زمان شناسی شاخصه اصلی استاد مطهری است/ عدالت از منظر شهید مطهری


زمان شناسی شاخصه اصلی استاد مطهری است/ عدالت از منظر شهید مطهری

حجت الاسلام محمدحسن سعیدی گفت: مرحوم شهید مطهری دقیقاً آن مباحث بنیادی و مسائل اصولی و موردنیاز را که می‌توانست درمان دردهای جامعه و پاسخ پرسش‌های زمانه باشد، را مطرح کرد.

به گزارش خبرنگار مهر، بازخوانی ویژگی‌های علمای دین می‌تواند ما را در تمییز علمای راستین از کسانی که ادعای علم و دانش دارند، یاری دهد. از این روی در گفتگو با حجت الاسلام محمدحسن سعیدی، به مناسبت ایام شهادت استاد مطهری، به بررسی مؤلفه‌ها و خصیصه‌های فکری و فردی شهید مطهری نشستیم.

متن زیر مشروح گفتگوی مهر با این کارشناس مذهبی است.

وی در ابتدا در مورد فعالیت‌های خود در حوزه آثار استاد مطهری گفت: در سال ۷۷ مجموعه‌ای را با جمعی از دوستان، با عنوان «اندیشه مطهر» تدوین کردم که طبقه‌بندی موضوعی آثار مرحوم شهید مطهری در ۷۲ موضوع است که در حقیقت توسط اداره کل تحقیق و توسعه ابتدا این مطالعات و طبقه‌بندی‌ها منتشر شد. مجموعه اندیشه مطهر را اوایل اداره کل تحقیق و توسعه به‌صورت جزواتی منتشر کرد و بعد به‌صورت کتاب منتشر شد ولی متأسفانه تا حدی که اطلاع دارم در حوزه داخلی صداوسیما است و در بیرون این‌ها را ندیدم منتشر شود و همچنان در شبکه‌های مختلف و مراکز صداوسیما منتشر و استفاده می‌شده و می‌شود. هنوز در انتشار عمومی آن‌ها را تابه‌حال ندیدم. باید گفت در حوزه‌های عمومی و مسائل زیربنایی در مباحث اخلاقی، تربیتی، اجتماعی و دین‌شناسی می‌شود گفت دیدگاه‌های ایشان راهگشاست.

سعیدی در مورد ویژگی‌های شهید مطهری گفت: زمان‌شناسی یک شاخصه اصلی شهید مطهری است. در حقیقت ایشان دو رکن اساسی را با همدیگر گردآوری کردند: یکی دین‌شناسی دقیق و عمیق که ایشان به‌عنوان فقیهی که خالصانه دین را با پرهیز از هر پیرایه‌ای شناختند؛ یعنی برخی اوقات افراد ممکن است اندیشه‌های دیگر را با دین مخلوط کنند و تحت تأثیر گرایشات و تفکرهای دیگری باشند به‌نوعی وقتی وارد حوزه دین‌شناسی می‌شوند خواه‌ناخواه آن پیش‌زمینه‌ها برداشت آنها را از دین تحت تأثیر خود قرار دهد. ولی می‌توانیم بگوییم مرحوم شهید مطهری در شناخت دین بیشترین درجه خلوص را داشتند و تحت تأثیر هیچ اندیشه و گرایشی از بیرون دین قرار نگرفتند. این مسأله‌ای اساسی بود. شاید تعبیری که حضرت امام درباره ایشان به کار بردند که ایشان را فقیه عالم به زمان گفتند و یکی از خصوصیاتشان را طهارت روح اشاره کردند؛ یعنی دلسوزی ایشان برای دین، اینکه از موضع درد، مسئولیت و تعهد وارد این حوزه شدند تعبیر دقیقی باشد.

وی ادامه داد: برخی اوقات ممکن است افرادی از باب اینکه مطالعاتی و در پی آن تألیفاتی داشته باشند، در حوزه مسائل فرعی و حاشیه‌ای و موضوعاتی که چه‌بسا مورد ابتلاء نیست، وارد شوند ولی مرحوم شهید مطهری دقیقاً آن مباحث بنیادی و مسائل اصولی و موردنیاز را که می‌توانست درمان دردهای جامعه و پاسخ پرسش‌های زمانه باشد، به آنها پرداختند.

