وقتی برای خودمان دندان تیز می‌کنیم/ قصه شکارچیان مبتلا به نسیان


وقتی برای خودمان دندان تیز می‌کنیم/ قصه شکارچیان مبتلا به نسیان

علی صفری کارگردان نمایش «کرونوس» در یادداشتی به شباهت اسطوره کرونوس و اتفاقاتی که این روزها مردم در جامعه رقم می زنند، اشاره کرد.

به گزارش خبرنگار مهر، علی صفری نویسنده و کارگردان نمایش «کرونوس» که این روزها در تماشاخانه نوفل لوشاتو روی صحنه است درباره اجرای این اثر نمایشی و نگارش متن نمایشنامه یادداشتی را منتشر کرده است.

در متن یادداشت این کارگردان آمده است:

«کرونوس پدر زئوس یکی از اساطیر یونان باستان همواره یکی از شخصیت‌های جذاب تاریخی بوده که می‌توان وی را به عنوان خدای زمان نیز نامگذاری کرد، اسطوره‌ای که بنا بر جبر...

همانطور که می‌بینید کلمات و جملات فوق تا حد مطلوب پرطمطراق و متفکرانه به نظر می‌رسند اما نگارنده اثر آنچنان که به نظر می‌رسد با چنین جملاتی آشنا نیست، یعنی هست اما گرسنگی امان تفکر از وی بریده است، وی درنده‌ای است که همچون شکارچیان نمایش «کرونوس» به اندکی گوشت قانع شده و آمال و آرزوهای خود را در دشت، در جنگل و در شکار می‌بیند.

این خوی درندگی هم در نگارنده ارثی ست. امروز صبح، پدرش برای شکار از خانه بیرون زد، امروز صبح خودش که بی هیچ فرزندی پدر شده از خانه بیرون زد برای شکار، مادرش هم آماده بود تا گوشت تازه پاک کند، همسرش حتی با اینکه هیچوقت گوشت نمی‌خورد ولی انگیزه بزرگ شکار نگارنده بود.

بیرون از خانه گوشت به اندازه کافی نیست و همه باید برای زیست دوباره، شده از برادرمان کمی گوشت قرض بگیریم، شده از گوشت تن برادرمان کمی قرض بگیریم.

این میان، اما مهم خود شکار است، حتی اگر هیچگاه لب به گوشت نزده باشیم، آنچه سیری ناپذیر است لحظه به یادماندنی فتح یک موجود مفلوک به نام صید است.

اینجا که من ایستاده ام شکار ساعت هشت صبح آغاز می‌شود، شکارچیان همه از خانه بیرون می‌زنند، اما بعد از ساعتی گرسنگی، کناره‌های خیابان به هذیان مبتلا شده و راه لانه را گم می‌کنند، حتماً خواننده این مطلب نیز این شکارچیان مبتلا به نسیان را به وفور در خیابان دیده است.

موج برای انسان حواس نمی‌گذارد، فراموشی می‌آورد، فراموشی می‌آورد، موجی که منبع آن زیاد مهم نیست زیرا مقصدش همواره یکی است، باقی مانده ذهن مستعمل یک شکارچی که یک روز خودش مربی سیرک بود، فراموشی اما تا جایی پیش می رود که نیزه در سینه کسی فرو می‌کنیم که خود شکارچی بوده، که خود شاید نزدیک‌ترین شکارچی به ما بوده، که شاید خود ما بوده است، نمایش «کرونوس» همه به همین گونه است.

خانواده «کرونوس» همان شکارچیان امروزی خودمان هستند که عمیقاً به انتخاب خود در زندگی اصرار دارند اما وقتی از دور به آنها نگاه می‌کنید خودشان بخشی از سفره بزرگ غذای زمان هستند، تکه‌های گوشت دونده‌ای که گاه و بیگاه میان چرخ دنده‌های زمان گیر افتاده اند.

«کرونوس» از شکار آغاز می‌شود، از همین امروز صبح وقتی که برای اولین بار در آینه آسانسور برای خودمان دندان تیز کردیم.»

نمایش «کرونوس» به نویسندگی و کارگردانی علی صفری و با حضور ‎حسین منفرد، کوروش شاهونه، میلاد آریافر، ابراهیم ناییج، علیرضا گلدهی، امیرعلی گودرزی و رها حاجی زینل تا ۱۴ تیر در عمارت نوفل لوشاتو روی صحنه می‌رود.

«کرونوس» روایتی از پیچیدگی زمان و تلاش انسان برای بقا در سال ۳ هزار میلادی است، این نمایش تجربه تازه صفری پس از آثاری همچون «آشویتس زنان»، «هجوم»، «آخرین نبرد» و «مربع» به عنوان نویسنده و کارگردان است.


