مهلتی تا مرگ (جلد اول)


مهلتی تا مرگ (جلد اول)

دسته: نویسندگان ایرانیاز متن کتاب: - ماجرا از قره تپه در غرب همدان آغاز می شود. یکی از شبهای سرد اول بهار است. شب از نیمه گذشته و همه جا ت...

از متن کتاب:
ماجرا از قره تپه در غرب همدان آغاز می شود. یکی از شبهای سرد اول بهار است. شب از نیمه گذشته و همه جا تاریک و ظلمانی است. بر دشت سرد و یخ کرده مردی میان سال گام بر میدارد. بادی سرد که از سینه دشت برمی خیزد، بر اندام مرد که بالاپوشش کم است، شلاق می کشد. او به خود می پیچد.
همانطور که پنجه های یخ کرده اش را به زیر بغل گرم خود فرو برده، پیش می رود. راه زیادی را طی کرده، با آنکه احساس خستگی و کوفتگی شدید می کند، از پای نمی ایستد. زانوهایش از توان افتاده. با این حال در حالی که چشم به سوسوی تنها چراغ بالای سر امامزاده نزدیک آبادی دوخته، همچنان بر زمین سرد و سفت گام بر میدارد. مثل این است که از چیزی یا کسی می گریزد و راهی پناهگاه امنی است.
نگران و مضطرب است. نگران آینده، ولی او خویشتن را به مخاطره انداخته که به قریه برسد و در آنجا قوای از دست رفته اش را بازیابد.
مرد گهگاه می ایستد، به پشت سر خود، به دشت در ظلمت فرورفته می نگرد. جز تاریکی ژرفنای چیز دیگری به چشم نمی خورد. سکوت دشت با باد سرد که از سینه دشت می گذرد، به طور یکنواخت بهم می خورد. زوزه آرام باد نوعی سکوت است. سکوتی که در دل شب ظلمانی دهشتزا است...

حق تکثیر: کانون معرفت

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه کتاب

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


لخته خون گوشتی شبیه جگر در پریودی چیست و چه علتی دارد‌؟ +‌روش درمان