پرواز بی تو
مرغم که در قفس بامید پریدن است
از لابه لای روزنه در فکر دیدن است
گوئیکه ازدحام همه قیل و قال شهر
جغرافیای نغمه ی جانان شنیدن است
بال و پر مرا به محبت کشیده اند
پرواز من بدون تو مثل خزیدن است
آنقدرها دلم برای شما تنگ می شود
انگار پرده پرده به حال دریدن است
آه ای بهار سرکش هر بیشه و کویر
اینک بیاکه دزد خزان فکر چیدن است
باید برای هر قدم خوبت ای عزیز
نذری کنم که لایق شرط چمیدن است
بغضی گلوی دردِ مرا پنجه می زند
صبرم دگر نهایتی از سر رسیدن است
معصومی آنکه دل به نگاهش سپرده ای
فکر نقاب چهره ز رخ برکشیدن است
مرغم که در قفس بامید پریدن است
از لابه لای روزنه در فکر دیدن است
گوئیکه ازدحام همه قیل و قال شهر
جغرافیای نغمه ی جانان شنیدن است
بال و پر مرا به محبت کشیده اند
پرواز من بدون تو مثل خزیدن است
آنقدرها دلم برای شما تنگ می شود
انگار پرده پرده به حال دریدن است
آه ای بهار سرکش هر بیشه و کویر
اینک بیاکه دزد خزان فکر چیدن است
باید برای هر قدم خوبت ای عزیز
نذری کنم که لایق شرط چمیدن است
بغضی گلوی دردِ مرا پنجه می زند
صبرم دگر نهایتی از سر رسیدن است
معصومی آنکه دل به نگاهش سپرده ای
فکر نقاب چهره ز رخ برکشیدن است