دلنوشته


دلنوشته

او می فشارد قلب خود را در غم مهر این سان ولی یک اتساع مخمس اردیبهشتی است نمیدانی چه حالی دارد این ترکیب ایامی در بر ستاره دارد و دنباله ای پرحس صاحبدلی یکتا و گه بی کس اردیبهشتی است گاهی میانشاعر:فاطمه نامی

او می فشارد قلب خود را در غم مهر
این سان ولی یک اتساع مخمس اردیبهشتی است
نمیدانی چه حالی دارد این ترکیب ایامی
در بر ستاره دارد و دنباله ای پرحس
صاحبدلی یکتا و گه بی کس
اردیبهشتی است
گاهی میان جان خود شعله بکاری
دم بر نیاری
او چشم بسته
راهش خیابان
با نور چشمت هی بگذرد اصلا نفهمد
یا هم نخواهد هرگز بفهمد
نورت ببیند
بعدا ولی او
راهت ببندد
باز هم دوباره
شعله بکاری
جان را بسوزی
دل را به دعوت تا حد و سر حد مدارا
این ها تماما قاموس یک اردیبهشتی است
یا شایدم یک بیستم اردیبهشتی است.

شورش نسیم باد
عشقش نفس در برگ
یا شایدم گلبرگ
نفس نفس را نه
بوی نفس را نه
حس نفس را نه

پلک نفس در او
مشتاق تا جان است
گلبرگ یک تمثیل از این همه عشق است
در جای جای دل
و رنه کبوتر هم حالی دگر دارد
آن گنبد بالای گنبد هم
پلک دل من را
هی مشق میدارد
آن سان که گیسویی در باد هم مجنون
شعری لطیف است و شرمیست ناموزون
دل در تمنایش عق از دو سر مانع
یا سنگ خواهد شد یا پهنه ای میگون

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


دانلود آهنگ دوباره نخوابیدم افکار پریشون ریمیکس اینستا