تنها ابن تیمیه حکم به جعل احادیث انتساب آیه تبلیغ به علی(ع)می‌دهد


تنها ابن تیمیه حکم به جعل احادیث انتساب آیه تبلیغ به علی(ع)می‌دهد

عده‌ ای از اهل سنت در برخی از اسناد احادیثی که آیه تبلیغ (بلغ ما انزل) را در مورد امام علی(ع) و روز غدیر می‌داند، تردید کرده‌ ‌اند، ولی تنها ابن تیمیه حکم به جعل و کذب این احادیث داده است.

به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام وحید واحدجوان مدیرگروه اخلاق و منابع اسلامی دانشگاه تهران به مناسبت عید غدیر؛ عید ولایت در یادداشتی به بحثی درباره آیه تبلیبلغ پرداخته است:

یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرین‏ (مائده/ ۶۷)

ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، کاملًا (به مردم) برسان! و اگر نکنی، رسالت او را انجام نداده‏ای! خداوند تو را از (خطرات احتمالی) مردم، نگاه می‏ دارد و خداوند، جمعیّت کافران (لجوج) را هدایت نمی‏ کند.

مسأله اصلی بین علمای سنی و شیعه در این آیه، تعیین مصداق مأموریتی است که خداوند بر پیامبر اکرم (ص) نازل کرده و ابلاغ آن را (با لحنی شبیه تهدید) خواسته است.

شیعه می ‌گوید: این مأموریت، ابلاغ رسمی ولایت (پیشوایی و وصایت و خلافت بلافصل) امام علی بن ابیطالب(ع) است و این آیه یکی از ادله نصب امامت امام علی(ع) است.

اهل سنت درباره تفسیر آیه اختلاف نظر دارند؛ مشهور آنان، مورد نزول خاصی برای آیه قائل نیستند. از این رو، تفسیر آنان از این آیه با روایاتی که‌ درباره مورد نزول آن نقل کرده ‌اند، یکسان نیست.

شیعه و سنی درباره آیه تبلیغ، مشترکات و اختلافاتی دارند. مشترکات عبارت است از:

سوره مائده از آخرین سوره‌های نازل شده است و آیه تبلیغ نیز مدنی است و از سور مکی نیست تا استثنائا در این سـوره قرار گرفته باشد. این آیه جزو آخرین آیات نازله است.

تعبیر «بلغ ما أنزل إلیک؛ آنچه را بر تو نازل‌ شده‌ برسان» مجمل است. «ما أنزل» چه بوده؟ روایات اهل بیت (ع) بدون استثنا بر این قول متفق‌اند که آنچه بر رسول‌ خدا (ص) نازل‌ شده و مأمور به ابلاغ شده، ولایت‌ امام‌ علی(ع) است. آن دسته از روایات اهل سنت نیز که در مقام بیان معنای این تعبیر و مورد نزول آیه‌ است‌، بدون‌ استثنا در همین مورد است. (این احادیث از جمعی از صحابه همچون عبداللَّه بن مسعود، عبداللَّه بن عباس، ابو سعید خدری و ... نقل شده است) تنها به ابن عباس قولی دیگری نسبت داده ‌اند که گفته‌ است‌: مراد از «ما أنزل» در این آیه، اظهار بت معبودهای مشرکان، عیب جویی بر آیین ایشان‌، قتال‌ با آنان و دعوتشان به اسلام است. این قول که خبری واحد است در تفسیر تنویر المقباس آمده و به لحاظ سند دچار ضعف جدی است و با توجه به ادله فراوان دیگر، مردود است.

سبک و سیاق آیه نشان می ‌دهد که رسول خدا (ص) مأمور به‌ ابلاغ پیامی شد که خطراتی داشت. از این‌ رو، خداوند وعده به حفظ داد و فرمود: «… وَ اللهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النّاس …»؛ از نظر شیعه این مأموریت، ابلاغ ولایت امام علی‌(ع) بود که‌ امکان داشت با تردید و حتی انکار و تکذیب و مخالفت نظری یا عملی برخی رو به رو شود.

از نظر اهل سنت، فخر رازی‌ و بدر الدین عینی، اقوال اهل سنت را تا حدودی جمع کرده و ‌۱۰ وجه درباره سبب نزول این‌ آیه‌ نقل‌ می ‌کنند.

