تاریخ طولانی تهدید و توهین به سیاهپوستان در آمریکا/ الجزیره: نژادپرستی در ایالات متحده فراگیر و سیستماتیک است
شفقنا- اگرچه در هفتههای اخیر بسیاری از کارشناسان سیاسی، شاید برای انتقاد از دونالد ترامپ، در اشاره به توهینهای او به چهار زن رنگینپوست کنگره (که بهشان گفته بود به خانهشان بازگردند) این امر را در تاریخ سیاسی آمریکا بیسابقه خواندهاند، اما این واقعیت را کتمان نمیتوان کرد که تاریخ آمریکا پر است از توهین و تهدید به اخراج سیاهپوستان […]
شفقنا- اگرچه در هفتههای اخیر بسیاری از کارشناسان سیاسی، شاید برای انتقاد از دونالد ترامپ، در اشاره به توهینهای او به چهار زن رنگینپوست کنگره (که بهشان گفته بود به خانهشان بازگردند) این امر را در تاریخ سیاسی آمریکا بیسابقه خواندهاند، اما این واقعیت را کتمان نمیتوان کرد که تاریخ آمریکا پر است از توهین و تهدید به اخراج سیاهپوستان و رنگین پوستانی که قصد میکنند خلاف جریان اصلی سیاسی این کشور حرکت کنند.
به گزارش سرویس ترجمه شفقنا از الجزیره؛ توهین به رنگین پوستان در آمریکا چنان باسابقه است که بسیاری تا آنجا پیش رفتند که گفتههای جنجالی دونالد ترامپ را در راستای علایق نژادپرستهایی خواندند که دوست دارند اقلیت نژادی سیاهان را همواره در موضع ضعف و بردگی نگاه دارند. این مقاله چنین آغاز میشود:
اگر فکر میکنید نژادپرستی آشکاری که در روزهای منتهی به به انتخابات سال ۲۰۲۰ نمایان شده است یا اتفاق عجیب یا بیسابقه است، قطعا به اصل موضوع توجه نکردهاید. دونالد ترامپ کاندیدایی که قصد صعود دوباره به قله ریاست جمهوری ایالات متحده را دارد، راهش را در این مسیر با بیان افکار نژادپرستانهاش در مورد مهاجران مکزیکی آغاز کرد. روندی که در روزهای بعدی هم ادامه یافته و بهنظر نمیرسد قرار باشد این روند به اتمام برسد.
پرزیدنت ترامپ در دور دیگری از تهاجمت نژادپرستانه ایلهان عمر نماینده مسلمان را زیر ضربدر گذاشت و آشکارا به او توهین کرد. بعد هم خطاب به ایلهان عمر، الکساندریا اوساکیو کورتز، آیانا پریسلی و رشیده طالب یکی از آن جملات کلاسیک نژادپرستانه را به کار برد و بهشان گفت که اگر از آمریکا تا این حد بدشان میآید، باید به همان جاهای ورشکسته و آلوده به جرم که از آن آمدهاند بازگردند.
بعدتر، در یک کارزار انتخاباتی در حالی که حامیانش شعار میدادند که «ایلهان عمر را به خانهاش برگردانید»، ترامپ یک سری ادعاهای دروغین درباره عمر اظهار کرد. ایلهان عمر هم در پاسخ ترامپ، در حالیکه در محل انتخابیاش به گرمی مورد استقبال رایدهندگانش قرار گرفته بود، خودش را «تجسم مطلق ترکیب رویای آمریکایی که تبدیل شده به کابوس ترامپ» نامید. ترامپ در توییتر نوشت: «او میخواهد کابوس رئیسجمهور شود؟ خوششانس است که الان اینجاست…».
