سایه‌های هراس‌انگیز کطولحو در کتابفروشی‌ها دیده شد


سایه‌های هراس‌انگیز کطولحو در کتابفروشی‌ها دیده شد

کتاب داستانی هراس‌انگیز «سایه‌های کطولحو» با تدوین پائولا گوران با ترجمه سیما تقوی توسط نشر پیدایش منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش خبرنگار مهر، مجموعه‌داستان‌های هراس‌انگیز «سایه‌های کطولحو» با تدوین پائولا گوران به‌تازگی با ترجمه سیما تقوی توسط انتشارات پیدایش منتشر و راهی بازار نشر شده است.

این ناشر پیش از این کتاب، «احضار کطولحو» نوشته هاروارد فیلیپس لاوکرفت را اسفندماه سال ۹۷ منتشر کرد که گزیده داستان‌های هراس‌انگیز این نویسنده ژانر وحشت را در بر می‌گرفت. اما «سایه‌های کطولحو» مجموعه‌ای از داستان‌های نویسندگان شناخته‌شده و تازه‌کاری است که برخی از آن‌ها جوایز بسیاری را از آن خود کرده‌اند. داستان‌های این کتاب، نسخه‌های منحصربه‌فرد و به روز شده کابوس‌های قدیمی هستند.

اچ.پی‌. لاوکرفت، کطولحو را در سال ۱۹۲۶ به وجود آورد. این شخصیت اولین‌بار در داستان «ندای کطولحو» در مجله افسانه‌های عجیب در سال ۱۹۲۸ معرفی شد و با توصیف لاوکرفت، مخلوقی بود که نقش کوتاه در داستان داشت. کطولحو در خوابی مانند مرگ و بین رویاهایش به انتظار نشسته، محصور زیر آب‌های تیره و در شهر کابوس‌ها و اجساد مردگان، رلیه که در دوره‌ای نامشخص و پیش تاریخی بنا شده است؛ همان شهری که ایزدان والا-باستان بنا نهادند که شهری عظیم و پنهاور با اشکال و هیاکلی نفرت‌انگیز بود. این اشکال و هیاکل از میان تاریک‌ترین ستاره‌ها بیرون زده بودند و به زمین آمده بودند. کطولحو در این شهر مانند کاهنی از سوی آن بیگانگان باستانی بود.

لاوکرفت متولد سال ۱۸۹۰ بود و در زمان حیاتش، هیچ‌کدام از کتاب‌هایش توسط هیچ ناشر معتبری چاپ نشد. در مقدمه‌ای که پائولا گوران تدوین‌کننده کتاب پیش‌رو برای آن نوشته، این نویسنده ژانر وحشت معرفی و شیوه نویسندگی‌اش تحلیل شده است.

در کتاب «سایه‌های کطولحو» هم مانند «احضار کطولحو» ابتدا مقدمه‌ای کوتاه درباره داستان و نویسنده درج شده، سپس داستان‌هایی با این عناوین و نویسنده چاپ شده‌اند:

«ایمان به پیروزی» از نادیا بلکین، «آینده همه‌چیز را خواهد بلعید» از دان وب، «کلاغ‌ها برمی‌گردند» نوشته جان لانگان، «آن‌سوی پارکینگ کاروان‌ها» اثر جان شرلی، «مراقبان» از روثانا امریس، «آداب زندگی همسر افسران نیروی دریایی ارتش کطولحو» نوشته سندرا ملک‌دونالد، «جسم به مثابه منزلگاه باشد» نوشته هلن مارشال و «بند ناف» اثر دیمین آنجلیکا والترز.

در قسمتی از داستان «کلاغ‌ها برمی‌گردند» از این کتاب می‌خوانیم:

نوار کاست را داخل جیبم گذاشتم و تا صبح به کل فراموشش کردم تا اینکه صبح، وقتی دنبال کلید ماشینم می‌گشتم آن را داخل جیبم پیدا کردم. می‌دانی، هیچ‌وقت از جود نپرسیدم دقیقاً برای چی یک نسخه از کاست را به من داد، بعداً بارها و بارها فرصتش پیش آمد اما هربار از ذهنم فرار می‌کرد و فراموش می‌کردم که از او دلیل این کارش را بپرسم تا وقتی که دیگر خیلی دیر شده بود...

