بی معنایی یا معنادار بودن نحوه‌ای از وجود بشر است


بی معنایی یا معنادار بودن نحوه‌ای از وجود بشر است

بنایی قطب آبادی در تعریف معنا گفت: ما هرگز در بودن محض نیستیم. ما همواره به نحوی هستیم، پس می‌توانیم بگوییم بی معنایی یا معنا دار بودن نحوه‌ای از وجود بشر است.

به گزارش خبرگزاری مهر، «معنای زندگی» در یازدهمین برنامه سری جدید خود، جمعه ۲۷ اردیبهشت، با اجرا و کارشناسی سید محمد تقی موحد ابطحی میزبان مهدی بنایی قطب آبادی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بود تا به موضوع «نسبت میان شعر و ادبیات و معنای زندگی» بپردازند.

قطب آبادی در مقدمه گفت: اینکه شعر و هنر برای بشر یک ضرورت است و در تاریخ همیشه بشر به آن پناه برده است، از اینجا بر می‌خیزد که بشر با تاریکی مواجه است.

وی بی معنایی را این‌طور تعریف کرد: نیچه می‌گوید فلسفه تفکر نا بهنگام است. یعنی ممکن است چیزی اتفاق افتاده باشد اما در خودآگاهی ما نیامده باشد. بنابراین مسئله اصلی اتفاق افتادن بی معنایی نیست، بلکه ورود این اتفاق در خود آگاهی ماست. قطعاً در وضع معاصر، به دلیل بسط حضور تکنیک در همه عرصه‌ها، احساس بی معنایی کردن و احساس از دست رفتن یک بخشی از جهان که می‌توانست به زندگی ما معنا دهد بیشتر اتفاق می‌افتد.

معنا، نحوه‌ی بودن ماست

قطب آبادی در تعریف معنا گفت: معنا نه لفظ است، نه صورت زندگی و نه یک واقعیت خارجی. معنا نحوه‌ی بودن ماست. انسان به رغم موجودات دیگر، رنگ رنگ است. ما هرگز در بودن محض نیستیم. ما همواره به نحوی هستیم. پس می‌توانیم بگوییم بی معنایی یا معنا دار بودن نحوه‌ای از وجود بشر است.

قطب آبادی در توضیح معنا یا بی معنایی زندگی در دنیای مدرن گفت: تکنولوژی و علم با بی معنا شدن زندگی نسبتی دارند. قصد من تخفیف مقام تکنولوژی یا انکار آن در دوره‌ی معاصر نیست، بلکه چنین تخفیف و انکاری را نا ممکن می‌بینم. تکنولوژی یک قدرت و یک تجلی خاص وجود است که در وضع معاصر مناسبات ما را تنظیم کرده و در دوره معاصر، حتی نوع نیازهای ما را تعیین می‌کند. این تکنولوژی قرین دو اتفاق است که من آنها را به بحث بی معنایی ربط می‌دهم. یکی به کشورهای در حال توسعه مربوط می‌شود. ظهور تکنولوژی همه جوامع و اقوام را نسبت به گذشته خودشان بیگانه می‌کند و باعث می‌شود احساس بی جایی و بی پناهی کنند، بنابراین پناه تازه ای طلب می‌کنند. دومی مربوط به کشورها و انسان توسعه یافته است. تکنولوژی، به معنی نحوه‌ی خاصی از وجود بشر، تفکر و جهانِ مقابل بشر را به سمت خلاصه شدن در محاسبه گری می‌برد. یعنی بشر جز محاسبه گری و تسلط، ساحت دیگری را نمی‌شناسد و همه چیز باید در این حوزه خلاصه شود. این بی جایی در هر دو حالتش و این تکنولوژیک شدن وجود بشر، عین فقدان شاعرانگی است.

شعر و شاعرانگی محصول آزادی است

وی معنای شاعرانگی را این طور بیان کرد: شاعرانگی نحوه‌ای از ورود ما به شعر است. این نحوه، نحوه منطقی نیست. به شاعرانگی رسیدن مشروط بر قرب من به آغاز شعر است. شعر و شاعرانگی محصول آزادی است. اما نه آزادی به معنای گسیختگی از جهان، شاعر منزوی از جهان نیست، شاعر در متن تاریخ است. ادراک در جهان بودن یکی از ویژگی‌های شاعر است.

قطب آبادی در پایان این طور جمع بندی کرد: آن چیزی که ما را از بی معنایی نجات می‌دهد، حفظ کردن شعر و پژوهش در ساحتش نیست. شاعرانگی با نسبت برقرار کردن با حادثه‌ای رخ می‌دهد که در شعر اتفاق می‌افتد.

برنامه «معنای زندگی» به تهیه کنندگی محسن کرمی، محصولی از گروه فرهنگ و اندیشه شبکه ۴ سیما است که در ماه رمضان هر روز ساعت ۱۹ راهی آنتن این شبکه می‌شود.


