عاقبت دو چشم قشنگت ای یار گرفتارم کرد
عشق تو پیدا شد و زخواب گران بیدارم کرد
دل زده بــودم زهمه مردمان عبوس شهر
نام تو آمد و هـر لحظه مشتاق دیدارم کرد
گم شده بودم در لحظه لـحظه های این زمان
صدای تیک تیک نفست در عالم عشق پدیدارم کرد
غرق بوسه ات می کنم آن دم که بینم روی تو را
لـــب های سرخ تو هوس دیدن انـارم کرد
روز اول کــه از دور دیدم تو را ای نگارا
رخ زیبایت به درد عشق مبتلا و بیمارم کرد
عشق تو پیدا شد و زخواب گران بیدارم کرد
دل زده بــودم زهمه مردمان عبوس شهر
نام تو آمد و هـر لحظه مشتاق دیدارم کرد
گم شده بودم در لحظه لـحظه های این زمان
صدای تیک تیک نفست در عالم عشق پدیدارم کرد
غرق بوسه ات می کنم آن دم که بینم روی تو را
لـــب های سرخ تو هوس دیدن انـارم کرد
روز اول کــه از دور دیدم تو را ای نگارا
رخ زیبایت به درد عشق مبتلا و بیمارم کرد