محیط سیاسی و فقدان تعهد خلاقی رهبران


از سال 2001 بدین سو به نظر می رسد که نخبگان سیاسی افغانستان فاقد توانایی فکری و عملی در قسمت درک فرصت هایی هستند که جامعه جهانی به آنها داده است، فرصت های اقتصادی، نظامی، تربیتی و ده ها موارد دیگر که افغانستان را از گذشته غم انگیزش جدا...

از سال 2001 بدین سو به نظر می رسد که نخبگان سیاسی افغانستان فاقد توانایی فکری و عملی در قسمت درک فرصت هایی هستند که جامعه جهانی به آنها داده است، فرصت های اقتصادی، نظامی، تربیتی و ده ها موارد دیگر که افغانستان را از گذشته غم انگیزش جدا باید میکرد.

عدم توانای حکومت داران افغانستان در هیجده سال گذشته، فقط راه بازگشت به دوران تاریک طالبان-که یک نتیجه فاجعه بار برای جامعه بین الملل و مردم افغانستان، مخصوصا برای زنان خواهد بود - هموار می‌کند.

از زمان شکست رژیم طالبان، تمام تلاش و سرمایه گذاری ها تمرکز بر دست کشیدن گروه های شورشی از جنگ در کشور بوده است، تا اینکه آنها را متقاعد بسازند که به میز مذاکره حاضر شوند. نه تنها این استراتژی به طور کامل شکست خورده، بلکه یکی دیگر از مسائل عمده در کشور را تحت تأثیر خود قرار داده است: ادامه رقابت های نامشروع چهل ساله و عدم اعتماد بین جناح های مختلف در محیط سیاسی کشور.

تشکیل حکومت فعلی هم از جنبه ای حقوقی و هم عملی خود نمونه ی از مشکلاتی است که در هژده سال گذشته کشور به آن مواجه بوده است. اختلافات بی شمار و بی معنی در داخل حکومت و بین احزاب و افراد پر نفوز کشور، از مساله کارت هویت ملی تا رویارویی قومی در عرصه سیاسی، کشور را در حال تبدیل کردن به یک کشور ناکام در سطر لست کشور های در حال سقوط قرار داده است.

از آنجایی که جنگ های داخلی یا هر گونه تهدید دیگر برای بقای یک کشور مانند افغانستان، به واکنش قاطع، قوی و یکپارچه گی جناح های سیاسی نیاز دارد. در عوض، افغانستان تجربه جنگ های فرسوده، نا منظم و دردناکی که طی چهار دهه گذشته گسترش یافته است، و منجر به فروپاشی چندین مرتبه ای رژیم ها در افغانستان شده است، مینماید.

در حالی که کشور به سمت ناامنی بیشتری در حرکت است، مردم تحت تاثیر بیکاری، نا امنی، فساد و افزایش حملات شورشی، بیشتر از گذشته قرار گرفته اند.

محیط سیاسی آشفته که از سال 2001 توسط تعدادی از افراد در دولت مرکزی ایجاد شده، به موفقیت های گروه طالبان کمک کرده است. علاوه بر این، فقدان تعهد اخلاقی قوی رهبران سیاسی به منظور نجات کشور منجر به افزایش شکاف در جامعه که در حال حاضر شکسته است به نظر می‌رسد.
پیش از آغاز مصالحه ملی یا هر گونه راه حل سیاسی با مخالفین، اتحاد و اعتماد میان نخبگان سیاسی و گروه های قومی که از اقشار مختلف نمایندگی می کنند و نیز سایر افراد با نفوذ که در سیاست داخلی و خارجی دولت نقش مهم دارند، نیازمند است.

اگر اتحاد و اعتماد به منظور آوردن صلح در کشور مسوولیت غیر قابل تصور و ناممکن میان سیاستمداران افغانستان باشد، پس هیچ امیدی برای صلح وجود نخواهد داشت. تضمین بقای دولت افغانستان فقط با تعهد و اراده راسخ رهبران سیاسی امکان پذیر خواهد بود. در غیر این، خطر فرو ریختن دولت از داخل، احتمالا برابر با خطر گروه های مخالف که در سدد سقوط دولت هستند، خواهد بود.

نور احمدی آگاه مسایل سیاسی و فارغ التحصیل روابط بین المللی و دیپلوماسی از دانشگاه London met.

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه افغانستان

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


تست هوش تشخیص دو خواهر : کدام پسر 2 خواهر دارد؟