حس شعر


حس شعر

قلم و کاغذ و افکار چه مشتاق سرودن هستند شعر را با همه احساسم مثل گل می بویم بیت بیت شعرم همه ذرات وجودی من است چقدر حس عجیبی به سرودن دارم من نگاهم به همه چیز مثال چشمی است که دل عاشق وشاعر:مسعود ولیان

قلم و کاغذ و افکار
چه مشتاق سرودن هستند
شعر را با همه احساسم
مثل گل می بویم
بیت بیت شعرم
همه ذرات وجودی من است
چقدر حس عجیبی به سرودن دارم
من نگاهم به همه چیز
مثال چشمی است
که دل عاشق و معشوق به یک گل دارند
من نگاهم به سرودن همه احساس خوش است
بیت بیت شعرم
همه افکار فراریست که رامم شده اند
چقدر سخت به هم میبافم
حرف حرف کلمات
تا درآید سخنی ناب
که کام دلتان تازه شود
دفترم از غم تنهایی من لبریز است
قلمم را که گرفتم در دست
چشم را می بندم
لحظه ای می روم از کوی خوش خاطره ها
به سرآغاز شروع یک فصل
به صدای خوش آن قمری ها
که کنار لانه ،
منتظر میخوانند
تا درآید از تخم،
جوجه ای ناز و ظریف
یا درختی که به روی شاخه
برگهایش تازه
کم کم از خواب برون می آیند
یا همان نزدیکی
شاید از پای درخت
جوی آبی شده از اشک بهاران جاری
در درون آبش
ماهی عُمر تقلا دارد
سرخی شعر فراموشم شد
شاید از خیسی خاک
بوته های گل سرخ
فرجه ای یافته اند
سبز شوند
بوم نقاشی شعرم این بار
هوس پر زدن چند پرستو دارد
در همان نزدیکی
کوه ها سر به فلک می سایند
پای آن کوه بلند
چنتایی آهو
مست از این همه زیبایی روز
جست و خیزی دارند
در درون ذهنم
هرکجا می نگرم
زندگی جاری ، جاریست انگار
کاش این زیبایی
لحظه ای از نظرم
پاک نگردد هرگز
لذت زندگی ام
حس خوش شعر نو است
شعر انگار شده فرزندم
من برای همه ابیاتم
پدری خواهم کرد
















حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


دوبله خنده دار رضا شفیعی‌جم به زبان کُردی!/ ویدئو