از به اصطلاح استارتاپ تا فضای به اصطلاح مجازی!
شفقنا- بهروز پورسینا در سرمقاله امروز روزنامه مردم سالاری نوشت، بار دیگر دغدغه زبان فارسی ولی اینبار بسیار جدیتر. رهبر معظم انقلاب، در دوشنبه و شب ولادت حضرت امام حسن مجتبی علیهالسلام در دیدار با استادان زبان و ادب پارسی همچنین شاعران، بیانات کمسابقهای را در خصوص دغدغه جدی پیرامون حفظ و حراست از زبان فارسی اظهار کردند. ایشان در […]
شفقنا- بهروز پورسینا در سرمقاله امروز روزنامه مردم سالاری نوشت، بار دیگر دغدغه زبان فارسی ولی اینبار بسیار جدیتر. رهبر معظم انقلاب، در دوشنبه و شب ولادت حضرت امام حسن مجتبی علیهالسلام در دیدار با استادان زبان و ادب پارسی همچنین شاعران، بیانات کمسابقهای را در خصوص دغدغه جدی پیرامون حفظ و حراست از زبان فارسی اظهار کردند. ایشان در این زمینه چنین گفتند: «من راجع به زبان فارسی حقیقتاً نگرانم زیرا در جریان عمومی، زبان فارسی در حال فرسایش است. من از صداوسیما گلهمندم، بهدلیل اینکه به جای ترویج زبان صحیح و معیار و زبان صیقلخورده و درست، گاهی زبان بیهویت و تعابیر غلط و بدتر از همه تعابیر خارجی را ترویج میکند. انتشار فلان لغت فرنگی یک مترجم یا نویسنده از تلویزیون، موجب عمومی شدن آن لغت و آلوده شدن زبان به زوائد مضر میشود». ایشان با تقبیح استفاده فراوان از لغات بیگانه در رسانهها، خطاب به مسئولان تأکید کردند: «نگذارید زبان فارسی دچار فرسودگی و ویرانی شود ». رهبری در بیاناتشان در جوار حضرت امام رضا علیهالسلام نیز چنین گفته بودند: «آنهایی که افکار غربی را، سبک زندگی غربی را، روشهای غربی را، لغات غربی را به طور پیوسته در داخل، در ادبیّات ما، در افکار ما، در دانشگاههای ما، در مدارس ما تزریق میکنند، پمپاژ میکنند، اینها همین تقیزادههای جدیدند».
نگارنده فرصت را مغتنم شمرده، چند نکته اساسی را در این ارتباط مطرح میکند: اول؛ صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران با توجه به جایگاهی که دارد، در خط مقدم اقدامات اساسی برای اصطلاح این ناهنجاری نگرانکننده است. بالطبع پس از آن، مسئولین، خطیبان، سخنرانان از یک سو و افراد و جایگاههای پرمخاطب در رسانههای مختلف و از جمله سرمقالهنویسهای روزنامههای کشور از سوی دیگر، مسئولیت های جدی برای حرکت عالمانه و مسئولانه در این مسیر را دارند.
دوم؛ شتابزدگی و جهالت، آفت بزرگی است که پیمایش صحیح و موثر در اصلاح این ناهنجاری را به شدت تهدید و تحدید میکند. فشارهار نامتعارف به ظاهر ناپیدای مدیران صداوسیما بر روی مجریان و بخصوص در اجرای برنامههای زنده میتواند یک بیسلیقگی چندشآوری را موجب شود. حرکت متین و آگاهانه و رعایت تساهل و تسامح، از جمله پیششرطهای این مهم میباشد.