شأن نزول ها و دیدگاههای‌ تفسیری و روایات‌ شیعه و سنی که از صحابه و تابعین‌ نقل‌ شده، نشان می ‌دهد که این آیه با بحث درباره یهودیان که‌ پیش‌ از این آیه و پس از آن‌ آمده، ارتباطی ندارد. تنها مقاتل‌ بن سلیمان از تابعین‌، آیه‌ مورد بحث را درباره یهودیان می‌ داند. پس از وی برخی از مفسران اهل‌ سنت مانند فخر رازی‌ این قول را پذیرفته ‌اند.

مفهوم و محتوای آیه تبلیغ از منظر تفاسیر و روایات شیعه روشن است که درباره ابلاغ رسمی ولایت امام علی علیه السلام در غدیر خم بوده است.

اما اهل سنت درباره تفسیر این آیه نظر واحدی ندارند. جمهور آنان بر این باورند که این آیه مورد نزول خاصی ندارد ‌و خداوند به پیامبرش دستور می ‌دهد هر چه را بر او نازل می ‌کند ابلاغ کرده، از هیچ چیزی احساس ترس و خطر ننماید و خداوند وعده داده او را در برابر خطرات حفظ کند.

برخی از اهل سنت‌ به‌ این اجمال، بسنده نکرده ‌و در پی شناسایی مورد نزول آیه بوده اند. برخی به‌ استناد روایات و برخی به استنباط شخصی خود.

یکی از این اقوال اهل سنت که پایه اش روایات فراوان است، نزول این آیه درباره علی بن ابیطالب (ع) است. در منابع اهل سنت، بیشترین روایت درباره شأن نزول این آیه، پیرامون همین قول است.

مفسران اهل سنت، چه آنان که متعرض این‌ قول‌ شده‌ و چه آنان که آن را مسکوت گذشته‌ اند، در صدد رد و ایراد یا انکار اصل‌ این مسئله، یعنی ارتباط آیه تبلیغ با امام علی (ع) بر نیامده ‌اند. حتی فخر رازی‌ این‌ قول را به عنوان یکی از احتمالها آورده و با آنکه شیوه‌ او همواره نقد و رد است، در این باره (مانند سایر احتمالهای دیگر) نقدی ندارد.

علمای اهل سنت به نقل از صحابه و تابعین، روایات متعددی‌ درباره نزول این آیه درباره علی بن ابیطالب (ع) ذکر کرده‌اند. به عنوان مثال:

ابن‌ ابی حاتم رازی (م ۳۲۷ ق) از ابوسعید خدری چنین می ‌آورد: نزلت هذه الایة «یا أیها الرسول بلّغ‌ ما أنزل‌ إلیک من ربّک...» فی علیّ بن أبی‌ طالب‌.

ابن‌ مردویه‌ (م ۴۱۰ ق)، واحدی نیشابوری (م ۴۶۸ ق)، ابونعیم اصفهانی (م ۴۳۰ ق)، حاکم حسکانی (از دانشمندان قرن پنجم)، ابن عساکر (م ۵۷۱ ق)، نظام الدین قمی نیشابوری، هر کدام‌ با سند خود از ابوسعید خدری این حدیث را نقل کرده‌ اند.

اقوال دیگر اهل سنت درباره این آیه، اشکالات جدی دارد.

عده‌ ای از اهل سنت در برخی از اسناد احادیثی که آیه تبلیغ را در مورد امام علی علیه السلام و روز غدیر می‌داند، تردید کرده‌ و حکم به ضعف سند داده ‌اند، ولی تنها ابن تیمیه - تا آنجا که می ‌دانیم - حکم به جعل و کذب این احادیث کرده است.

