با آتشی بر چشم خاکستر


با آتشی بر چشم خاکستر

تبعیدیِ آشوب و در خویشی تنِ خاکی در هیئتِ پوشال و از توفانِ شن شاکی در نشئه یِ ابریشمین شولایِ خاکستر چشمِ ستارهَ ت کور از غوغایِ شبناکی کو آن شرارِ سکه ی سیمین مهتابت؟ تا تازه گردی باشاعر:سوسن خسروی

با آتشی بر چشم خاکستر

تبعیدیِ آشوب و در خویشی تنِ خاکی
در هیئتِ پوشال و از توفانِ شن شاکی

در نشئه یِ ابریشمین شولایِ خاکستر
چشمِ ستارهَ ت کور از غوغایِ شبناکی

کو آن شرارِ سکه ی سیمین مهتابت؟
تا تازه گردی با دَمی از یارِ دلپاکی

چنگی بزن از صولتی دیرینه ، بر تنبور
در سوگِ آزادی به قلبِ هر زمان چاکی

پر سوخته بلبل ؛ رهیده از قفس ، ریزد
تا استخوانت نغمه گر ماهورِ غمناکی

از متنِ نُت هایِ سکوتت ، حرفِ نو بارد
با زیر و بَم هایی بشارتگر به افلاکی

با آب و گِل ، نقشی بران در باد و آتش گیر
رَطلی بزن بر زخمه ی پندارِ شکّاکی

اسلیمیِ زَندی ، به دیبایِ اوستا بین
سبزِ بهاری تازه ، بر سر پنجه یِ تاکی

بر تارکِ این سایه ، رقصان تا کنی روزی
زرتاره ی خورشید ، بر تاجِ زرین°خاکی

بر شعله ها زیبد پَرَت ، اوجی عقابین را
-سرخین غباری بر فشان از بالِ چالاکی


*سبز بهار
یا سبزه بهار ؛ نوبهارین نغمه ، لحن ۲۶ از الحان سی گانه ی باربد
-که نظامی آنرا غنچه ی کبکِ دری نامیده است .


حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


بیوگرافی نشنیده آیسان آقاخانی زن محمدرضا گلزار ! + عکس ها و خصوصی ها