آلبوم ایران من اثر همایون شجریان و سهراب پورناظری؛ بر دشت من، باران توئی


آلبوم ایران من اما در این روزهای ابری ملتی پریشان، می‌تواند در پس صدای حزن آلود و صادقِ همایون شجریان مرهمی باشد بر شب‌های بی ستاره‌ی کهکشان پرباری که اکنون یک ستاره هم در آسمان بیکرانش ندارد. در ادامه با تحلیل آلبوم ایران من ساخته همایون شجریان و سهراب پورناظری با نت نوشت همراه باشید. […] نوشته آلبوم ایران من اثر همایون شجریان و سهراب پورناظری؛...

آلبوم ایران من اثر همایون شجریان و سهراب پورناظری؛ بر دشت من، باران توئی
2+

آلبوم ایران من اما در این روزهای ابری ملتی پریشان، می‌تواند در پس صدای حزن آلود و صادقِ همایون شجریان مرهمی باشد بر شب‌های بی ستاره‌ی کهکشان پرباری که اکنون یک ستاره هم در آسمان بیکرانش ندارد. در ادامه با تحلیل آلبوم ایران من ساخته همایون شجریان و سهراب پورناظری با نت نوشت همراه باشید.

آلبوم ایران من

نوشتن، سرودن و نواختن از ایران، سرزمین دشت‌های سبز ِدور زیر پهنه‌ی سهمگین ابرهای بیگانه، سرزمین خوشه‌های رنگین ستارگان آسمانِ کویر، سرزمین بادهای بی پایان، آفتاب‌های همیشه، رودهای خروشان به گل نشسته و طلوع روزهای روشن سعدی، حافظ، فردوسی و مولوی که اکنون با گام‌هائی خاک آلود می‌رود در پس آرزوهای گم شده‌ی ملتی دفن شود، همیشه سخت است.

و اکنون، در روزهای تار و محو ایرانِ همیشه عزیزِ معاصر سخت تر از پیش… گوئی در پس این روزهای سخت آهنین، این قلم نیست که پیش می‌رود، این گام هائی استوار نیست که به سوی آینده می‌رود، این تنها سیاهی است که در خون‌ها می‌دود.

ای در رگانم خون وطن
ای پرچمت ما را کفن
دور از تو بادا اهرمن
ایرانِ من ایرانِ من ایرانِ من ایرانِ من…

بیشتر بخوانید: معرفی آلبوم ایران من از همایون شجریان

آلبوم ایران من اثر همایون شجریان و سهراب پورناظری؛ بر دشت من، باران توئی

آلبوم ایران من اما در این روزهای ابری ملتی پریشان، می‌تواند در پس صدای حزن آلود و صادقِ همایون شجریان مرهمی باشد بر شب‌های بی ستاره‌ی کهکشان پرباری که اکنون یک ستاره هم در آسمان بیکرانش ندارد.

آلبوم ایران من با همکاری نوازندگان ایرانی و خارجی تنظیم شده است، با اشعاری از سعدی، فردوسی، پوریا سوری، اهورا ایمان و اسحاق انور تکمیل می‌شود.

در آغاز معرفی آلبوم ایران من باید گفت، تعدادی از قطعات این آلبوم در کنسرت- اپرای سی بر پایه‌ی داستان‌های شاهنامه که منحصراً بر داستان عاشقانه‌ی زال و رودابه، رستم و اسفندیار و مرگ اسفندیار متمرکز می‌شود، اجرا شده است که شکل نوینی از اجرای این قطعات را با اجراهای پرفورمنس- اپرا همراه می‌کند که پیش تر قالب ساختاری این فرم نمایشی را در کارهای پری صابری شاهد بوده ایم.