ابن تیمیه ابتدا عبارت علامه حلی در منهاج الکرامه را نقل می‌ کند که می گوید: «همه اتفاق‌ دارند که‌ آیه تبلیغ درباره علی نازل شده است.» آن‌ گاه‌ طبق شیوه معمول خود می ‌گوید: «از اهل هوی‌ هیچ‌ کس‌ مانند رافضه دروغگو نیست. خوارج هرگز دروغ نگفته ‌اند، بلکه آنان با آنکه به بدعت و گمراهی‌ دچار شدند راستگوترین مردم‍اند... اما رافضه دروغگویند. آنان که حدیث شناسند بر این‌ مطلب‌ متفق‌ اند که بسیاری از منقولاتی که در کتابهای حلیة الأولیاء ابونعیم، فضائل خلفا، تفسیر نقاش‌، ثعلبی‌ و واحدی‌ است، احادیثی دروغین و جعلی است...» (منهاج السنة ج ۲ ص ۹)

ادعای ابن تیمیه چیزی جز تعصب و اتهام نیست:

یک: تظافر طرق و تعدد اسانید و نیز موافقت‌ مضامین‌ این‌ احادیث با آیه‌ تبلیغ‌، راه این نوع اتهامات را می‌ بندد و ضعف احتمالی در اسانید روایات (اهل سنت) را جبران می ‌کند.

دو: ابن‌ تیمیه‌ گمان‌ کرده تنها چند نفر این احادیث‌ را آورده ‌اند، در حالی‌ که‌ محدثان اهل سنت که این حدیث را نقل کرده‌ اند، فراوان اند.

سه: رأی ابن تیمیه درباره ابو نعیم و ثعلبی و دیگران که می‌ گوید: آنان از صحت تمام احادیثی‌ که‌ در کتاب خود آورده‌ اند مطمئن‌ نیستند، بلکه باور به ضعف آنها دارند، اتهامی بیش نیست و دلیلی هم بر آن اقامه نکرده است.

چهار: ابن تیمیه چنین پنداشته که دست علامه حلی از روایات با اسانید صحیح‌ در منابع شیعی کوتاه است و ناگزیر به روایت اهل سنت رو آورده است. از این رو، شیعه را متهم به دروغگویی می‌ کند، غافل از اینکه در مصادر شیعی روایاتی با سندهای صحیح در این زمینه هست و اگر امثال علامه حلی به روایات اهل‌ سنت‌ در این باره اکتفا می ‌کنند، برای اتمام حجت و الزام مخالف است.

پی نوشت:

علاقه مندان برای مطالعه دقیق تفسیر و تحلیل این آیه، به کتب تفسیری شیعه و اهل سنت خصوصا کتاب «بررسی تطبیقی تفسیر آیات ولایت در دیدگاه فریقین» نوشته استاد نجارزادگان مراجعه کنند.


به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام وحید واحدجوان مدیرگروه اخلاق و منابع اسلامی دانشگاه تهران به مناسبت عید غدیر؛ عید ولایت در یادداشتی به بحثی درباره آیه تبلیبلغ پرداخته است:

یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرین‏ (مائده/ ۶۷)

ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، کاملًا (به مردم) برسان! و اگر نکنی، رسالت او را انجام نداده‏ای! خداوند تو را از (خطرات احتمالی) مردم، نگاه می‏ دارد و خداوند، جمعیّت کافران (لجوج) را هدایت نمی‏ کند.

مسأله اصلی بین علمای سنی و شیعه در این آیه، تعیین مصداق مأموریتی است که خداوند بر پیامبر اکرم (ص) نازل کرده و ابلاغ آن را (با لحنی شبیه تهدید) خواسته است.

شیعه می ‌گوید: این مأموریت، ابلاغ رسمی ولایت (پیشوایی و وصایت و خلافت بلافصل) امام علی بن ابیطالب(ع) است و این آیه یکی از ادله نصب امامت امام علی(ع) است.

اهل سنت درباره تفسیر آیه اختلاف نظر دارند؛ مشهور آنان، مورد نزول خاصی برای آیه قائل نیستند. از این رو، تفسیر آنان از این آیه با روایاتی که‌ درباره مورد نزول آن نقل کرده ‌اند، یکسان نیست.

شیعه و سنی درباره آیه تبلیغ، مشترکات و اختلافاتی دارند. مشترکات عبارت است از:

سوره مائده از آخرین سوره‌های نازل شده است و آیه تبلیغ نیز مدنی است و از سور مکی نیست تا استثنائا در این سـوره قرار گرفته باشد. این آیه جزو آخرین آیات نازله است.

