به یاد رضا


به یاد رضا

بهاری که آمد...ناکام به زمستان ختم شد و سرمای این زمستان...از گرمای هر تابستانی برایم سوزان تر است در قلب من...خداییست که قلب ندارد وگرچه از رگ گردن به من نزدیک تر است...از همیشه تا به انتهای دلشاعر:نیکا شاهین زاده

بهاری که آمد...ناکام به زمستان ختم شد
و سرمای این زمستان...از گرمای هر تابستانی برایم سوزان تر است
در قلب من...خداییست که قلب ندارد
وگرچه از رگ گردن به من نزدیک تر است...از همیشه تا به انتهای دل سوخته ام از او دورم
از من توقع امید دارد و با این حال...انتظارم را به خاکستر تبدیل کرده است
و امروز ناامیدترینم از او
مرگ حق است درست اما..با بردن او حق زندگی را هم باقی نگذاشت
در بهاری که خشکید..به خاک می سپاریم لبخندی را که پرپر شد
و بر مزارش خواهیم گریست
من و خاطراتم..
من و امیدهایم..
من و دوست داشتن هایم..
من و اشک هایم
همگی با هم تا ابد برای او خون خواهیم گریست

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


لخته خون گوشتی شبیه جگر در پریودی چیست و چه علتی دارد‌؟ +‌روش درمان