نقش خیال


نقش خیال

فقط خدا نقش خیال آمدو نیلوفرانه دردل من خانه کرد شهرویران وجودم را پرازگلخانه کرد لحظه ای ردشهابی نقش زد بر آسمان عابد پر مدعا را شاعر دیوانه کرد میخریدازچشم من الماس اشک دیده را تکیهشاعر:سروناز زندیه دولابی

فقط خدا
نقش خیال
آمدو نیلوفرانه دردل من خانه کرد
شهرویران وجودم را پرازگلخانه کرد

لحظه ای ردشهابی نقش زد بر آسمان
عابد پر مدعا را شاعر دیوانه کرد

میخریدازچشم من الماس اشک دیده را
تکیه گاه خالی ام را شانه ی مردانه کرد

خواب نوشین سحرگرم از نوازش های او
با سر انگشت غزلها تاب مویم شانه کرد

آب شد محراب شعرم پیش شمع مکتبش
رونق عشق ام شد و این پیله راپروانه کرد

یک بغل باغ انار از شهد لبهایش چکید
با ظرافت آمد و گلبوسه هارا دانه کرد

آنقدرمحو تماشای شب چشمش شدم
تا مرا با دلخوشی های جهان بیگانه کرد

لای شب بو های عشقش آرمیده "سروناز"
رفت کاخ آرزو ها را شب ویرانه کرد...

سروناز زندیه
5 آبان 97
دلبداهه جهت اندکی دلتکانی







حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


دیکته شب | دیکته کلاس اول دبستان