وی افزود: ویژگی دیگر آزاداندیشی و انصاف ایشان است. اینکه بی‌تعصب و تابع دلیل بودند و روی این مسأله تأکید داشتند. یک تعبیری ایشان دارند که می‌گویند ما طلبه‌ها یک اصطلاحی داریم که «نَحْنُ اَبْناءُ الدَّلیلِ، نَمیلُ حَیْثُ یَمیلُ» ما بچه دلیل هستیم همان‌طور که بچه دامن مادرش را می‌گیرد و دنبال مادرش هر جا برود، می‌رود ما هم تابع دلیل هستیم هر سمت که دلیل رفت همان طرف می‌رویم. این خصوصیت در شهید مطهری بسیار آشکار بوده است. عقلانیت و قدرت استدلال، شاید ویژگی بارز ایشان است.

وی اضافه کرد: ایشان در مباحث علمی جانب انصاف را رعایت می‌کرد. به‌عنوان‌مثال ایشان در کتاب «علل گرایش به مادی‌گری» وقتی‌که به نقد اندیشه سارتر می‌پردازند اول تفکرات ژان پل سارتر را خوب تبیین می‌کنند و حتی علاوه بر دلایل و ادله‌ای که سارتر برای اندیشه و دیدگاه خود ارائه می‌کند ایشان سعی می‌کنند دلایل دیگری را هم اقامه کنند که تفکر ایشان را تأیید و پایه‌اش را محکم کنند. بعد از این به نقد و تحلیل دیدگاه ایشان و ایراداتی که به آن‌ها وارد است می‌پردازند؛ یعنی نمی‌آیند یک اندیشه‌ای را برای اینکه قبول ندارند بد بیان کنند پیشاپیش تخریب کنند و در حقیقت تضعیف کنند قبل از اینکه ادله بخواهد نقاط ضعف و ایراداتش را اظهار کند.

وی ادامه داد: به نظرم اینکه ایشان در همه شرایط از استدلال، منطق و دلیل مستحکمی استفاده می‌کردند و مبنایش عقلانیت بوده است، نکته مهمی است. ایشان دقت بسیار زیادی دارند؛ موشکافی و ظرافت‌های زیادی به کار بردند. بسیار اهل مطالعه بودند. یک فردی بیان می‌کند یک‌دفعه شهید مطهری به منزل ما آمدند و کتاب قطور از مارکسیست‌ها را در کتابخانه من دیدند و گفتند مدت‌هاست دنبال این کتاب می‌گردم و پیدا نکردم، از من خواستند کتاب را به امانت بگیرند و مطالعه کنند. وقتی از من گرفتند ۳ روز بعد به من برگرداندند و من دیدم کتاب که حجم بسیار سنگینی داشت دقیق مطالعه کردند، چون آثار مطالعه‌شان در کتاب بود که مشخص بود کلمه به کلمه کتاب را دقیق خواندند و نکته برداری کردند این هم موید ظرافت، دقت و اهل مطالعه بودن ایشان است.

وی افزود: مسأله دیگر جامع‌نگری ایشان است. مرحوم شهید مطهری مسائل را جزئی و از یک منظر و به‌صورت بخش بخش نگاه نمی‌کردند. یکی از آفت‌ها و آسیب‌های تفکر و به ویژه تفکر دینی و دین‌شناسی ما این است که ما اجزای مختلف دین را قطعه و قطعه و منفک و مجزای از هم می‌بینیم درصورتی‌که دین یک پیکره جامع است؛ می‌توانیم بگوییم دین‌شناسی صحیح وقتی شکل می‌گیرد که همه اجزای دین را کنار هم ببینیم که اصلاً این مجموعه روح خاص خود را دارد اگر مثله و قطعه‌قطعه شود می‌توانیم بگوییم هر یک از بخش‌ها دیگر آن هویت لازم را ندارد. همین بحثی که شهید مطهری در کتاب «انسان کامل» بیان می‌کنند که انسان کامل همان‌طوری که پیکره جسمانی انسان باید دارای همه اجزا و همه اندام‌ها باشد و متناسب با هم باشد، تا گفته شود این پیکره سالم است، پیکر وجود و دین‌داری انسان هم همین‌طور است یعنی هر چه به دین اضافه یا کم کنیم یا بخش‌های گوناگون دین را با قطع‌نظر از سایر بخش‌ها و لابشرط نسبت به سایر بخش‌ها ببینیم این یعنی آن هویت کلی دین و آن بخش‌های مجزای دین را از کارکرد خود و از معنای حقیقی خود دور کردیم.

