بقیع؛ تجلی واقعی غربت


بقیع؛ تجلی واقعی غربت

گروه معارف ــ ‌‌‌بقیع، از چهارده قرن پیش تا امروز همواره زیارتگاه مسلمین و مرکز بیداری و تذکار خاطرات رجال و شخصیت‌های بزرگ اسلام بوده است. با این همه عظمت برای این مکان مقدس، وضع کنونی آن در حال حاضر بسیار موهن است و اهانتی که به رجال و شخصیت‌هایی که در اینجا مدفون هستند شده، فوق‌العاده تأسف‌آور و رقت‌انگیز است.

بقیع؛ تجلی واقعی غربت

بقیع، از چهارده قرن پیش تا امروز همواره زیارتگاه مسلمین و مرکز بیداری و تذکار خاطرات رجال و شخصیت‌های بزرگ اسلام بوده است. با این همه عظمت برای این مکان مقدس، وضع کنونی آن در حال حاضر بسیار موهن است و اهانتی که به رجال و شخصیت‌هایی که در اینجا مدفون هستند شده، فوق‌العاده تأسف‌آور و رقت‌انگیز است. در هیچ کجای دنیا نسبت به قبور بزرگان خود این همه بی‎ادبی و بی‎احترامی روا نمی‎دارند و در هر کجا دفن اموات مرسوم است، قبور اموات و مقبره آنها نیز محترم است.

‌‌‌بـقیع‌ قبرستانی است بسیار بزرگ و تقریباً مسطح، که مساحت آن بیشتر از مساحت کل‌ مسجدالنبی(ص)‌ اسـت‌ و تـاریخ سـاخت آن، به دوران قبل از اسلام و زمان جاهلیت، برمی‎گردد. در گذشته، بقیع پوشیده‌ از درختانی به نام غرقد بوده، بـه این خاطر آن را بقیع غرقد‌ نیز می‎نامند. از زمان‌ پیامبر تا همین امروز، بسیاری از مـسلمانان را که در مدینه از دنیا می‎رفتند، در بـقیع به‎خاک می‎سپردند و هم‎اکنون نیز قبرستان عمومی مدینه به شمار می‎رود. همه ‎روزه، در مسجدالنبی، پس از نمازهای‌ جماعت، مؤذن با جملة «الصلاة علی المیة»، مردم را به خواندن نماز میت، دعوت می‎کند. پس از نماز، جنازه‎ها را به سـوی قبرستان بقیع می‎برند، ولی برخلاف شیعیان، در تشییع جنازه‌، هیچ‎کس‌ سخن نمی‎گوید و سکوت برقرار است. قبرستان بقیع در طول ‎روز، به جز اوقاتی که شخصی را برای دفن ‎کردن می‎آورند، بسته است و تنها، پس از نماز صبح و عصر، جـمعاً بـه مدت سه‌ ساعت‌، برای زیارت زائرین(البته فقط آقایان) باز می‎شود. در بقیع پیاده‎روهایی برای عبور مردم، ساخته شده است و بر قبور، هیچ‎گونه علامتی یافت نمی‎شود یعنی پس از دفن، هیچ‎گونه علامت‌ یـا‌ نـشانه‎ای برای شناسایی محل دفن میت قرار نمی‎دهند. پیامبر اکرم(ص) مکرراً به قبرستان بقیع می‎رفت و برای مردگان مدفون در آن، استغفار می‎کرد؛ تا آنجا که، یکی از همسران پیامبر، نقل کرده‌ که‌ آن‌ حضرت، هـرشب بـه زیارت قبور‌ بقیع‌ می‎رفته‎اند‌.( ابن سعد، طبقات‌ الکبری‌، ج 2 ، ص 203‌)

قبرستان بقیع، مدفن چهار امام شیعه (امام حسن‎مجتبی(ع)، امام سجاد(ع)، امام باقر(ع) و امام صادق(ع) و بسیاری از صحابه پیامبر نظیر مالک اشتر‌، عثمان‌ بن‌ مظعون(این شـخص بـا عـثمان بن عفان، خلیفه‌ سوم‌، تـفاوت دارد)، ابـوسعید خـدری، عبدالله بن جعفر(همسر حضرت زینب)، مقداد بن اسود، عباس بن عبدالمطلب و … است. در بقیع‌، هم‌ اکنون‌ هیچ چراغ و یا بارگاهی وجـود نـدارد و حـتی قبر چهار امام‌ معصوم، شب‌ها در تاریکی و روزها در زیـر آفـتاب و باد و باران قرار دارد.