بیشتر بخوانید: کنسرت نمایش سی کاری از همایون شجریان و سهراب پورناظری

موفقیت چشمگیر این اجرا که در مجموعه‌ی کاخ سعدآباد روی صحنه رفت، حکایت از پذیرش فرم ساختار موسیقایی نوین همایون شجریان و سهراب پورناظری و طراحی و اجرای علی اصغر دشتی دارد که این فرم نمایشی را به بستری فرهنگ ساز برای تبیین و ترویج فرهنگ ۲۵۰۰ ساله‌ی ایرانی تبدیل می‌کند که هر ذائقه‌ای را با هر تفکر و دیدگاهی با خود همراه کرده است.

در آلبوم ایران من ذکر این نکته خالی از لطف نیست که اجراهای خیابانی در مناطق مختلف تهران و ایران با بهای رایگان برای اقشار کم توان در وانفسای جامعه‌ی کنونی از برنامه‌های آتی و سازنده‌ی همایون شجریان و تیمش است.

بیشتر بخوانید: آرایش غلیظ، رگ خواب و حالا شعله‌ور سومین همکاری نعمت‌الله و همایون شجریان

آلبوم ایران من اثر همایون شجریان و سهراب پورناظری؛ بر دشت من، باران توئی

قطعه‌ای اورتور که قسمتی از اشعار سعدی را در فرم موسیقی حماسی به تصویر می‌کشد. در آلبوم ایران من قطعه‌ی فوق، ساختاری همچون ساختار فیلم کوتاه دارد که واقعه‌ای را در میانه به تصویر می‌کشد و از دو هجای کلمه‌ای پرقدرت برای بیان واقعه بهره می‌برد

قطعه‌ی اول آلبوم ایران من: مقدمه‌ی قلاب و آواز قلاب

قطعه‌ای اورتور که قسمتی از اشعار سعدی را در فرم موسیقی حماسی به تصویر می‌کشد. در آلبوم ایران من قطعه‌ی فوق، ساختاری همچون ساختار فیلم کوتاه دارد که واقعه‌ای را در میانه به تصویر می‌کشد و از دو هجای کلمه‌ای پرقدرت برای بیان واقعه بهره می‌برد: من می‌روم/ من می‌روم/ او می‌کشد قلاب را. قلاب به موتیفی دیالکتیک در این قطعه و قطعه‌ی بعدی تبدیل می‌شود که هم ماهیت زندگی بخش دارد و هم ماهیت نابودی و همزمان مخاطب را دچار تعلیق می‌کند.

مفهومی که با عشق و آزمون و خطاهایش مترادف می‌شود. گاهی عشق با چهره‌ی مرگ روبرو می‌شود و به مفهوم زیبائی شناسانه‌ی هراس آوری مبدل می‌شود. فرم ساختاری شعر برآمده از نوع کنش دیالوگ محور است که با هم نشینی و هماهنگی کامل موسیقی حماسی، ما بین پاساژهای تک خوانی همایون شجریان و دلنیا آرام رد و بدل می‌شود و قطعه را برای قرارگیری در فرم نمایشی طراحی شده آماده می‌کند.

بیشتر بخوانید: آلبوم امشب کنار غزل‌های من بخواب از همایون شجریان

قطعه‌ی دوم آلبوم ایران من: تصنیف قلاب

در این قطعه شعر زیبای سعدی به شکل روایتی کامل با همخوانی همسرایان اجرا می‌شود. در آلبوم ایران من ، همسرایان همانند کارکردی که در تئاتر ایفا می‌کنند، نقش محرم راز را برای قهرمان اصلی ایفا می‌کنند و گوئی اندکی با وی همراه می‌شوند تا قهرمان لحظه‌ای از بر همدردیِ همسرایان به آرامش برسد و اندکی بیاساید. قطعه‌ای که روایت منسجمی از عشق و دلدادگی را در شب بیداری‌ها و تب زدگی و بی قراری‌ها توصیف می‌کند.