وی همچنین گفت: مرحوم امام در کتاب ولایت‌فقیه، نگاهشان همین است؛ یعنی نوع استدلال ایشان که می‌فرمایند ولایت‌فقیه از جمله اموری که تصورش به‌خودی‌خود تصدیق را در پی می‌آورد از همین معنا و نوع نگاه استفاده می‌کنند و می‌فرماید اگر کسی کلیت دین را بشناسد دیگر نمی‌تواند این معنا را نپذیرد و اصلاً انگار همه اجزا و ابعاد دین در نسبت با همدیگر این پیام را به ما ابلاغ می‌کند. این جامع‌نگری مرحوم شهید مطهری است به ویژه وقتی‌که با خلوص اندیشه و پرهیز از هر نوع التقاط همراه می‌شود یک خلوص، نابی و کارآمدی بسیار خاصی را به تفکرات ایشان می‌دهد.

حجت الاسلام محمدحسن سعیدی در مورد مسئله عدالت در اندیشه شهید مطهری گفت: بحث عدالت در دیدگاه‌های شهید مطهری از جمله محورهای بنیادی و اساسی است که فوق‌العاده به این قضیه اهمیت دادند در واقع هم همین‌طور است؛ یعنی مسأله‌ای است که اگر هر چه بیشتر به آن پرداخته و منقح شود طبعاً می‌تواند بسیار راهگشا باشد. مسأله عدالت را به این معنا باید ببینیم، از نگاه مرحوم شهید مطهری هست‌ها مبنای بایدها هستند؛ یعنی بایدها ارزش‌ها و امرونهی‌ها از دل هست و نیست و واقعیت‌ها درمی‌آیند. عدالت یک معنای تکوینی دارد که در واقع یک اصل عام جهان‌شمول است که به تعبیری که در روایات داریم «بِالْعَدْلِ قامَتِ السَّماواتُ وَ الاَرْضُ» یعنی با عدالت و بر اساس عدالت آسمان و زمین برپا هستند خداوند عالم را بر مبنای عدالت آفریده است. یکی هم جنبه تشریعی عدالت است، یعنی آنچه باید بر اساس عدالت رعایت کنیم و عدالت را محقق کنیم؛ دین هم بر اساس عدالت و عینیت بخشیدن به عدالت است در روایت فرمودند «اَلعَدْلُ اَساسٌ الأحکام» عدالت پایه و اساس احکام است.

وی ادامه داد: مرحوم شهید مطهری در چند جا به بحث عدالت پرداختند یکی بحث مفصل عدل الهی است که مباحث نظری این حوزه وجود دارد. یک بخش خوب و زیبا در نهج‌البلاغه دارند که آنجا تحت عنوان حکومت و عدالت خطبه ۲۱۶ نهج‌البلاغه امیرالمؤمنین (ع) را به‌عنوان محور اصلی مباحثات خود قرار می‌دهند و تحلیل می‌کنند. در حقیقت عدالت به این معنا که تقابل حق و وظیفه است؛ یعنی خدا بر عالم حاکم است و خداوند عدالت را بر سراسر هستی تکویناً جاری کرده است و از ما خواسته در تمامی روابط مان از جمله رابطه مردم و حکومت و رابطه متقابل این‌ها عدالت را رعایت کنیم. این تعبیری که امیرالمؤمنین (ع) می‌فرمایند حق متقابل است و رابطه‌اش رابطه طرفینی با همدیگر است را به تعبیری می‌شود این‌طور بیان کرد که در هر مناسباتی که برقرار می‌شود نسبت حق هر طرف به وظیفه خودش مساوی است با نسبت به حق طرف مقابل به وظیفه خودش. این در روابط انسانی است از این جهت که ما در تعریف انسان قائل به اصالت، حرمت، شأن و برابری انسان‌‎ها هستیم؛ یعنی این‌ها مبانی نظری موضوع عدالت است که عدالت مبتنی بر این‌ها شکل می‌گیرد.

