دربدرم


دربدرم

آمدم ناز تو را با سر و با جان بخرم شاید اینبار که من دل ز تو دلبر ببرم گرچه بیمار شدم از غمِ دوریِ تو یار با نگاهی ز تو درمان شود این درد سرم پر پروازِ من این کنج قفس پرپر شد نتوانم که دگر برشاعر:محمد عسگری



آمدم ناز تو را با سر و با جان بخرم
شاید اینبار که من دل ز تو دلبر ببرم

گرچه بیمار شدم از غمِ دوریِ تو یار
با نگاهی ز تو درمان شود این درد سرم

پر پروازِ من این کنج قفس پرپر شد
نتوانم که دگر بر سر بامت بپرم

یخ زد این دل ز فراق تو ، کجایی بانو
در فراق تو همین شعر و غزل زد به سرم

من در این شهر و در این کوچه گرفتار شدم
کاش باشی و ببینی همه شب در بدرم

#محمد_عسگری

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


جزئیات جدید درباره حادثه امنیتی در کنسولگری ایران در پاریس