ماه کنعان


ماه کنعان

اگر آن ماه کنعانم کند روشن ، دل ما را فدای یک نگاهش می کنم صدها زلیخا را نه تنهامن،که حافظ هم اگربیند نگاهش را فدایش سازد او هم صد هزاران ترک زیبا را زجام چشم هایش مست می گردم نه چونشاعر:یوسف صمدی



اگر آن ماه کنعانم کند روشن ، دل ما را
فدای یک نگاهش می کنم صدها زلیخا را

نه تنهامن،که حافظ هم اگربیند نگاهش را
فدایش سازد او هم صد هزاران ترک زیبا را
زجام چشم هایش مست می گردم نه چون حافظ
که می نوشد به دور از چشم او آن درد صهبا را
می و مطرب نمی خواهم چو حافظ من که می ترسم
خمارم سازد و دیگر نبینم چشم شهلا را

به حافظ هم بگو پندم ، اگر خواهی گشایش ها
به او بنگر که بگشاید تمام قفل درها را

بر آنم همچو یوسف از ستم های برادر ها
رها سازد از این زندان، من افتاده از پا را

غزل گفتم زچشمانش چو خورشیدی درخشان است
نمی خو اهم چو حافظ من دگر عقد ثریا را

گر آدم هم ببیند وصف چشمانش درابیاتم
فدای یک نگاهش می کند صد باغ طوبا را


حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


نهادینه سازی ارزش آفرینی برای مشتری در فرهنگ تولید