وی افزود: یکی از مباحثی که ایشان دارند این است که وقتی ما در عالم هستی نسبت میان انسان و حیوان را در نظر می‌گیریم، وقتی این تعریف را داریم که خداوند حیوانات و آنچه را که در زمین است برای انسان قرار داده است «وَ الْأَرْضَ وَضَعَها لِلْأَنامِ»، فلسفه وجودی خلقت موجودات این است ما می‌توانیم از موجودات با رعایت انصاف، اخلاق و مراعات حقوق حیوانات، نباتات، اجسام و جامدات از این‌ها استفاده کنیم. در رابطه میان انسان‌ها چون خداوند هیچ انسانی را برای انسان دیگر به‌صورت یک طرفه قرار نداده است انسان‌ها استخدام متقابل دارند؛ یعنی به هم خدمت می‌کنند و کمک می‌کنند که نیازهای همگانی تأمین شود همین چیزی از قرآن هم برمی‌آید. چیزی که هست این است که نسبت حق و وظیفه باید در هر دو طرف برابر باشد؛ یعنی نسبت حق این‌طرف به وظیفه‌اش مساوی باشد با نسبت حق طرف مقابل به وظیفه‌اش؛ بنابراین وقتی کسی وظیفه‌اش را انجام می‌دهد می‌تواند ادعای مطالبه حقش را بکند. این همان چیزی است که در حقیقت یکی از دستاوردهای اصل عدالت است.

وی در پایان گفت: مرحوم شهید مطهری این را تا حدود خیلی خوبی تحلیل کردند. یکی از موضوعاتی که بسیار مهم است و باید به آن پرداخته شود مسأله عدالت در خانواده است یا نسبت میان احکام شرع در حوزه‌های مختلف با عدالت که این رابطه چگونه برقرار است خیلی موضوعات خوب، دقیق و بسیار مفید و مؤثری است که هر چه بیشتر بپردازیم نتایج بهتری از آن خواهیم گرفت.


به گزارش خبرنگار مهر، بازخوانی ویژگی‌های علمای دین می‌تواند ما را در تمییز علمای راستین از کسانی که ادعای علم و دانش دارند، یاری دهد. از این روی در گفتگو با حجت الاسلام محمدحسن سعیدی، به مناسبت ایام شهادت استاد مطهری، به بررسی مؤلفه‌ها و خصیصه‌های فکری و فردی شهید مطهری نشستیم.

متن زیر مشروح گفتگوی مهر با این کارشناس مذهبی است.

وی در ابتدا در مورد فعالیت‌های خود در حوزه آثار استاد مطهری گفت: در سال ۷۷ مجموعه‌ای را با جمعی از دوستان، با عنوان «اندیشه مطهر» تدوین کردم که طبقه‌بندی موضوعی آثار مرحوم شهید مطهری در ۷۲ موضوع است که در حقیقت توسط اداره کل تحقیق و توسعه ابتدا این مطالعات و طبقه‌بندی‌ها منتشر شد. مجموعه اندیشه مطهر را اوایل اداره کل تحقیق و توسعه به‌صورت جزواتی منتشر کرد و بعد به‌صورت کتاب منتشر شد ولی متأسفانه تا حدی که اطلاع دارم در حوزه داخلی صداوسیما است و در بیرون این‌ها را ندیدم منتشر شود و همچنان در شبکه‌های مختلف و مراکز صداوسیما منتشر و استفاده می‌شده و می‌شود. هنوز در انتشار عمومی آن‌ها را تابه‌حال ندیدم. باید گفت در حوزه‌های عمومی و مسائل زیربنایی در مباحث اخلاقی، تربیتی، اجتماعی و دین‌شناسی می‌شود گفت دیدگاه‌های ایشان راهگشاست.