ز اندازه بیرون تشنه‌ام ساقی بیار آن آب را
اول مرا سیراب کن وانگه بده اصحاب را
من نیز چشم از خواب خوش بر می‌نکردم پیش از این
روز فـراق دوسـتـان شـب خـوش بـگفــتم خواب را

بیشتر بخوانید: آثار محمدرضا شجریان مرتب شده بر حسب دستگاه آوازی ؛ آماده برای لذت بردن و یاد گرفتن

عاشقی که ارزش وجودی یار را بعد از هجران او در می‌یابد و به گفته‌ی خلائق که او را از عذاب و رنج عشق بر حذر می‌دارند، وقعی نمی‌نهد و از آنان می‌گذرد. عاشقی که جور یار را همچون مصائبی شیرین می‌پذیرد و به جان می‌خرد:

سعدی! چو جورش می‌بری نزدیک او دیگر مرو
ای بـی‌بَصـَر من مـی‌روم، او می‌کـشد قلاب را

آلبوم ایران من اثر همایون شجریان و سهراب پورناظری؛ بر دشت من، باران توئی

آلبوم ایران من با همکاری نوازندگان ایرانی و خارجی تنظیم شده است، با اشعاری از سعدی، فردوسی، پوریا سوری، اهورا ایمان و اسحاق انور تکمیل می‌شود.

قطعه‌ی سوم آلبوم ایران من: آواز من کجا، باران کجا

در آلبوم ایران من ، در این قطعه با موسیقی نو و تجربی سهراب پورناظری مواجهیم. موسیقی راک- سنتی که با شعر پوریا سوری تلفیق می‌شود و قطعه‌ای عاشقانه را رقم می‌زند. قطعه‌ای که به نظر می‌رسد بر پایه‌ی مصراع مشهور حافظ سروده شده است:

الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها

در طریق عشق بازان
مشکلم آسان کجا
مشکل آسان کجا

بیشتر بخوانید: نقد آلبوم ابراهیم محسن چاوشی ، خوب خوب و خوشبختیم، خشک و سفت و سَرسختیم

همایون شجریان در این قطعه که برگرفته از مناجات خوانی استاد کریمخانی است، از پتانسیل‌های اجرائی تمام حنجره‌اش بهره برده است.

قطعه‌ی پنجم آلبوم ایران من: خوب شد

قطعه‌ای با شعر اهورا ایمان که همچون قطعات آهای خبردار و با من صنما تبدیل به خاطره‌ای جمعی می‌شود. در آلبوم ایران من ، عشق در قطعات عاشقانه‌ی آلبوم همچون همین قطعه ماهیتی جهان شمول می‌یابد که از بر آن معشوق می‌تواند به مقوله‌ای جهان وطنی همچون میهن تبدیل شود یا ماهیتی زمینی یا فرازمینی یابد. همان طور که شعر فوق بر اساس داستان عاشقانه‌ی زال و رودابه سروده شده است و فرم آوازی آن به آواز دشتی نزدیک است.

قطعه‌ی ششم آلبوم ایران من: اسفند

قطعه‌ای بی کلام که با آواز خوانی همراه است و با ساز نی آغاز می‌شود. در آلبوم ایران من ساز نی شبیه ترین صدا به حنجره‌ی انسانی است و ریتمی آواز گونه دارد. جنس نوای نی همواره تسکین دهنده‌ی دردها و جدائی‌های جمعی بوده است. همانطور که مولوی نیز در ابتدای مثنوی به آن اشاره می‌کند:

بشنو از نی چون حکایت می‌کند
کـز جدایی‌ها شکایت می‌کند

بیشتر بخوانید: معرفی آلبوم طریق عشق اثر استاد محمدرضا شجریان

در آلبوم ایران من در این قطعه نیز سرما و سختی زمانه و روزگار، ناله‌ها و جدائی‌ها سپری می‌شود و به جوانه‌های سبز بهار می‌انجامد که قطعات بعدی نوروزخوانی و نوروز را در قطعاتی پرشور و حماسی بسترسازی می‌کند. ساز نی به همراه دیوان، سرنا و بربط، مایه‌های موسیقی کردی را با خود یدک می‌کشد که یادآور تاریخ دردناک و نسل کشی این خطه از ایران زمین است.

