ادعای جنجالی نویسنده مشهور اسپانیایی : پرسپولیس را نمی شناسم !
سانتی نویا نویسنده موندو دپورتیوو می گوید : کالدرون میداندیده است و فوتبال آسیا را خوب میشناسد. اندیشههای تهاجمی داشتن خوب است اما واقعیت درباره کالدرون این است که مربیای حرفهای است و نباید تصور کنید که با خط دفاعی کاری ندارد. او تیم را یکجا می بیند و برایش مهم است که بهترین خط دفاعی را داشته باشد تا بتواند به حمله بیشتر فکر کند. نوشته ادعای...
ادعای جنجالی نویسنده مشهور اسپانیایی : پرسپولیس را نمی شناسم !
سانتی نویا: پرسپولیس را نمی شناسم !سانتی نویا نویسنده موندو دپورتیوو می گوید : کالدرون میداندیده است و فوتبال آسیا را خوب میشناسد. اندیشههای تهاجمی داشتن خوب است اما واقعیت درباره کالدرون این است که مربیای حرفهای است و نباید تصور کنید که با خط دفاعی کاری ندارد. او تیم را یکجا می بیند و برایش مهم است که بهترین خط دفاعی را داشته باشد تا بتواند به حمله بیشتر فکر کند.
عموما نقدهای تندی دارد و برایش مهم نیست که مخاطب خود را از دست بدهد یا نه، همین موضوع البته مخاطبان زیادی را برایش فراهم کرده است. سانتی نویا، نویسنده باسابقه موندو دپورتیوو به سوالات ما درباره خبرهای مهم فوتبال دنیا و حضور برخی مربیان کاربلد در فوتبال ایران پاسخ داد. متن این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
نظرت درباره فوتبال آسیا و خصوصا ایران چیست؟
فوتبال در خاورمیانه یک شخصیت واحد ندارد، مثلا برای من بهعنوان یک نویسنده ورزشی، فوتبال عراق مختصاتی دارد که در طول تاریخ چندان تغییر نمیکند، یا بهعنوان مثال فوتبال کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس معمولا قابل پیشبینی است و حتی پیشرفت و افت آنها نیز از قبل قابل اندازهگیری و تحلیل است. فوتبال کشورهای خاورمیانه اغلبشان مثل اقتصاد یا سیاست آنها، تحت کنترل است اما درباره ایران هرگز اینگونه نیست. فوتبال ایران همیشه یک قدرت در قاره آسیا بوده است و وقتی صحبت از ایران میشود، محال است فقط به خاورمیانه نگاه کنید، ایران در دل قاره آسیا دیده میشود و این حداقل نوع نگاه شما به فوتبال ایران خواهد بود. این فوتبال شایسته افتخارات زیادی است، اما به آنها دست پیدا نکرده و برای فوتبالی که سالهاست در رده اول قاره آسیا ایستاده، اصلا خوب نیست که از صعود به جامجهانی به وجد بیاید و جشن بگیرد. در جامجهانی روسیه، واقعا ایران شایستگی صعود از گروهش را داشت و باید برای رسیدن به هدفش بیش از اینها میجنگید.
سوال مهم از شما با توجه به اشرافی که بر فوتبال آمریکایجنوبی دارید، تحلیل عملکرد کیروش در تیم جدیدش است، آیا کیروش را باید با تیمی که تحت هدایت دارد تعریف کرد؟
نه الزاما، به هر حال او هم مثل خیلی از مربیان هر دو وجه را دارد، هم شخصیتی ثابت و هم انسانی که در طول زمان تغییر میکند و تابع تاریخ و جغرافیاست. کیروش در رئالمادرید با کیروش در ایران فرق داشت و اکنون نیز یک مربی دیگر است که باید در مختصات خودش مورد تحلیل قرار بگیرد. اندیشههای تدافعی او گاهی من را آزار میدهد، اما او به هر حال نتیجهگراست و خیلی از فدراسیونهای فوتبال به این شیوه علاقه دارند. کیروش در شغل تازه خود چندان بد عمل نکرده و از او راضی هستند. باید به مربیان هر چند بزرگ و کاربلد، زمان بدهیم و در زمان کوتاه نمیشود معجزه کرد.
درباره کالدرون و تیم پرسپولیس چه نظری دارید؟
کالدرون میداندیده است و فوتبال آسیا را خوب میشناسد. اندیشههای تهاجمی داشتن خوب است اما واقعیت درباره کالدرون این است که مربیای حرفهای است و نباید تصور کنید که با خط دفاعی کاری ندارد. او تیم را یکجا می بیند و برایش مهم است که بهترین خط دفاعی را داشته باشد تا بتواند به حمله بیشتر فکر کند. تیم قرمزرنگ را نمیشناسم اما بههرحال این تیم باید شخصیت آسیایی داشته باشد که برای رسیدن به اهدافش هزینه کرده است. برای یک تیم باشگاهی در ایران در این روزهای سخت اقتصادی، هزینهکردن در این سطح ساده و راحت نیست و این نشان میدهد باشگاههای ایرانی به هواداران خود احترام گذاشته و با وجود همه سختیهای مالی، باز هم مربی و بازیکن خارجی استخدام میکنند.
به اسپانیا برسیم؛ آیا زیدان و رئالمادرید دوباره به روزهای طلایی باز میگردند؟
زیدان لیاقت خود را ثابت کرده و نشان داده که مربی بزرگی است، خوششانس هم بوده، اما در هر حال آنهمه رکوردشکنی و قهرمانی تصادفی نبوده است. تیم خوبی نصیبش شده و رئالمادرید تقریبا خریدهای خوبی داشته است. زیدان محکوم به قهرمانی با رئالمادرید است.
آیا میشود به احیای فوتبال امیدوار بود؟
سوال کلی و مبهمی است، بههرحال فوتبال زخمی شده و فساد در آن حل نشده است. آمریکایجنوبی شاید بتواند بار دیگر هیجان را به رگهای فوتبال تزریق کند. آسیا هم منجی بزرگی برای فوتبال محسوب میشود، اما فوتبال اروپا در رکودی عجیب فرو رفته و اشباع شده است.