مپندارید زمان را هر زمان شد
به ما هرگز دمی شرط از امان شد
مپندارید که گرما هماره گرم ماند
ز آهویی که زیباست شاید چرم ماند
مپندارید که مردن سهم مردم ، زما دور
نمیدانم کدامین روز ولی روزی رویم گور
مپندارید که ظالم را حاکمی نیست
بدان هرگز خدا راسفارش لازمی نیست
مپندارید که شب را صبح حتما
بدان دنیا نمی ارزد به ارزن
مپندارید که هر خطا بی عیب
مپندارید توان گناه به هر غیب
به ما هرگز دمی شرط از امان شد
مپندارید که گرما هماره گرم ماند
ز آهویی که زیباست شاید چرم ماند
مپندارید که مردن سهم مردم ، زما دور
نمیدانم کدامین روز ولی روزی رویم گور
مپندارید که ظالم را حاکمی نیست
بدان هرگز خدا راسفارش لازمی نیست
مپندارید که شب را صبح حتما
بدان دنیا نمی ارزد به ارزن
مپندارید که هر خطا بی عیب
مپندارید توان گناه به هر غیب