گذشته بقیع

قبرستان بقیع در گذشته‌، به‌ این‌ شکل نبوده و براساس کتب تاریخی، بیشتر قبور دارای بارگاه و ضـریح بـوده‎اند‌ و بـزرگترین‌ آنها، بارگاه ائمه شیعه بوده، که به نقل تاریخ‌نـویسان، آن حرم به این شکل بوده‌ است‌: میرزا‌ حسین فراهانی در سفرنامه خود می‎نویسد: « چهار ائمه اثنی‎عشر، در بقعه بزرگی‌ کـه‌ بـه‌ صـورت هشت‎ضلعی ساخته شده، واقع‎اند و گنبد اندرون آن، سفیدکاری است»(سفرنامه میرزا‌حسین فراهانی، ص 281)

ریچارد بورتون (Sir Richard‌ B urton‌) جـهان‌گرد‌ غـربی، در سال 1276 گنبد ائمه بقیع را چنین معرفی می‎کند: «این قبه که‌ در‌ دست راست واردین به بقیع قـرار گرفته، بـزرگتر و زیباتر از همه قبه‎ها است‌» (موسوعة العتبات المقدسة، ج 3 ص 283)

ابن‌ جبیر‌، جهان‌گرد معروف در سال 614 هـ.ق می‎گوید: «آن، قـبه‎ای اسـت مـرتفع و سر به فلک‌ کشیده‌ که در نزدیکی درب بقیع واقع شده است»(رحلة ابن جبیر‌، ج 64‌)

تاریخ ساخت این بـنای عـظیم‌ را‌ بـه‌ حدود سال 470 هـ.ق، نسبت می‎دهند یعنی این بارگاه بزرگ، حدود 800 سال پابرجا بوده‌ اسـت‌. بـنا بر نقل‌ها، حرم ائمه اطهار در بقیع، دو درب داشته که‌ زائران‌ از‌ یکی وارد و از دیگری خارج می‎شده‎اند. ایـن حـرم دارای خادم و متولی و گنبد آن سفیدرنگ و از‌ نظر‌ شکل‌، هشت‎ضلعی بوده است. برخلاف حرم سائر ائمه اطـهار، صـحن در اطراف نداشته‌ است‌ و در داخل آن، محرابی به نام محراب ‎فاطمه، وجود داشته است.

سرانجام، در 8 شـوال 1344 هــ.ق، حـکومت‌ وهابی به دلایل واهی تمامی گنبدها و قبه‎های موجود را تخریب کرد و وسایل قیمتی‌ داخل‌ ضریح بـه غـارت رفت. تنها یادگار حرم‌ بقیع‌، ضریح‌ فولادی آن است که آن را هشت‌ قسمت‌ کـردند و هـم‎اکنون، دور قـبور شهدای احد، قرار گرفته است. یکی از جهان‌گردان غربی‌ به‌ نام مستر ریتر(Riter)، که‌ به‌ فـاصله چـند‌ مـاه‌ از‌ ویرانی این حرم، بقیع را دید‌، آن‌ را این‌گونه وصف می‎کند:

چون وارد بقیع شـدم، آنـ‎جا را همچون شهری‌ دیدم‌ که زلزله شدیدی به وقوع پیوسته‌ و به ویرانه‎ای، مبدلش ساخته‌ است‌ زیرا در جای‎جای بـقیع، بـه‌ جز‌ قطعات سنگ و کلوخ درهم ریخته و خاک‌ها و زباله‎های روی هم انباشته و تیرهای چـوبی کـهنه و شیشه‎های‌ درهم‎شکسته‌ و آجرها و سیمان‌های تکه‎تکه ‎شده، چیز دیـگری‌ نـمی‎توان‌ دیـد…‌ ولی این ویرانی‌ها‌ و خرابی‌ها‌، نه در اثر وقوع‌ زلزله‌ یـا حادثه‎ای طبیعی، بلکه با عزم و اراده انسان‌ها بوجود آمده و همه آن گنبد و بارگاه‌های‌ زیبا‌ و سـفیدرنگ کـه نشان‌گر قبور فرزندان و یاوران‌ پیـامبر‌ اسـلام(ص) بود‌، بـا‌ خـاک‌ یـکسان شده است. چون‌ برای مشاهده بـیشتر ایـن آثار که نشان‌گر قبور مسلمانان صدر اسلام و تاریخ‎سازان روزگار است در‌ سنگ‌ و کـلوخ حـرکت می‎کردم، از زبان راهنمایم‌ می‎شنیدم‌ که‌ از‌ شـدت‌ ناراحتی این جملات‌ را‌ تـکرار مـی‎کرد: استغفرالله، استغفرالله،‌لاحول و لاقوة الا بالله»(مجله میقات حج، ش 6، ص 128)

مـدفونین در بقیع

امام حسن‎مجتبی(ع): سید جوانان اهل‌ بهشت‌، در‌ 15 رمضان سال سوم هجری، به ‎دنیا آمـد‌ و سـخت‌ مورد‌ علاقه رسول‌الله(ص) بـود. وی اسـوه اخـلاق بود و بارها اتـفاق افـتاد که اموال خود را، بـه دوقـسمت تقسیم کرد و نیمی از آن را در راه خدا خرج کرد؛ ازاین‎رو، به کریم‎اهل‎بیت‌، مشهور شده‎اند. آن امام مـظلوم، سـرانجام به وسیله همسر خود، جعده بـنت اشـعث، مسموم و پس از چـهل روز بـه شـهادت رسید. امام حسن(ع) بـه هنگام وفات به امام حسین(ع) وصیت‌ کردند‌ که دوست دارم در کنار جدم دفن شوم، ولی اگر بـنی‎امیه مـمانعت کردند، مرا در بقیع دفن کنید. پس از وفـات آن حـضرت، خـبر تـشییع و خـاک‎سپاری بدن مقدسش کـنار‌ قـبر‌ پیامبر، به‎گوش مروان رسید. مروان، دست به شمشیر برد و گفت:«نمی‎گذارم فرزند علی را در جایی دفن کـنید کـه فـرزند عفان را نگذاشتند‌». (پس‌ از قتل عثمان بن عـفان‌،‌ خـلیفه‌ سـوم، مـردم از دفـن او کـنار قبر پیامبر، ممانعت کردند و او را در قبرستان یهودیان که در انتهای بقیع فعلی و پشت بقیع قبلی بود‌، به‌ خاک سپردند)

امام حسین(ع) نیز‌ بنا به وصیت برادر صبر پیشه کـردند و ایشان را در بقیع، دفن کردند بعضی می‎گویند، بنی‎امیه به سوی تشییع‎کنندگان، تیراندازی کردند که بعضی از تیرها به تابوت امام حسن(ع) اصابت‌ کرد‌. قبر شریف آن حضرت، در ابتدای بقیع و پایین پای عباس بن عـبدالمطلب عـموی پیامبر، زیارتگاه عاشقان است.

امام زین‌العابدین (ع): چهارمین امام شیعیان که در سال 38 هجری قمری متولد‌ شد‌ و در کربلا‌ حاضر بود ایشان، مدت 30 سال رهبری شیعه را به عهده داشت و در سال 94 هـ.ق بـه‌ تحریک ولید بن عبدالملک مسموم و به شهادت رسید و در کنار عموی‌ خویش‌، امام‌ حسن(ع) دفن شد.

امام محمد باقر(ع): پنجمین امام شیعیان، که در سـال 58 هـجری قمری، به دنیا ‌‌آمد‌ و ایـشان نـیز در کربلا حاضر بود و سرانجام در 7 ذی‎الحجه سال 114 هـ.ق، به‌ تحریک‌ هشام‌ بن عبدالملک، مسموم و به شهادت رسید و قبر ایشان در کنار قبر امام حسن‎مجتبی و امام سـجاد(ع)، زیارتگاه عام و خاص است.

