افسانه تو


افسانه تو

مثل بهار آمدی روح و تنم را تازه کردی همچو شکوفه های نارنج منو پر آوازه کردی آسمان بودی و من کبوتر جَلد تو بودم گوشه ای از نگاهت منو نشانده بودی کرانه دوش تو سرای مهرِ من بود شمیم پیکر توشاعر:مصطفی ارشد ( کیان )

مثل بهار آمدی روح و تنم را تازه کردی
همچو شکوفه های نارنج منو پر آوازه کردی

آسمان بودی و من کبوتر جَلد تو بودم
گوشه ای از نگاهت منو نشانده بودی

کرانه دوش تو سرای مهرِ من بود
شمیم پیکر تو نافله حیات من بود

از پا افتاده شاهراه مهرِ تو هستم
محبوس دائم زهره جان تو هستم

در چشمه سارِ حیات پاک تو تطهیر شدم
آنسوی پرچین گیسوان تیره تو درگیر شدم

بهای وصال تو صبرِ دلکشِ جانسوز است
طعم نوش شیرین لبهای تو لب سوز است

من میان این غریبه ها بدون تو یگانه هستم
پس بمان پیشم که تنها با تو افسانه هستم

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


دانلود آهنگ خاص و بی نظیر اجتماعی سارینا از شاهین نجفی