به گزارش خبرگزاری مهر، «معنای زندگی» در یازدهمین برنامه سری جدید خود، جمعه ۲۷ اردیبهشت، با اجرا و کارشناسی سید محمد تقی موحد ابطحی میزبان مهدی بنایی قطب آبادی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بود تا به موضوع «نسبت میان شعر و ادبیات و معنای زندگی» بپردازند.

قطب آبادی در مقدمه گفت: اینکه شعر و هنر برای بشر یک ضرورت است و در تاریخ همیشه بشر به آن پناه برده است، از اینجا بر می‌خیزد که بشر با تاریکی مواجه است.

وی بی معنایی را این‌طور تعریف کرد: نیچه می‌گوید فلسفه تفکر نا بهنگام است. یعنی ممکن است چیزی اتفاق افتاده باشد اما در خودآگاهی ما نیامده باشد. بنابراین مسئله اصلی اتفاق افتادن بی معنایی نیست، بلکه ورود این اتفاق در خود آگاهی ماست. قطعاً در وضع معاصر، به دلیل بسط حضور تکنیک در همه عرصه‌ها، احساس بی معنایی کردن و احساس از دست رفتن یک بخشی از جهان که می‌توانست به زندگی ما معنا دهد بیشتر اتفاق می‌افتد.

معنا، نحوه‌ی بودن ماست

قطب آبادی در تعریف معنا گفت: معنا نه لفظ است، نه صورت زندگی و نه یک واقعیت خارجی. معنا نحوه‌ی بودن ماست. انسان به رغم موجودات دیگر، رنگ رنگ است. ما هرگز در بودن محض نیستیم. ما همواره به نحوی هستیم. پس می‌توانیم بگوییم بی معنایی یا معنا دار بودن نحوه‌ای از وجود بشر است.

قطب آبادی در توضیح معنا یا بی معنایی زندگی در دنیای مدرن گفت: تکنولوژی و علم با بی معنا شدن زندگی نسبتی دارند. قصد من تخفیف مقام تکنولوژی یا انکار آن در دوره‌ی معاصر نیست، بلکه چنین تخفیف و انکاری را نا ممکن می‌بینم. تکنولوژی یک قدرت و یک تجلی خاص وجود است که در وضع معاصر مناسبات ما را تنظیم کرده و در دوره معاصر، حتی نوع نیازهای ما را تعیین می‌کند. این تکنولوژی قرین دو اتفاق است که من آنها را به بحث بی معنایی ربط می‌دهم. یکی به کشورهای در حال توسعه مربوط می‌شود. ظهور تکنولوژی همه جوامع و اقوام را نسبت به گذشته خودشان بیگانه می‌کند و باعث می‌شود احساس بی جایی و بی پناهی کنند، بنابراین پناه تازه ای طلب می‌کنند. دومی مربوط به کشورها و انسان توسعه یافته است. تکنولوژی، به معنی نحوه‌ی خاصی از وجود بشر، تفکر و جهانِ مقابل بشر را به سمت خلاصه شدن در محاسبه گری می‌برد. یعنی بشر جز محاسبه گری و تسلط، ساحت دیگری را نمی‌شناسد و همه چیز باید در این حوزه خلاصه شود. این بی جایی در هر دو حالتش و این تکنولوژیک شدن وجود بشر، عین فقدان شاعرانگی است.

شعر و شاعرانگی محصول آزادی است

وی معنای شاعرانگی را این طور بیان کرد: شاعرانگی نحوه‌ای از ورود ما به شعر است. این نحوه، نحوه منطقی نیست. به شاعرانگی رسیدن مشروط بر قرب من به آغاز شعر است. شعر و شاعرانگی محصول آزادی است. اما نه آزادی به معنای گسیختگی از جهان، شاعر منزوی از جهان نیست، شاعر در متن تاریخ است. ادراک در جهان بودن یکی از ویژگی‌های شاعر است.

قطب آبادی در پایان این طور جمع بندی کرد: آن چیزی که ما را از بی معنایی نجات می‌دهد، حفظ کردن شعر و پژوهش در ساحتش نیست. شاعرانگی با نسبت برقرار کردن با حادثه‌ای رخ می‌دهد که در شعر اتفاق می‌افتد.

برنامه «معنای زندگی» به تهیه کنندگی محسن کرمی، محصولی از گروه فرهنگ و اندیشه شبکه ۴ سیما است که در ماه رمضان هر روز ساعت ۱۹ راهی آنتن این شبکه می‌شود.

کد خبر 4620587

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه دینی و مذهبی

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


کلمات پانتومیم | 350 سوژه سخت ،راحت ،خنده دار +150ضرب المثل