سوم؛ تشکیل کارگروهی مجرب که در آن تکیهگاه، به هیچوجه نباید روی اساتید محترم ادب و زبان فارسی باشد اگرچه پیش شرط و شرط لازم در صحت عملکرد این کارگروه، مشارکت موثر این بخش از اساتید است. حضور صاحبان فکر و قلم در رشتههای مختلف در این کارگروه ضروری است و از همه مهمتر، صاحبان فکر و قلم از دو صنف خبرگان علوم اقتصادی و علوم اجتماعی است. نگارنده که خود از پژوهشگران ارشد در حوزه اقتصاد، انرژی و امور راهبردی است در بیش از این دو دهه، یکی از دغدغههایش چه بصورت مستقیم و چه به صورت غیر مستقیم همواره، در اصلاح این ناهنجاری جدی در جامعه ایرانی بوده است. سرمقالههای متعدد و یادداشتهای منتشره از این قلم، خود گواهی بر این مدعا است. تاکید بر حضور پررنگ و جدی برخی اقتصاددانان صاحب قلم و فکر اندیشه در این کارگروه، نه به دلیل حمایت صنفی بلکه از نقطه نظر جایگاه رفیعی است که در اصلاح این ناهنجاری، علوم اقتصادی میتواند بر عهده گیرد. مثالی در این باب حضور خوانندگان محترم ارائه میشود که شاید تعجب بسیاری را برانگیزد. در سالهای ۷۷-۱۳۷۶ که نگارنده ماموریت پیدا کرد که در حوزه پژوهشهای مرتبط با برنامهریزی انرژی و جایگاه بخش انرژی در اقتصاد را از نگاهی ویژه مورد بررسی قرار دهد به نکته مهمی دست یافت؛ با آنکه از دهه ۱۹۷۰ میلادی در علوم اقتصادی این نکته مهم وارد شده بود اما در کشور به غیر از اندک اساتید اقتصادی که در دانشگاه یا برخی نهادهای برنامهریزی به آن عنایت داشتند در…
دیگر سطوح جامعه به هیچ وجه مطرح نبود، حتی در وزارتخانهای که خود، از متولیان تامین انرژی است و این ماموریت به نگارنده از همین حوزه دولتی داده شده بود. سرفصل زیربنایی در علوم اقتصاد نوین با عنوان energy- economy interaction نگارنده پس از ارائه گزارش، اقدام به انتشار عمومی آن در ۴ یادداشت مسلسل در روزنامه وقت ایران کرد. مهمترین چالش این قلم برای انتشار یادداشت، یافتن معنای کامل و تک واژه و معادلسازی برایinteraction بود که النهایه این قلم، گمشده خود را در یکی از قدیمیترین لغتنامههای انگلیسی به فارسی یافت که سایرین به آن نپرداخته بودند؛ تک واژه «تعامل». بازخورد جامعه به استفاده از کلمه تعامل چنان بود که در مدت زمانی بسیار کوتاه در دیگر بخشهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی استفاده روزانه از واژه «تعامل» چنان مورد توجه قرار گرفت تا آنجا که امروز شاید این باور غلط بوجود آید که دهها سال بوده است که در فرهنگ کلامی و نوشتاری در جامعه ایران، واژه تعامل همواره مورد استفاده عموم و خبرگان بوده است. حال تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
چهارم؛ به عنوان دو مطالعه موردی پیرامون این ناهنجاری، نگارنده تاکید بر توقف استفاده از واژه بسیار مهم و پر کاربرد انگلیسی استارتاپ یا استارت آپ در صدا و سیما و سایر مجامع میکند که عمق تخریب آن را تاکنون بسیاری توجه نداشتهاند که با بیانات صریح مقام معظم رهبری، شاید درک بخشی از این تخریب، الان کار دشواری نباشد. در همین راستا، طی بررسی گستردهای که صاحب این قلم از معانی مختلف این واژه در منابع اصلی کرده است واژه معادل و کاملا جامع و مانع «خلاق بنیان» را پیش از این، طیّ یک یادداشت مستقل پیشنهاد نمودهام اما ظاهرا، بهانه تراشیهای کاملا بیمورد در این موضوع که در فارسی نمیتوانیم تک واژه معادلی را برای استارتاپ یا استارت آپ جایگزین کنیم، شهوت استفاده از این کلمه ترکیبی انگلیسی را در بسیاری افراد همچنان میتوان شاهد بود که مقاومت و مانع تراشی جدی را برای جلوگیری از این روند تخریبی در جامعه، موجب شده است. مساله قابل طرح بسیار مهم دیگر در اصلاح ناهنجاری موجود در فرهنگ و زبان فارسی توجه به معادلسازیهای نادرست است که خود، معضلی است بزرگ. نمونهای که همه شنیدهایم و بصورت طنز درآمد، معادلسازی «کش لقمه» برای کلمه پیتزا بوده است! پس تا زمانی که نام مناسبی پیدا نشود، معادلسازی بیربط و بد، بسیار مضرّ و مخرب است. کلام پایانی این یادداشت درخصوص معادلسازی «مجازی» برای واژه سایبر درCyberspace یا همان فضای سایبر است. سایبر واژهای با ریشه لاتین است که در هیچ زبانی و از جمله انگلیسی، ترجمه نشده است. برخی واژهها را نمیتوان با تک واژههای فارسی معادلسازی کرد. امان از وقتی که ترجمه و معادلسازی غلط، آثار منفی بزرگی را نیز با خود همراه کند. یک معادلسازی کاملا خطا برای واژه سایبر باعث شده است تا اکثر قریب به اتفاق جامعه، خود را مستغنی از دانستن مفهوم واژه سایبر و علوم و دانش گسترده سایبر و سایبرنتیک کنند. دانشی که حدود ۴ دهه، بیشتر از عمرش بصورت موثر و جدی نمیگذرد اما سیطرهاش را بر روی تمامی شاخههای تمدن بشری گسترانده است و ما همچنان، به دلیل یک خطای وحشتناک در معادلسازی و ترجمه آن در سه دهه قبل، آن را یک موضوع غیر واقعی و مجازی! میدانیم و دیگر هیچ.
کلام پایانی
حرکت مسئولانه، عالمانه، حکیمانه با رعایت برخی تساهلها و تسامحها، مسیر حرکت صحیح در اصلاح بزرگ این ناهنجاری موجود در زمینه زبان و ادبیات فارسی امروز است.