به دشواری میتوان گفت که نژادپرستی در ایالات متحده آمریکا پدیده جدیدی است. ۴۰۰ سال پیش مردم آفریقاییتبار به این سرزمین آمدند؛ و از همان موقع بنا گذاشته شدن آمریکا درد و مبارزه این قوم آغاز شد، با اینکه هنوز که هنوز است ادعای سیاهان در زمینه شهروندی و آمریکایی بودن همیشه در بهترین حالت مشکوک و در بدترین حالت نادرست قلمداد شده است. این تاریخچه دردناک، لایه دیگری از پوچی تهاجم نژادپرستانه ترامپ به سمت آیانا پرسلی را نشان میدهد- که یکی از نوادگان سیاهانی است که در ایالات متحده به بردگی کشیده شدند.
اگرچه آیانا پرسلی فرزند پدر و مادری مهاجر یا یکی از مهاجران مستعمرات ایالات متحده نیست، اما بهعنوان یک سیاهپوست آمریکایی او بارها و بارها در زندگیش با جملاتی چون «به خانهات برگرد» روبرو شده است. درواقع آمریکاییهای سفیدپوست همیشه در مواجهه با سیاهان آزاد (که بردگی را گردن نمیگیرند) آنها را به شکل یک مشکل یا معضل و در حکم تهدیدی برای جامعه سفید آمریکا نگریستهاند. جامعه سفید هم با طراحی قوانین نژادپرستانه، خشونت نژادی و تلاش برای بازگرداندن آفریقاییتبارها به خانهشان در قبال این معضل و مشکل واکنش نشان داده است.
در سال ۱۸۷۷ انجمن استعمار آمریکا برای باز فرستادن سیاهپوستهای آزاد به آفریقا تأسیس شد. هدف این گروه که تحت عنوان جایگزینی برای رهایی عنوان شد، حالا به هر کل، همواره در جهت برجسته کردن این ایده کوشیده که نشان دهد مردم سیاه جایی در جامعه آمریکا ندارند.
در دهه ۱۸۶۰ حتی آبراهام لینکلن هم که با لقب رهاییدهنده بزرگ شناخته میشد، مدافع بازفرستادن سیاهان به آفریقا بود. البته توجیه این امر در نگاه او این بود که بازگشت سیاهان به خانهشان باعث پایان جنگ داخلی میشود. چرا که بهرغم اینکه لینکلن مخالف بردهداری بود، اما به برابری سیاه و سفید باور نداشت و نمیپذیرفت که این دو نژاد میتوانند در کنار یکدیگر به زندگی ادامه دهند.
در نسلهای بعد از نسل رهایی و دوران آبراهام لینکلن، تجربه شنیدن جمله «به خانهات برگرد» به انواع و اقسام اشکال و همیشه با لحنی خصمانه بدل به تجربهای مکرر شده است: «دوست نداریم این جا باشی»، «حالا حتما باید اینجا باشی؟»، «مجوز زندگی در اینجا رو داری؟» و مواردی از این دست اشکال مختلف بیان نژادپرستانه نارضایتی سفیدها از حضور سیاهان در آمریکاست، که امروزه روز نیز بیکم و کاست تجربه میشود.
حالا مخالفان ترامپ به کنایه میگویند که جملات ترامپ را نیز باید به این تاریخچه افتخارآمیز اضافه کرد!
ایلهان عمر و آیانا پریسلی بهعنوان زنانی سیاهپوست همواره «یک معضل» و «یک خطر» محسوب شدهاند؛ و بهخصوص عمر بهواسطه ویژگیهای هویتی چون مسلمان بودن، مهاجر بودن و پناهنده بودن میتواند تمام واکنشهای ضد سیاه و بیگانه هراسی و اسلام ستیزی را متوجه خود کند و از این نظر بسیار بسیار خطرناکتر از بقیهشان به شمار میآید.
هویت این زنان برای ترامپ و هواداران و همفکرانش به سادگی این توقع را ایجاد میکند که چون این زنان متعلق به آمریکا نیستند، پس حق انتقاد از آمریکا را هم ندارند. یعنی نه تنها حق انتقاد ندارند، که این زنان قانونگذار و کسانی مثل آنها باید حس خوش شانسی کنند که توانستهاند به این کشور بیایند و در آنجا به مراتب بالایی هم برسند.