امـام جـعفر صادق(ع): چهارمین نفر از ائمه که در‌ بقیع مدفون است، امام‌ ششم‌ امام جعفر صادق(ع) است که در 17 ربیع الاول سال 83 هـ.ق به دنیا آمد. از آنجا که ایشان تلاش زیادی برای اعتلای فرهنگ شـیعه و تـربیت شاگردان داشتند، مذهب شیعه اکنون‌ در همه‎ جای دنیا به عنوان «جعفری» شناخته می‎شوند. امام صادق(ع)، سرانجام به تحریک منصور، دومین خلیفه عباسی، به شهادت رسید و در کنار اجداد گرامیش به خاک سـپرده شـد.

فاطمه بـنت اسد‌: جلوتر‌ از قبور ائمه اطهار(ع)، قبری وجود دارد که اکثراً آن را به فاطمه بنت اسد، مادر علی(ع)، نسبت مـی‎دهند، ولی احتمال کمی وجود دارد که این قبر متعلق به فاطمه‎ زهرا‌ باشد‌. زیـرا در احـادیث شـیعه، صریحاً عنوان شده که قبر ایشان در خانه خویش قرار دارد. یکی از دلایلی که باعث می‎شود این قبر را اشـتباهاً ‌ ‌بـه فاطمه ‎زهرا نسبت دهند‌، آن‌ است که امام حسن ‎مجتبی(ع) به امام حسین(ع) وصیت نـمود کـه اگـر از دفن پیکر من کنار جدم خودداری کردند، مرا کنار قبر مادرم فاطمه، دفن کنید.( ادفونی عند قبر امی فاطمه )و از آنـجایی که‌ می‎گویند‌ امیرمؤمنان‌ علی(ع) بر چهل قبر در‌ بقیع‌، آب‌ پاشید و شبیه 7 قبر بـه ‎وجود آورد تا قبر فاطمه ‎زهرا، مـعلوم نـشود(بحارالانوار، ج 43، ص 183)، پس آن قبر را به فاطمه‎ زهرا، نسبت می‎دهند. غافل از اینکه‌ اولاً‌ روایات‌ محکمی از امام رضا و امام هادی(ع) وجود دارد‌ که‌ مدفن حضرت فاطمه ‎زهرا را خانه خویش، معرفی می‎کنند.

ثانیاً وصیت امام حسن(ع) این‌ بوده که او را در کنار مادرش فاطمه بنت اسد دفن کنند و اگر منظور آن حضرت از فاطمه‌، حضرت‌ زهرا‌ بوده باشد، این مـوضوع بـا وصیت آن حضرت که می‎خواست قبرش‌ شناسایی‌ نشود، منافات دارد؛ لذا به احتمال قریب به یقین، قبر مذکور متعلق به فاطمه بنت اسد‌ است‌. گفته‌ می‎شود به هنگام وفات فاطمه بنت اسد، رسـول الله(ص)، بـسیار بی‎تابی می‎کردند‌ و فرمودند‌: «او‌ براستی مادرم بود فرزندان خود را گرسنه نگاه می‎داشت و مرا سیر می‎کرد». هنگامی که‌ برای‌ او‌ قبری کندند، ابتدا رسول الله(ص) خود در قبر او خوابید و قرآن خواند، آنگاه پیراهن‌ خـود‌ را کـف قبر پهن کرد و دستور داد تا او را دفن کردند و فرمود‌:‌«هیچکس‌ جز‌ فاطمه بنت اسد از فشار قبر در امان نمانَد». شایان ذکر است که فاطمه‌ بنت‌ اسد، در سال سوم هجرت، از دنیا رفـت.

عـباس‌بـن‌عبدالمطلب: از اشراف‌ مکه‌ و عموی‌ پیـامبر(ص) و حـضرت عـلی(ع) بود؛ عباس، از پدر پیامبر سه سال بزرگتر بود و به دلیل آنکه‌ در‌ جمع بنی‎هاشم به رسول خدا(ص) کمک کرده بود، مورد علاقه حـضرت بـود‌. بـعد‌ از‌ رحلت حضرت رسول نیز، به امیرمؤمنان وفادار بـود و در زمـان عثمان، در 12 رجب سال‌ 32‌ هجری‌ قمری در سن 87 سالگی، بدرود حیات گفت. گفته می‎شود بنی‎عباس که‌ بعد‌ از بنی‎امیه به خلافت رسـیدند، از نـسل ایـشان بودند و به همین دلیل، به مرمت و ساخت بنا‌ بر‌ روی قـبر ایشان و به ناچار قبور ائمه اطهار که در کنار آن‌ بود‌، اهمیت زیادی می‎دادند.