واقعیت این بود که حرفی که لوری به من زده بود از همان ابتدا باعث شده بود کلاً قضیه نوار کاست را فراموش کنم… لحظات زیبای بسیاری در زندگی من بود که با به یاد آوردن آنها شادمان می‌شوم مانند وقتی که تو به دنیا آمدی، وقتی با مادرت لیز ازدواج کردم، وقتی مدرسه حقوق را تمام کردم و خیلی ماجراها و اتفاقات و خاطرات دیگری که یادآوری آنها مرا به وجد می‌آورد اما نمی‌توانم با اطمینان بگویم که هیچ‌کدام از آنها به اندازه خاطره روزی که لوری خواست با من باشد این‌قدر در ذهنم ماندگار شده باشد. دقیقاً سعی می‌کنم تا احساسی که آن شب، زمانی که به سمت خانه می‌رفتم را برایت شرح دهم… احساس کودکی را داشتم که لذت‌بخش‌ترین هدیه عمرش را به‌طور ناگهانی به او داده بودند. یک‌بار پدربزرگت من و عمویت را به روزولت برد تا جنگ ستارگان را ببینیم و از ابتدا دلیل این سفر کوتاه را نگفته بود و وقتی ما فهمیدیم جریان چیست از شدت هیجان داشتیم سکته می‌کردیم اما احساسی که آن شب من داشتم اصلاً قابل قیاس با آن روز نبود، بوی عطر لوری که ترکیبی بود از بوی گل‌هایی مانند یاس وحشی، نگاهی که در چشمانش بود و زمانی که فهمیدم واقعاً منظورش این است که با هم باشیم، مشخصاً هیچ‌کدام از این احساسات مشابه احساسی که در سالن تاریک سینما نشسته باشی و سفینه‌های فضایی و جنگی را روی پرده سینما ببینی نبود و تنها چیزی که مشابه آن بود، میزان بالای هیجان و شادی بود که تنها لغتی که برای توصیفش می‌توانم به کار ببرم پاکی مطلق بود… هرچند با توجه به اتفاقات بعدی و وقایعی که شرحش در ادامه می‌رود سادگی کلمه مناسب‌تری است!

این کتاب با ۳۲۰ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۴۳ هزار تومان منتشر شده است.


به گزارش خبرنگار مهر، مجموعه‌داستان‌های هراس‌انگیز «سایه‌های کطولحو» با تدوین پائولا گوران به‌تازگی با ترجمه سیما تقوی توسط انتشارات پیدایش منتشر و راهی بازار نشر شده است.

این ناشر پیش از این کتاب، «احضار کطولحو» نوشته هاروارد فیلیپس لاوکرفت را اسفندماه سال ۹۷ منتشر کرد که گزیده داستان‌های هراس‌انگیز این نویسنده ژانر وحشت را در بر می‌گرفت. اما «سایه‌های کطولحو» مجموعه‌ای از داستان‌های نویسندگان شناخته‌شده و تازه‌کاری است که برخی از آن‌ها جوایز بسیاری را از آن خود کرده‌اند. داستان‌های این کتاب، نسخه‌های منحصربه‌فرد و به روز شده کابوس‌های قدیمی هستند.

اچ.پی‌. لاوکرفت، کطولحو را در سال ۱۹۲۶ به وجود آورد. این شخصیت اولین‌بار در داستان «ندای کطولحو» در مجله افسانه‌های عجیب در سال ۱۹۲۸ معرفی شد و با توصیف لاوکرفت، مخلوقی بود که نقش کوتاه در داستان داشت. کطولحو در خوابی مانند مرگ و بین رویاهایش به انتظار نشسته، محصور زیر آب‌های تیره و در شهر کابوس‌ها و اجساد مردگان، رلیه که در دوره‌ای نامشخص و پیش تاریخی بنا شده است؛ همان شهری که ایزدان والا-باستان بنا نهادند که شهری عظیم و پنهاور با اشکال و هیاکلی نفرت‌انگیز بود. این اشکال و هیاکل از میان تاریک‌ترین ستاره‌ها بیرون زده بودند و به زمین آمده بودند. کطولحو در این شهر مانند کاهنی از سوی آن بیگانگان باستانی بود.

