زیباتراز
هَمیشه
یِک عِشق ماندگاری
می دی بهانه هامو
باخَنده هات
فراری
تو چشم تو
نِوشتم
اسرارعشق ومستی
چه ساده
با
یک لبخند
توقلب من نشستی
گذشته یک
دهه از
بودن
کنارِتو
به خوبی
توکه توآسمان ها
مِثل زمین
مَحبوبی
حَریم عشق
به تقدیس
باتو
چِه جاودانه
توسرزمین عشق ام
کردی
هِزارجوونه
عاشق شدن
چه آسون
موندن تو عشق
مُشکِل
وَقتی تَقَدُّسی نیست
چون پایِ
ماندِه
دَرگِل
مِهرت به دل
فزون شِه
تا عُمق کهکشون ها
بِشیم
کنارهم پیر
چون
بی نام ونشون ها
تو قبله گاه
عشقی
شایسته پرستش
بعدخدا
بی شک
چِشمای پر فروغت
سُلطان
هَستش
هرروز
که می گذره باز
عشق تو
تازه میشه
جونه های عشق ات
کرده
هزارریشه
خدا
مَنو بِکُن پیر
کِنار عِشق
نازم
که
ازغِیراون مَن
اَزعشق
بی نیازم
تموم هستیِ من
تَموم
زندگی مِه
با اون تورو
شِناختم
کِه
رازِبَندگی مِه
بی عِشق
زِندگانی
خواب وخیالِ
خامِ
با عِشقِ
جاودانهِ
دُنیا
بِه کامِ
کامِ
این دلنوشته فی البداهه ترانه گونه:
تقدیم به همسر عزیزم به پاس تجربه یک دهه زندگی مشترک مصادف با پایان چهل سالگی ام
صبح روز31مردادماه1398
هَمیشه
یِک عِشق ماندگاری
می دی بهانه هامو
باخَنده هات
فراری
تو چشم تو
نِوشتم
اسرارعشق ومستی
چه ساده
با
یک لبخند
توقلب من نشستی
گذشته یک
دهه از
بودن
کنارِتو
به خوبی
توکه توآسمان ها
مِثل زمین
مَحبوبی
حَریم عشق
به تقدیس
باتو
چِه جاودانه
توسرزمین عشق ام
کردی
هِزارجوونه
عاشق شدن
چه آسون
موندن تو عشق
مُشکِل
وَقتی تَقَدُّسی نیست
چون پایِ
ماندِه
دَرگِل
مِهرت به دل
فزون شِه
تا عُمق کهکشون ها
بِشیم
کنارهم پیر
چون
بی نام ونشون ها
تو قبله گاه
عشقی
شایسته پرستش
بعدخدا
بی شک
چِشمای پر فروغت
سُلطان
هَستش
هرروز
که می گذره باز
عشق تو
تازه میشه
جونه های عشق ات
کرده
هزارریشه
خدا
مَنو بِکُن پیر
کِنار عِشق
نازم
که
ازغِیراون مَن
اَزعشق
بی نیازم
تموم هستیِ من
تَموم
زندگی مِه
با اون تورو
شِناختم
کِه
رازِبَندگی مِه
بی عِشق
زِندگانی
خواب وخیالِ
خامِ
با عِشقِ
جاودانهِ
دُنیا
بِه کامِ
کامِ
این دلنوشته فی البداهه ترانه گونه:
تقدیم به همسر عزیزم به پاس تجربه یک دهه زندگی مشترک مصادف با پایان چهل سالگی ام
صبح روز31مردادماه1398