صفیه: از عمه‎های پیامبر‌ و از‌ زنان‌ بـسیار شـجاع صـدر اسلام به شمار می‎رود‌ که‌ در سال 20 هجری قمری از دنیا رفت. قـسمتی از بـقیع که قبر‌ ایشان‌ در آن است، قبلاً از‌ قبرستان‌ بقیع جدا‌ بوده‌ و به‌ نام بقیع‌العمات شناخته می‎شده، کـه‌ بـعداً‌ بـه قبرستان بقیع وصل شده است. می‎گویند صفیه در جریان جنگ احزاب‌، در‌ داخل شـهر، یـک یـهودی را که‌ مشغول جاسوسی بود، به‌ قتل‌ رساند.

عاتکه: یکی از عمه‎های‌ پیامبر‌ است؛ در مکه، پیـش از جـنگ بـدر خوابی دید که قریش جگرگوشه‎های خود‌ را‌ از دست می‎دهد. اما ابوجهل‌ او‌ را‌ مسخره کرد و ازقضا‌، خـودش‌ هـمراه بسیاری از بزرگان‌ قریش‌ کشته شد. در مورد اینکه آیا قبر عاتکه در بقیع است یـا نـه، اخـتلافات‌ زیادی‌ است.

ام‎البنین: مادر حضرت ابوالفضل العباس(ع) و همسر‌ باوفای امیرالمؤمنین(ع) است‌ که‌ چند فـرزند او در‌ رکـاب امام حسین(ع) به شهادت رسیدند، اینکه قبر ایشان در بقیع باشد، ظاهراً، سند تـاریخی‌ نـدارد.( مـجلة مـیقات حج، ش 19)

اسماعیل فرزند امام صادق(ع): اسماعیل ‌بزرگترین‌ فرزند‌ پسر‌ امام صادق بود‌ که‌ در زمان حیات امـام از دنـیا رفت. می‎گویند امام صادق در مرگ این فرزند،‌ جزع و بی‎تابی‌ زیادی‌ می‎کرد‌،‌ بـطوری‌که در پیـشاپیش جـنازه‎اش، با پای برهنه‌ و بدون‌ عبا‌، حرکت‌ می‎کرد‌ و بهنگام‌ تشییع جنازه دستور داد تابوت را چندین بار بر زمـین بـگذارند و کـفن از روی او کنار بزنند تا روی او را ببیند. تا قبل از سال 1394‌ هـ.ق(1353 هـ.ش)، بقعه ایشان در خـارج از قـبرستان بقیع به فاصله 15 متری غرب قبرستان بود. از آنجایی که هیچ منفذی به داخل بقعه نبود،‌ زائریـن از بـیرون قبر‌ آن‌ بزرگوار را زیارت می‎کردند. در این سال حکومت عربستان، به دلیل زیـرسازی خـیابان سمت غربی بقیع، قبر آن بزرگوار را خراب مـی‎کنند، ولی بـا جـسد سالم آن بزرگوار روبرو‌ می‎شوند‌. این قضیه در زمـان خـود سر و صدای زیادی ایجاد کرد و بازتاب وسیعی در ایران داشت. دولت سعودی، که انتظار سـالم‎ بودن جـسد را نداشت‌، به‌ ناچار جسد آن بـزرگوار را‌ بـه‌ داخل بـقیع مـنتقل کـرده، در سمت شرقی شهدای احد، در 10 متری قـبر حـلیمه سعدیه، دفن کرد. پس می‎توان گفت قبری که هم‎اکنون در‌ قبرستان‌ بقیع به نـام اسـماعیل‌ وجود‌ دارد، قدمتی فقط 27 ساله دارد و این مـوضوع، یعنی سالم ‎بودن جسد کـه بـسیاری آن را به چشم خویش دیده‎اند‎، بـه هـیچ وجه قابل انکار نیست. قبر اسماعیل در طول تاریخ‌، دارای‌ گنبد و بارگاه بوده اسـت.( وفاء‌ الوفاء‌، سمهودی)

