بازیگران این نمایش محمد وثوق مهر،سحر محمدی، مهیار قلی زاد، مهین مرزی،مریم صیاد امین و دیگر عوامل نمایش نیز منشی صحنه : مریم صیاد امین، نور و صدا : کوثر غریب، گریم : سروناز سلطانی، ساخت دکور : سید کریم حسینی، طراح گرافیکی و تیزر : امیر دشتوایی هستند.
از "پشت شیشه ها" راوی زندگی زن و شوهری از طبقه ی متوسط جامعه است. شوهری که در خواندن و نوشتن غرق است و زنی که معلمی می کند و به سختی و با امیدواری سعی می کند زندگی شان و روزمره گی شان و رابطه اش با همسرش را بهتر و بهتر بکند . زمان برای آنها در این نمایشنامه به سرعت در حال جویده شدن و خورده شدن و گذشتن است. گذشتن از بامداد به غروب. از جوانی به پیری. از نور و درخشندگی به تاریکی و خاکستری. زمان گاهی از ما بین یک گفتگو پرواز می کند و گفتگوی بعدی را سال ها به جلو می راند. بامداد و مریم که انگار در همان اوان جوانی شان به خانه ای که صحنه ی نمایشنامه است آمده اند، به مرور و به رغم امیدواری ها و طرح و نقشه هایی که دارند در همان خانه و در پشت شیشه هایش غرق می شوند. بامداد دارد چیزی می نویسد. چیزی که صداهای آن چیز را همیشه در سرش می شنود. چیزی که قرار است عصاره همه ی زندگی شان باشد. خودش می داند آن چیزی که می نویسد سال ها طول خواهد کشید. و مریم دلبستگی هایی دارد، مخصوصاً به طبیعت و گل و گیاه و باران و فضای گشوده. معمولاً علایق اش را با شدت بیشتری درباره ی اینها بر زبان می آورد. و در زندگی همه ی دغدغه اش پیشرفت و سفر و شاد بودن است.
در مقابل اینها زن و شوهر دیگری هستند با شم اقتصادی بالا و با رانت های سیاسی/اجتماعی خاصِ خودشان. با مرزهای اخلاقی ای که نمی شناسند. اینها چون مگس هایی وزوزکننده در می آیند و مدام از ایده های موفقیت شان می گویند، باری هر چه این زن و شوهر مراتبِ موفقیت های اقتصادی شان را بالاتر می برند بیشتر انگار تنها تر و افسرده تر و مریض تر می شوند . به مرور انگار زشت و کریه می شوند . در مقال آنها بامداد و مریم هم روز به روز و سطر به سطر بیشتر در همان صحنه و در همان خانه و در همان امید ها و آرزو ها غرق می شوند . بیشتر و بیشتر از نوشته ی همچنان در حال نوشته شدن ِ بامداد می گذرد که قرار بود وقتی تمام شد برای مریم بخواندش . و در این مدت هر بار دلخوشی هایی و امید هایی و قول و قرار هایی پشت شیشه های آنها می آید و روزمره گی هایی در خانه ی شان می خزد و آن دو فقط پیر می شوند و هر بار از پشت شیشه های همان صحنه ، زمستان و بهار و باران و پیر شدن شهر را نگاه می کنند .
از پشت شیشه ها را ۲۷ الی ۳۱ مرداد ماه ۱۳۹۸، ساعت ۲۰:۳۰ در آمفی تئاتر اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی بندرانزلی در خیابان معلم می توانید به تماشا بنشینید.
6030