شراب بود
قطره های باران
به کوه و دشت
به پیچش هموار صخره ها
خزید و سیل گشت
آسمان شورید
در غبار نامردمی
تا بشوید غبار
از جهالت صاحب منصبان مست
قطره های باران
به کوه و دشت
به پیچش هموار صخره ها
خزید و سیل گشت
آسمان شورید
در غبار نامردمی
تا بشوید غبار
از جهالت صاحب منصبان مست