عـثمان بن عفان: هنگامی که عـثمان بـه قـتل رسید، حامیان او خـواستند کـه او را در کنار قبر رسول خـدا دفـن کنند؛ ولی مردم‌ مانع‌ شدند. لذا‌ به سوی بقیع بردند با این حال مردم نگذاشتند که او را در قـسمت مـسلمانان دفن کنند. به‌ ناچار او را در«حش کـوکب»، کـه قبرستان یـهودیان بـود دفـن‌ کردند‌. این‌ قبرستان در شـرق بقیع و پشت دیوار آن قرار داشت، بنی‎امیه بعدها دیوار را خراب کردند و آن را ‌‌به‌ قبرستان بقیع وصل کـردند. بـعضی، آن را قبر عثمان بن مظعون می‎دانند کـه‌ صـحیح‌ نـیست‌. مـی‎گویند، مـروان بن حکم، سـنگی را کـه پیامبر بر سر قبر عثمان به مظعون گذاشته‌ بود برداشت و بر قبر عثمان بن عفان گـذاشت. قـبر عـثمان هم‎اکنون در انتهای‌ بقیع است و برخلاف قبور‌ دیـگر‌ کـه اصـلاً بـه آنـها رسـیدگی نشده است، دور آن را سیمان کرده‎اند و تقریباً، وضع بهتری نسبت به سایر قبور دارد.

اشخاص دیگری نیز در بقیع مدفون هستند که بطور خلاصه عبارتند‌ از: عقیل بن ابیطالب(برادر حضرت عـلی(ع) که 20 سال از ایشان بزرگتر بود)، عبدالله بن جعفر(همسر حضرت زینب، فرزند جعفر طیار، سرپرست مهاجرین به حبشه و از شجاع‌ترین یاران پیامبر‌،‌ که‌ در 80 سالگی، در مدینه، از دنیا رفت)، عثمان بن مظعون( پیـامبر اکـرم(ص) او را سلف صالح نامید و به هنگام مرگش، ناله و شیون بسیار کرد)، سعد بن معاذ( که پیامبر‌ او‌ را «استخوانی در گلوی کفار» نامید و در غزوه خندق مجروح شد و چند روز بعد از دنیا رفت)، عبدالله بـن مـسعود(فقیه و قاری قرآن و شیعه علی)‌، ابوسعید خدری(شیعه علی)، جابر‌ بن عبدالله انصاری(‌صحابی پیامبر و اولین زائر کربلا که 94 سال عمر کرد و به خـدمت امـام باقر رسید)، ابراهیم، فرزند پیـامبر(کـه در روز مرگ او کسوفی، در مدینه‌ روی‌ داد‌)، حلیمه سعدیه(دایه حضرت رسول‌ که‌ رسول‌ الله 5 سال از عمر شریفش را در کنار حلیمه گذراند)، شهدای احد(تعدادی از مجروحان جنگ احد کـه پس از چـندی‌ درمدینه‌، به‌ شهادت رسـیدند)، شـهدای واقعه حره(ماجرای قتل عام‌ سادات‌ و شیعیان مدینه توسط سپاه یزید)، دختران رسول خدا، همسران رسول خدا(از جمله حفصه، ماریه‎،‌ ام‎سلمه و عایشه، که عایشه‌ علاقمند‌ بود‌ در کنار رسول الله دفن شـود ولی خـودش گفت:«به‌ خاطر آن چه بعد از رسول خدا انجام داده‎ام، از دفن‎شدن پیش آن حضرت، شرم دارم»)، مالک اشترنخعی‌، حسان‌ بن‌ ثابت(شاعر و مداح پیامبر)، ارقم بن ابی‎ارقم (خانه او اولین پایگاه‌ سری‌ تبلیغ اسـلام در مکه بود)، سـفیان بن حارث، مالک بن انس و بسیاری دیگر، که شرح همه‌ آنها‌، امکان‎پذیر‌ نیست.

«حامد پهلوان‌زاده»

انتهای پیام

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه گوناگون

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


باده فروش...