به معنای ریخته شدن وسوسه های شیطانی از رگهای انسان خدایی است. خون در نظام تکوین چنان هویتی می یابد که حقیقت وحی به واسطه آن مهندسی می شود. برای همین است که از سیر نزول اجلال اسلام بر دامنه هستی تا به امروز، خون سیدالشهداء چنان مقامی پیدا می کند که خدا خون خواه و ولی دَم می شود.
نتیجه سخن این است؛ «خون» در نظام تکوین که در نگاه زیستی موجب حیات و حرکت در موجودات می شود در دو طیف منفی حیوانی و مثبت الهی قابل تقسیم و تمییز است. خون نجسی که غلبه با قوه شهویه و غضبیه بوده و خون پاکی که در سیر تکامل نظام تشریعی در نصرت دین خدا ریخته می شود. برتری خون و حرارت در این عالم به غلبه جهنّم بر انسان در آخرت منجر شده و بر اساس حکمت و عدالت حضرت حق از خُنکی هیچ خبری نخواهد بود که لایَذُوقُونَ فِیها بَرْداً وَ لاشَرَاباً (نبأ/ آیه 24) و چنانچه در این عالم با رعایت اعتدال در ذیل عقل و شرع حرکت نموده و از حدود الهی عدول نکند، در قیامت به خُنُکای بهشت نایل خواهد شد. وَ جَزاهُمْ بِما صَبَرُوا جَنَّةً وَ حَرِیراً * مُتَّکِئِینَ فِیها عَلَی الْأَرائِکِ لایَرَوْنَ فِیها شَمْساً وَ لازَمْهَرِیراً (انسان/ آیات 12-13).