از عشق رهایم کن!«دختر ذرت»

(یک داستان عاشقانه)

نویسنده : جویس کارول اوتس

ترجمه : ناهید طباطبایی

ناشر : چشمه، چاپ اول1397

133 صفحه، 18000 تومان

****

در میان نویسندگان پرکار کمتر یافت می‌شوند کسانی که مجموعه آثارشان کیفیتی همواره قابل قبول و در خور بررسی داشته باشند؛ جویس کارول اوتس یکی از همین انگشت شمار نویسندگانی است که در عین پرکاری خیلی خوب می‌نویسد و کارنامه قابل اعتنایی (هم از منظر کمی و هم کیفی) از خود برجای گذاشته است. فارغ التحصیل رشته ادبیات است و اولین رمانش را در بیست سالگی نوشته است و در سال 1970 به خاطر رمان «آنها» برنده جایزه ملی کتاب شد . از زمانی که شروع به نوشتن کرد، به طور میانگین هر سال دو اثر تازه از او منتشر شده است. کمتر جایزه‌ای می توان یافت که درآن کاندید نشده باشد؛ حتی جایزه نوبل که در دوره هایی نامش در این سطح هم مطرح شده است.

از اوتس تاکنون بیش از هفتاد رمان، مجموعه داستان، نمایش نامه و مجموعه شعر منتشر شده است. از آخرین آثارش می‌توان از «دخترم عشقم» و «دخترگورکن»که برای آن نامزد دریافت جایزه منتقدان آمریکا شد نام برد. سرزمین عجایب (1971)،هرچه می‌خواهی با من بکن(1973)، زامبی(1995)، قلبم برهنه ماند(1998)، بلوند(2000)و... نیز از مشهورتین آثار او محسوب می‌شوند.آثار زیادی از او به‌فارسی در آمده که از میان آنها می‌توان به: خوب شد شناختمت، عروس بیوه، دختر سیاه، جانورها، سیاهاب، در اتاقم را به روی خودم قفل می‌کنم، شب های وحشی و... اشاره کرد.

به عنوان نویسنده سبک های مختلف نوشتاری را تجربه کرده است. ظاهرا دلبستگی او به نویسندگان متفاوتی از جمله فاکنر و همینگوی باعث ایجاد تنوع بسیاری در آثار شده است. مضمون اغلب کتابهای اوتس ریشه‌های عمیقی در سنت‌های جامعه امریکایی دارد؛ فقر در روستاها، اختلافات طبقاتی، عشق به قدرت، کودکی و نوجوانی دخترانه و گاه رویدادهای ماورا طبیعی دستمایه این آثار را تشکیل می‌دهند و البته خشونت نیز همواره در آثار او حضور دارد، خشونتی که در لایه‌های مختلف جامعه آمریکایی قابل مشاهده است. او این مایه‌های داستانی را در دل گونه‌های مختلفی پرورانده به مخاطبان ارائه کرده است. بنابراین در میان آثارش رمانهای عاشقانه، گرفته تا آثار انتقادی، اجتماعی و... می‌توان یافت.

«دختر ذرت» نوشته جویس کارول اوتس با ترجمه ناهید طباطبایی که چندی‌ست به‌همت نشر چشمه منتشر شده است، شاید در میان خیل آثار جویس کارول اوتس معروف ترین اثرش نباشد، اما از جنبه‌های مختلفی، هم در فرم روایت و هم در درونمایه رمان، ویژگی‌هایی دارد که به احتمال زیاد، اثری به یادماندنی برای خوانندگانی از طیف های مختلف خواهد بود. بخصوص که این رمان که از داستانی به روز برخوردار است و نشان‌دهنده بخشی از دغدغه‌های جدی در مناسبات میان انسانهای جهان مدرن امروز است. جهانی تکنولوژی زده که در آن تجربه زندگی نسل‌های قبل و بعد تفاوت‌هایی اساسی با یکدیگر دارند و از این منظر گاه خانواده‌ها از مسائل فرزندان خود نه فقط غافلند که حتی اگر بخواهند نیز نمی‌توانند، آنگونه که باید نظارت و توجه داشته باشند. نویسنده در این رمان جامعه معاصر آمریکا را مورد توجه قرار داده و به آسیب شناسی معظلاتی می پردازد که در دهه اخیر به اکا مختلف بروز و ظهور داشته است.