البته بیتردید بخشی از واکنشها به توئیت نژادپرستانه ترامپ حاکی از نادیده گرفتن این نکته بدیهی است که بعضی مواقع وقتی افراد به دیگری میگویند که «جای تو اینجا نیست» و «برو به جایی که متعلق به آن هستی» منظورشان دقیقا معنای فیزیکی بازگشت به خانه را نمیدهد و در اغلب موارد متوجه جایگاه اجتماعی و طبقاتی آن فرد است.
جای سیاهان در در منطق برتری سفید یکی از دو جایگاه بردگی و فرومایگی است – حتی بهرغم اینکه آمریکاییها رئیسجمهور سیاه دیدهاند، اما باز هم سیاهان در نظر سفیدهای این کشور زمانی قابل قبولند که با منطق برتری سفیدها کاری نداشته باشند و سرشان به کارشان باشد و از فرصتی که آمریکا در اختیارشان نهاده، سپاسگذار باشند. اما سیاهانی که بهنظر برسد که »جایگاهشان را نمیشناسند» تبعاتی مرگبار در انتظار خواهد بود!
اگرچه ترامپ حملاتش را متوجه چهار زن معروف کنگره کرده، اما نژادپرستی موضوعی شخصی نیست و هر آنچه در این روند اتفاق میافتدف روی اشخاص دیگری هم تاثیر دارد. در واقع استراتژی سیاسی ترامپ برای راه انداختن یک جنگ فرهنگی را در این قضیه میتوان دید و ظاهرا او خوب متوجه شده که آنهایی که در انتخابات جنگ فرهنگی راه میاندازند، اغلب برنده میشوند.
زمان بندی ترامپ برای آغاز و انجام حملاتش –در فصل انتخابات- بسیار نوآورانه و مبدعانه است. نگاه کنید به استراتژی جنوب رونالد ریگان که روی چنین مضمونی بنا شده بود، اما او مثل ترامپ پیشبینی ناپذیر نبود تا این چیزها را فریاد بزند و همهچیز را تلویحی بیان میکرد. ترامپ اما هر چه دلش میخواهد را فریاد میزند.
ترامپ با برجسته کردن ترسهای نژادی قصد جمعآوری آرا را دارد و این کار را با سرکوب رایدهندگان، ممنوعیت مهاجرت و قوانین ضد مهاجرین و اسلامهراسی و مواردی از این دست انجام میدهد. اتفاقاتی که در خلا رخ نمیدهند و برای سیاهان و قهوهایها و دیگر رنگین پوستان یادآوری مکرر این واقعیت هستند که در تاریخ آمریکا حق شهروندی سیاهان همیشه محل شک بوده و بحثهای فراوانی در این مورد انجام رسیده است.
نژادپرستی موضوعی هم فراگیر و هم سیستماتیک است. ما نمیتوانیم تنها به دوره کوتاهی از تاریخ اشاره کنیم که این معضل حل شده یا وجود داشته. چالش با نژادپرستی مستلزم مواجهه با حملات شخصی در یک بستر تاریخی و سیستماتیک است. در حقیقت این نمایندگان تنها از سوی کاخ سفید یا آن هوادارانی که فریاد میزنند «اینها را به خانهشان برگردانید» مورد حمله قرار نگرفتهاند، بلکه حتی کسانی هم که بهجای حمایت از رنگین پوستان به بحثهای نالازم میپردازند، نیز، در جبهه مقابل قرار دارند.
در حقیقت جملات بلاغی ترامپ تنها پیشنویسی از پروژههای آینده یا جایگزینی برای حمله به زندگی و آزادیهای تمام افرادی است که هویتهایی مشابه این چهار زن دارند و بر ایجاد و ادامه چالشهای نژادی هم اصرار میورزند.
حالا با این نمایندگان است که در کنگره به کار دشوارشان ادامه دهند و جایگاه خود را در تاریخ پیدا کنند. آنها در زنجیره طولانی کسانی که برای عدالت میجنگند یکی از حلقههای مهم هستند.