به گزارش خبرنگار مهر، علی صفری نویسنده و کارگردان نمایش «کرونوس» که این روزها در تماشاخانه نوفل لوشاتو روی صحنه است درباره اجرای این اثر نمایشی و نگارش متن نمایشنامه یادداشتی را منتشر کرده است.

در متن یادداشت این کارگردان آمده است:

«کرونوس پدر زئوس یکی از اساطیر یونان باستان همواره یکی از شخصیت‌های جذاب تاریخی بوده که می‌توان وی را به عنوان خدای زمان نیز نامگذاری کرد، اسطوره‌ای که بنا بر جبر...

همانطور که می‌بینید کلمات و جملات فوق تا حد مطلوب پرطمطراق و متفکرانه به نظر می‌رسند اما نگارنده اثر آنچنان که به نظر می‌رسد با چنین جملاتی آشنا نیست، یعنی هست اما گرسنگی امان تفکر از وی بریده است، وی درنده‌ای است که همچون شکارچیان نمایش «کرونوس» به اندکی گوشت قانع شده و آمال و آرزوهای خود را در دشت، در جنگل و در شکار می‌بیند.

این خوی درندگی هم در نگارنده ارثی ست. امروز صبح، پدرش برای شکار از خانه بیرون زد، امروز صبح خودش که بی هیچ فرزندی پدر شده از خانه بیرون زد برای شکار، مادرش هم آماده بود تا گوشت تازه پاک کند، همسرش حتی با اینکه هیچوقت گوشت نمی‌خورد ولی انگیزه بزرگ شکار نگارنده بود.

بیرون از خانه گوشت به اندازه کافی نیست و همه باید برای زیست دوباره، شده از برادرمان کمی گوشت قرض بگیریم، شده از گوشت تن برادرمان کمی قرض بگیریم.

این میان، اما مهم خود شکار است، حتی اگر هیچگاه لب به گوشت نزده باشیم، آنچه سیری ناپذیر است لحظه به یادماندنی فتح یک موجود مفلوک به نام صید است.

اینجا که من ایستاده ام شکار ساعت هشت صبح آغاز می‌شود، شکارچیان همه از خانه بیرون می‌زنند، اما بعد از ساعتی گرسنگی، کناره‌های خیابان به هذیان مبتلا شده و راه لانه را گم می‌کنند، حتماً خواننده این مطلب نیز این شکارچیان مبتلا به نسیان را به وفور در خیابان دیده است.

موج برای انسان حواس نمی‌گذارد، فراموشی می‌آورد، فراموشی می‌آورد، موجی که منبع آن زیاد مهم نیست زیرا مقصدش همواره یکی است، باقی مانده ذهن مستعمل یک شکارچی که یک روز خودش مربی سیرک بود، فراموشی اما تا جایی پیش می رود که نیزه در سینه کسی فرو می‌کنیم که خود شکارچی بوده، که خود شاید نزدیک‌ترین شکارچی به ما بوده، که شاید خود ما بوده است، نمایش «کرونوس» همه به همین گونه است.

خانواده «کرونوس» همان شکارچیان امروزی خودمان هستند که عمیقاً به انتخاب خود در زندگی اصرار دارند اما وقتی از دور به آنها نگاه می‌کنید خودشان بخشی از سفره بزرگ غذای زمان هستند، تکه‌های گوشت دونده‌ای که گاه و بیگاه میان چرخ دنده‌های زمان گیر افتاده اند.

«کرونوس» از شکار آغاز می‌شود، از همین امروز صبح وقتی که برای اولین بار در آینه آسانسور برای خودمان دندان تیز کردیم.»

نمایش «کرونوس» به نویسندگی و کارگردانی علی صفری و با حضور ‎حسین منفرد، کوروش شاهونه، میلاد آریافر، ابراهیم ناییج، علیرضا گلدهی، امیرعلی گودرزی و رها حاجی زینل تا ۱۴ تیر در عمارت نوفل لوشاتو روی صحنه می‌رود.

«کرونوس» روایتی از پیچیدگی زمان و تلاش انسان برای بقا در سال ۳ هزار میلادی است، این نمایش تجربه تازه صفری پس از آثاری همچون «آشویتس زنان»، «هجوم»، «آخرین نبرد» و «مربع» به عنوان نویسنده و کارگردان است.

کد خبر 4655850

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه فرهنگی و هنری

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


ژست خنده دار جنیفر لوپز در کنار فرزندانش