رمان «دختر ذرت» بلندترین داستان از سری داستان‌های مجموعه «دختر ذرت و دیگر کابوس‌ها» است که در سال 2011 منتشر شده است و جایزه برام استاکر را برای نویسنده‌اش به ارمغان آورده است.

جویس کارول اوتس در رمان «دختر ذرت» از سه زاویه دید برای روایت داستان استفاده کرده است و با شکستن زمان و مکان مجموعه اطلاعاتی را که قرار است به مخاطب منتقل کند، بریده بریده و پازل وار در اختیار او قرار می‌دهد. با این شگرد اگر چه به ظاهر ارتباط مخاطب با رمان را تا اندازه‌ای دشوار می‌سازد اما در عین حال با فعال کردن مشارکت ذهنی خواننده با داستان، ارتباطی عمیق تر میان مخاطب و رمان برقرار می‌سازد. این شیوه روایت به تاثیر گذاری بیشتر فضای پر از رمز و راز و هذیانی بخش‌هایی از رمان انجامیده و به خوبی فضای متلاطم و آشفته ذهنی نوجوانان را به نمایش میگذارد.

اوتس در «دختر ذرت» قصه دختر نوجوانی را روایت می‌کند که از طریق اینترنت با مراسمی از آیین قربانی کردن در قبایل سرخ پوست ایرکویی، اونی و بلک فوت آشنا می‌شود . این مراسم بومی و آیینی رفته رفته ذهن و فکر او را تسخیر می‌کند و به دغدغه‌ای ذهنی برای او بدل می‌شود. قرار داشتن در مقطع سنی حساس و تنهایی و همچنین شکل گیری احساسات متناقض همچون عشق، تنفر، کینه و حسادت و... باعث می‌شود، رفتارهای نابهنجاری از او سر بزند. تصورات ناشی از یک احساس عشق تامتعارف بهانه‌ای می شود تا این دختر با همراهی وتن از دوستانش، اجرای یک مراسم قربانی را در زندگی واقعی تجربه کند. این تصمیم زمینه ساز شکل گیری ماجراهایی پرکشش می شود که به عنوان یک داستان جذاب اما به عنوان یک واقعیت تلخ هشدار دهنده است.

مترجم کتاب که خود نویسنده‌ای با تجربه شناخته می‌شود، جذابیت های کتاب را برای ترجمه چنین عنوان کرده است:« انتخاب این داستان برای ترجمه دلایل گوناگونی دارد: اول از همه این که تعلیق، هیجان، فضای امروزی و آشنای آن از همان ابتدا مخاطب را اسیر خود می‌کند و تا پایان داستان او را رها نمی‌کند.و بعد تکنیک فوق العاده‌ی او در شخصیت پردازی،فضاسازی، دیالوگ نویسی و همچنین ساخت پیرنگ، برای مخاطب آشنا با ادبیات حیرت انگیز است.»

اوتس شخصیت‌های داستان خود را از میان افراد عادی جامعه‌ی آمریکا انتخاب می‌کند و زندگی معمولی و روزمره‌شان را با وسواس ها، اتفاق‌های ناگوار و خشونت و هیجان در هم می‌آمیزد و نشان می‌دهد زندگی این شخصیت‌ها چگونه تحت تاثیر عناصری که خود آنها کنترلی روی آن نمی توانند داشته باشند به خشونت، قتل و خودکشی می‌انجامد. چنین خشونتی ملموس ترین نتایج این مدرن شدن روز افزون است که انسانها را تنها و تنهاتر می سازند.