لاوکرفت متولد سال ۱۸۹۰ بود و در زمان حیاتش، هیچ‌کدام از کتاب‌هایش توسط هیچ ناشر معتبری چاپ نشد. در مقدمه‌ای که پائولا گوران تدوین‌کننده کتاب پیش‌رو برای آن نوشته، این نویسنده ژانر وحشت معرفی و شیوه نویسندگی‌اش تحلیل شده است.

در کتاب «سایه‌های کطولحو» هم مانند «احضار کطولحو» ابتدا مقدمه‌ای کوتاه درباره داستان و نویسنده درج شده، سپس داستان‌هایی با این عناوین و نویسنده چاپ شده‌اند:

«ایمان به پیروزی» از نادیا بلکین، «آینده همه‌چیز را خواهد بلعید» از دان وب، «کلاغ‌ها برمی‌گردند» نوشته جان لانگان، «آن‌سوی پارکینگ کاروان‌ها» اثر جان شرلی، «مراقبان» از روثانا امریس، «آداب زندگی همسر افسران نیروی دریایی ارتش کطولحو» نوشته سندرا ملک‌دونالد، «جسم به مثابه منزلگاه باشد» نوشته هلن مارشال و «بند ناف» اثر دیمین آنجلیکا والترز.

در قسمتی از داستان «کلاغ‌ها برمی‌گردند» از این کتاب می‌خوانیم:

نوار کاست را داخل جیبم گذاشتم و تا صبح به کل فراموشش کردم تا اینکه صبح، وقتی دنبال کلید ماشینم می‌گشتم آن را داخل جیبم پیدا کردم. می‌دانی، هیچ‌وقت از جود نپرسیدم دقیقاً برای چی یک نسخه از کاست را به من داد، بعداً بارها و بارها فرصتش پیش آمد اما هربار از ذهنم فرار می‌کرد و فراموش می‌کردم که از او دلیل این کارش را بپرسم تا وقتی که دیگر خیلی دیر شده بود...

واقعیت این بود که حرفی که لوری به من زده بود از همان ابتدا باعث شده بود کلاً قضیه نوار کاست را فراموش کنم… لحظات زیبای بسیاری در زندگی من بود که با به یاد آوردن آنها شادمان می‌شوم مانند وقتی که تو به دنیا آمدی، وقتی با مادرت لیز ازدواج کردم، وقتی مدرسه حقوق را تمام کردم و خیلی ماجراها و اتفاقات و خاطرات دیگری که یادآوری آنها مرا به وجد می‌آورد اما نمی‌توانم با اطمینان بگویم که هیچ‌کدام از آنها به اندازه خاطره روزی که لوری خواست با من باشد این‌قدر در ذهنم ماندگار شده باشد. دقیقاً سعی می‌کنم تا احساسی که آن شب، زمانی که به سمت خانه می‌رفتم را برایت شرح دهم… احساس کودکی را داشتم که لذت‌بخش‌ترین هدیه عمرش را به‌طور ناگهانی به او داده بودند. یک‌بار پدربزرگت من و عمویت را به روزولت برد تا جنگ ستارگان را ببینیم و از ابتدا دلیل این سفر کوتاه را نگفته بود و وقتی ما فهمیدیم جریان چیست از شدت هیجان داشتیم سکته می‌کردیم اما احساسی که آن شب من داشتم اصلاً قابل قیاس با آن روز نبود، بوی عطر لوری که ترکیبی بود از بوی گل‌هایی مانند یاس وحشی، نگاهی که در چشمانش بود و زمانی که فهمیدم واقعاً منظورش این است که با هم باشیم، مشخصاً هیچ‌کدام از این احساسات مشابه احساسی که در سالن تاریک سینما نشسته باشی و سفینه‌های فضایی و جنگی را روی پرده سینما ببینی نبود و تنها چیزی که مشابه آن بود، میزان بالای هیجان و شادی بود که تنها لغتی که برای توصیفش می‌توانم به کار ببرم پاکی مطلق بود… هرچند با توجه به اتفاقات بعدی و وقایعی که شرحش در ادامه می‌رود سادگی کلمه مناسب‌تری است!

این کتاب با ۳۲۰ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۴۳ هزار تومان منتشر شده است.

کد خبر 4648618

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه کتاب

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


ژست خنده دار جنیفر لوپز در کنار فرزندانش