آلبوم ایران من اثر همایون شجریان و سهراب پورناظری؛ بر دشت من، باران توئی

متن قطعه نوروزخوانی از آلبوم ایران من با شعری از اسحاق انور

قطعه‌ی هشتم آلبوم ایران من: ابر بهار

تصنیفی که روی شعر خواجه شمس الدین محمد است و از بد عهدی ایام و جفای دوست و دشمن می‌گوید و به فلسفه‌ی زیستن در حال می‌رسد. دل نگرانی‌های عاشقانه را باز می‌کند و در نهایت به نجات دهنده‌ی آشنائی می‌رسد که خسرو شیرین است و وعده‌ی آمدنش را بارها در مصرع معروف حافظ شنیده ایم:

سحرم دولت دیدار به بالین آمد
گفت برخیز که آن خسرو شیرین آمد

بیشتر بخوانید: تحلیل فیلم شعله ور به کارگردانی حمید نعمت الله؛ اتفاق‌های تصنعی و آبی بر آتش

قطعه‌ی دهم آلبوم ایران من: مرگ اسفندیار

در این قطعه‌ی کوتاه با یکی از تراژیک ترین داستان‌های شاهنامه مواجهیم که رگ و ریشه‌هائی در اسطوره نیز دارد و بحث فرزند کشی به شکلی غیر مستقیم را یدک می‌کشد. در آلبوم ایران من اسفندیار قربانی جهالت گرشاسب (پدرش) و تقدیر می‌شود.

گرشاسب که از قدرت اسفندیار در هراس است، دو پهلوان پروتاگونیست قصه (رستم و اسفندیار) را به جان هم می‌اندازد تا آن دو قدرت را از سر راه بردارد. رستم که حریف اسفندیار نمی‌شود، دست به دامان زال می‌شود و زال دست به دامان سیمرغ.

سیمرغ با درایت، نقطه ضعف تراژیک اسفندیار روئین تن را که به دست زرتشت در آب‌های مقدس ایمن شده است و تنها چشمانش به هنگام بسته شدن زیر آب از روئین تنی مبرا شده، به رستم می‌گوید و در انتها رستم برخلاف میل باطنی‌اش از نقطه ضعف اسفندیار استفاده می‌کند و او را از پای در می‌آورد.

داستان رستم و اسفندیار بر پایه‌ی طرحی نظام مند و ساختار ارسطوئی، مشابه تراژدی‌های یونانی نگاشته شده است که دارای آغاز-میانه و پایان است و پایان آن از ابتدا مشخص است:

نگه کن سحرگاه تا بشنوی
ز بلبل سخن گفتن پهلوی

همی نالد از مرگ اسفندیار
ندارد به جز ناله زو یادگار

بیشتر بخوانید: زندگینامه هانس زیمر و آثار این آهنگساز آلمانی، خیال پرداز، افسونگر، کاردان، مصمم

در آلبوم ایران من فردوسی این ابیات را در زمانه‌ای سروده که شکوه، جلال و روشنی گذشته از میان رفته و آینده‌ی روشنی نیز در پیش رو نیست. گذشته‌ای که در دوران ساسانی، هخامنشی و اشکانی بر ایران حاکم بوده است و بعد از حمله‌ی اعراب به باد می‌رود و با به حکومت رسیدن عباسیان نیز آینده‌ی نوید بخشی در انتظار ایران و ایرانی نیست.