تعبیر «بلغ ما أنزل إلیک؛ آنچه را بر تو نازل‌ شده‌ برسان» مجمل است. «ما أنزل» چه بوده؟ روایات اهل بیت (ع) بدون استثنا بر این قول متفق‌اند که آنچه بر رسول‌ خدا (ص) نازل‌ شده و مأمور به ابلاغ شده، ولایت‌ امام‌ علی(ع) است. آن دسته از روایات اهل سنت نیز که در مقام بیان معنای این تعبیر و مورد نزول آیه‌ است‌، بدون‌ استثنا در همین مورد است. (این احادیث از جمعی از صحابه همچون عبداللَّه بن مسعود، عبداللَّه بن عباس، ابو سعید خدری و ... نقل شده است) تنها به ابن عباس قولی دیگری نسبت داده ‌اند که گفته‌ است‌: مراد از «ما أنزل» در این آیه، اظهار بت معبودهای مشرکان، عیب جویی بر آیین ایشان‌، قتال‌ با آنان و دعوتشان به اسلام است. این قول که خبری واحد است در تفسیر تنویر المقباس آمده و به لحاظ سند دچار ضعف جدی است و با توجه به ادله فراوان دیگر، مردود است.

سبک و سیاق آیه نشان می ‌دهد که رسول خدا (ص) مأمور به‌ ابلاغ پیامی شد که خطراتی داشت. از این‌ رو، خداوند وعده به حفظ داد و فرمود: «… وَ اللهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النّاس …»؛ از نظر شیعه این مأموریت، ابلاغ ولایت امام علی‌(ع) بود که‌ امکان داشت با تردید و حتی انکار و تکذیب و مخالفت نظری یا عملی برخی رو به رو شود.

از نظر اهل سنت، فخر رازی‌ و بدر الدین عینی، اقوال اهل سنت را تا حدودی جمع کرده و ‌۱۰ وجه درباره سبب نزول این‌ آیه‌ نقل‌ می ‌کنند.

شأن نزول ها و دیدگاههای‌ تفسیری و روایات‌ شیعه و سنی که از صحابه و تابعین‌ نقل‌ شده، نشان می ‌دهد که این آیه با بحث درباره یهودیان که‌ پیش‌ از این آیه و پس از آن‌ آمده، ارتباطی ندارد. تنها مقاتل‌ بن سلیمان از تابعین‌، آیه‌ مورد بحث را درباره یهودیان می‌ داند. پس از وی برخی از مفسران اهل‌ سنت مانند فخر رازی‌ این قول را پذیرفته ‌اند.

مفهوم و محتوای آیه تبلیغ از منظر تفاسیر و روایات شیعه روشن است که درباره ابلاغ رسمی ولایت امام علی علیه السلام در غدیر خم بوده است.

اما اهل سنت درباره تفسیر این آیه نظر واحدی ندارند. جمهور آنان بر این باورند که این آیه مورد نزول خاصی ندارد ‌و خداوند به پیامبرش دستور می ‌دهد هر چه را بر او نازل می ‌کند ابلاغ کرده، از هیچ چیزی احساس ترس و خطر ننماید و خداوند وعده داده او را در برابر خطرات حفظ کند.

برخی از اهل سنت‌ به‌ این اجمال، بسنده نکرده ‌و در پی شناسایی مورد نزول آیه بوده اند. برخی به‌ استناد روایات و برخی به استنباط شخصی خود.

یکی از این اقوال اهل سنت که پایه اش روایات فراوان است، نزول این آیه درباره علی بن ابیطالب (ع) است. در منابع اهل سنت، بیشترین روایت درباره شأن نزول این آیه، پیرامون همین قول است.

مفسران اهل سنت، چه آنان که متعرض این‌ قول‌ شده‌ و چه آنان که آن را مسکوت گذشته‌ اند، در صدد رد و ایراد یا انکار اصل‌ این مسئله، یعنی ارتباط آیه تبلیغ با امام علی (ع) بر نیامده ‌اند. حتی فخر رازی‌ این‌ قول را به عنوان یکی از احتمالها آورده و با آنکه شیوه‌ او همواره نقد و رد است، در این باره (مانند سایر احتمالهای دیگر) نقدی ندارد.

