هم
مرگ هست
هم
تولد
هم می توان آغازکرد
هم
پایان پذیرفت
اما من
" تورادوست دارم"
مرا
ترک می کنی
تورا
ترک نمی کنم
تورا
ترک می کنم
مرا
ترک نمی کنی
خودم را نمی فهمم
که
به فهم تو در آیم
معنای زندگی را می دانم
واژه
دردهان من
بوی
واژه
در دهان تورا می دهد
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
هزارسال هم گذشت
اما
هم مرگ هست
هم
تولد
هم می توان آغاز کرد
هم
پایان پذیرفت
اما من
" تورا دوست دارم"
مرگ هست
هم
تولد
هم می توان آغازکرد
هم
پایان پذیرفت
اما من
" تورادوست دارم"
مرا
ترک می کنی
تورا
ترک نمی کنم
تورا
ترک می کنم
مرا
ترک نمی کنی
خودم را نمی فهمم
که
به فهم تو در آیم
معنای زندگی را می دانم
واژه
دردهان من
بوی
واژه
در دهان تورا می دهد
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
هزارسال هم گذشت
اما
هم مرگ هست
هم
تولد
هم می توان آغاز کرد
هم
پایان پذیرفت
اما من
" تورا دوست دارم"