فردوسی با سرودن این ابیات در تحلیل آلبوم ایران من، به تصویرسازی‌های قدرتمند و شرح پهلوانی‌ها می‌پردازد تا عِرق ملی ایرانی هرگز از نظرها محو نشود و پلیدی‌ها و نقصان‌های روزگار را در قالب خطاهای قهرمانان نمودار می‌کند. گفتن و خواندن از چنین ابیات ارزشمندی همچون سایه‌ی حیات بخش درختی سخاوتمند بر کویر روزگار کنونی، مرهمی است که جلا می‌دهد و ما را با روایت دردمند تاریخ ایرانی آشتی می‌دهد.

بیشتر بخوانید: شهر خاموش اثر کیهان کلهر؛ داروگ کی می‌رسد باران؟…

آلبوم ایران من اثر همایون شجریان و سهراب پورناظری؛ بر دشت من، باران توئی

شعر خاطره انگیز مرغ سحر از ملک الشعرای بهار در ساختاری منحصر بفرد و تجربی به آن متصل می‌شود

قطعه‌ی یازدهم: ایران من

قطعه‌ای پرشور و حماسی که بعد از قطعه‌ی غم انگیز مرگ رستم به درستی می‌تواند امیدهای از دست رفته را احیا کند و مخاطب را با مفهوم عمیقی چون ایران درگیر کند. در آلبوم ایران من قطعه‌ی فوق که در دستگاه نوا تنظیم شده است در نگرش عرفانی به معنای ستایش شور هستی و انسان است. نماینده‌ی فقر و فناست و به مثابه‌ی شب روشنی است که تولدی دوباره را نوید می‌دهد.

آوازخوانی در شبم، سرچشمه‌ی خورشید تو
یـار و دیار و عـشق تو، سرچـشمه‌ی امید تو

حکایت جور و ستم هائی که ایران از سر گذرانده است، حصرها و دربند بودن‌های داخلی و خارجی که بر سینه‌ی پر درد آن نقش بسته در شعر منسجم پوریا سوری جلوه می‌کند و تا پایان نیز از آزادگی و غیورمندیش دست نمی‌کشد:

ای مرغ حق در سینه‌ات
با شور خود بیداد کن
آوازخوان شب شکن
بار دگر فریاد کن

بیشتر بخوانید: مروری بر زندگی محمدرضا شجریان خسروی آواز ایران

با این اختتامیه است که آواز از دستگاه نوا خارج می‌شود و به شور می‌پیوندد. در آلبوم ایران من ، شعر خاطره انگیز مرغ سحر از ملک الشعرای بهار در ساختاری منحصر بفرد و تجربی به آن متصل می‌شود و تکنیک فاصله گذاری همان گونه که در تئاتر اپیک (حماسی) برشت رخ می‌دهد، اینجا نیز اتفاق می‌افتد تا هم یادمان بیاورد آگاهانه در حال شنیدن یک تصنیف هستیم و هم به یک خاطره‌ی جمعی نوستالژیک پیوندمان دهد و هم از بر مفهوم عمیق آن روح زمانه‌ای را که در آن زیست می‌کنیم یادآوری کند.

در پایان، آلبوم ایران من حاصل تلاش‌های شبانه روزی همایون شجریان و سهراب پورناظری است که هر کدام در بطن موسیقی اصیل ایرانی زاده شده و رشد کرده اند. فرزندان خلف موسیقی سنتی ایرانی که سعی دارند با ساختارشکنی، دریچه‌های تلفیقی نوینی را در فرم ساختاری موسیقی تجربی شان و موسیقی اصیل سنتی را به سبک و سیاقی متفاوت به گوش مخاطبین برسانند. موسیقی تازه‌ای که برای حیات و نفس کشیدن نیازمند حمایت و اندیشه است.

برای درج دیدگاه کلیک کنید

پاسخی بگذارید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

اگر جوابی برای دیدگاه من داده شد مرا از طریق ایمیل با خبر کن

نام *

ایمیل *

وب‌سایت

Current ye@r *

Leave this field empty

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه فرهنگی و هنری

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید
منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


انشا در مورد روستا | 4 انشا زیبا درباره روستا برای پایه های مختلف تحصیلی