علمای اهل سنت به نقل از صحابه و تابعین، روایات متعددی‌ درباره نزول این آیه درباره علی بن ابیطالب (ع) ذکر کرده‌اند. به عنوان مثال:

ابن‌ ابی حاتم رازی (م ۳۲۷ ق) از ابوسعید خدری چنین می ‌آورد: نزلت هذه الایة «یا أیها الرسول بلّغ‌ ما أنزل‌ إلیک من ربّک...» فی علیّ بن أبی‌ طالب‌.

ابن‌ مردویه‌ (م ۴۱۰ ق)، واحدی نیشابوری (م ۴۶۸ ق)، ابونعیم اصفهانی (م ۴۳۰ ق)، حاکم حسکانی (از دانشمندان قرن پنجم)، ابن عساکر (م ۵۷۱ ق)، نظام الدین قمی نیشابوری، هر کدام‌ با سند خود از ابوسعید خدری این حدیث را نقل کرده‌ اند.

اقوال دیگر اهل سنت درباره این آیه، اشکالات جدی دارد.

عده‌ ای از اهل سنت در برخی از اسناد احادیثی که آیه تبلیغ را در مورد امام علی علیه السلام و روز غدیر می‌داند، تردید کرده‌ و حکم به ضعف سند داده ‌اند، ولی تنها ابن تیمیه - تا آنجا که می ‌دانیم - حکم به جعل و کذب این احادیث کرده است.

ابن تیمیه ابتدا عبارت علامه حلی در منهاج الکرامه را نقل می‌ کند که می گوید: «همه اتفاق‌ دارند که‌ آیه تبلیغ درباره علی نازل شده است.» آن‌ گاه‌ طبق شیوه معمول خود می ‌گوید: «از اهل هوی‌ هیچ‌ کس‌ مانند رافضه دروغگو نیست. خوارج هرگز دروغ نگفته ‌اند، بلکه آنان با آنکه به بدعت و گمراهی‌ دچار شدند راستگوترین مردم‍اند... اما رافضه دروغگویند. آنان که حدیث شناسند بر این‌ مطلب‌ متفق‌ اند که بسیاری از منقولاتی که در کتابهای حلیة الأولیاء ابونعیم، فضائل خلفا، تفسیر نقاش‌، ثعلبی‌ و واحدی‌ است، احادیثی دروغین و جعلی است...» (منهاج السنة ج ۲ ص ۹)

ادعای ابن تیمیه چیزی جز تعصب و اتهام نیست:

یک: تظافر طرق و تعدد اسانید و نیز موافقت‌ مضامین‌ این‌ احادیث با آیه‌ تبلیغ‌، راه این نوع اتهامات را می‌ بندد و ضعف احتمالی در اسانید روایات (اهل سنت) را جبران می ‌کند.

دو: ابن‌ تیمیه‌ گمان‌ کرده تنها چند نفر این احادیث‌ را آورده ‌اند، در حالی‌ که‌ محدثان اهل سنت که این حدیث را نقل کرده‌ اند، فراوان اند.

سه: رأی ابن تیمیه درباره ابو نعیم و ثعلبی و دیگران که می‌ گوید: آنان از صحت تمام احادیثی‌ که‌ در کتاب خود آورده‌ اند مطمئن‌ نیستند، بلکه باور به ضعف آنها دارند، اتهامی بیش نیست و دلیلی هم بر آن اقامه نکرده است.

چهار: ابن تیمیه چنین پنداشته که دست علامه حلی از روایات با اسانید صحیح‌ در منابع شیعی کوتاه است و ناگزیر به روایت اهل سنت رو آورده است. از این رو، شیعه را متهم به دروغگویی می‌ کند، غافل از اینکه در مصادر شیعی روایاتی با سندهای صحیح در این زمینه هست و اگر امثال علامه حلی به روایات اهل‌ سنت‌ در این باره اکتفا می ‌کنند، برای اتمام حجت و الزام مخالف است.

پی نوشت:

علاقه مندان برای مطالعه دقیق تفسیر و تحلیل این آیه، به کتب تفسیری شیعه و اهل سنت خصوصا کتاب «بررسی تطبیقی تفسیر آیات ولایت در دیدگاه فریقین» نوشته استاد نجارزادگان مراجعه کنند.

کد خبر 4694786

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه دینی و مذهبی

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


فیلم| رقص و آواز دختران در تلویزیون؛ صدا و سیما تابوشکنی کرد!