سعیدی در مورد ویژگی‌های شهید مطهری گفت: زمان‌شناسی یک شاخصه اصلی شهید مطهری است. در حقیقت ایشان دو رکن اساسی را با همدیگر گردآوری کردند: یکی دین‌شناسی دقیق و عمیق که ایشان به‌عنوان فقیهی که خالصانه دین را با پرهیز از هر پیرایه‌ای شناختند؛ یعنی برخی اوقات افراد ممکن است اندیشه‌های دیگر را با دین مخلوط کنند و تحت تأثیر گرایشات و تفکرهای دیگری باشند به‌نوعی وقتی وارد حوزه دین‌شناسی می‌شوند خواه‌ناخواه آن پیش‌زمینه‌ها برداشت آنها را از دین تحت تأثیر خود قرار دهد. ولی می‌توانیم بگوییم مرحوم شهید مطهری در شناخت دین بیشترین درجه خلوص را داشتند و تحت تأثیر هیچ اندیشه و گرایشی از بیرون دین قرار نگرفتند. این مسأله‌ای اساسی بود. شاید تعبیری که حضرت امام درباره ایشان به کار بردند که ایشان را فقیه عالم به زمان گفتند و یکی از خصوصیاتشان را طهارت روح اشاره کردند؛ یعنی دلسوزی ایشان برای دین، اینکه از موضع درد، مسئولیت و تعهد وارد این حوزه شدند تعبیر دقیقی باشد.

وی ادامه داد: برخی اوقات ممکن است افرادی از باب اینکه مطالعاتی و در پی آن تألیفاتی داشته باشند، در حوزه مسائل فرعی و حاشیه‌ای و موضوعاتی که چه‌بسا مورد ابتلاء نیست، وارد شوند ولی مرحوم شهید مطهری دقیقاً آن مباحث بنیادی و مسائل اصولی و موردنیاز را که می‌توانست درمان دردهای جامعه و پاسخ پرسش‌های زمانه باشد، به آنها پرداختند.

وی افزود: ویژگی دیگر آزاداندیشی و انصاف ایشان است. اینکه بی‌تعصب و تابع دلیل بودند و روی این مسأله تأکید داشتند. یک تعبیری ایشان دارند که می‌گویند ما طلبه‌ها یک اصطلاحی داریم که «نَحْنُ اَبْناءُ الدَّلیلِ، نَمیلُ حَیْثُ یَمیلُ» ما بچه دلیل هستیم همان‌طور که بچه دامن مادرش را می‌گیرد و دنبال مادرش هر جا برود، می‌رود ما هم تابع دلیل هستیم هر سمت که دلیل رفت همان طرف می‌رویم. این خصوصیت در شهید مطهری بسیار آشکار بوده است. عقلانیت و قدرت استدلال، شاید ویژگی بارز ایشان است.

وی اضافه کرد: ایشان در مباحث علمی جانب انصاف را رعایت می‌کرد. به‌عنوان‌مثال ایشان در کتاب «علل گرایش به مادی‌گری» وقتی‌که به نقد اندیشه سارتر می‌پردازند اول تفکرات ژان پل سارتر را خوب تبیین می‌کنند و حتی علاوه بر دلایل و ادله‌ای که سارتر برای اندیشه و دیدگاه خود ارائه می‌کند ایشان سعی می‌کنند دلایل دیگری را هم اقامه کنند که تفکر ایشان را تأیید و پایه‌اش را محکم کنند. بعد از این به نقد و تحلیل دیدگاه ایشان و ایراداتی که به آن‌ها وارد است می‌پردازند؛ یعنی نمی‌آیند یک اندیشه‌ای را برای اینکه قبول ندارند بد بیان کنند پیشاپیش تخریب کنند و در حقیقت تضعیف کنند قبل از اینکه ادله بخواهد نقاط ضعف و ایراداتش را اظهار کند.

وی ادامه داد: به نظرم اینکه ایشان در همه شرایط از استدلال، منطق و دلیل مستحکمی استفاده می‌کردند و مبنایش عقلانیت بوده است، نکته مهمی است. ایشان دقت بسیار زیادی دارند؛ موشکافی و ظرافت‌های زیادی به کار بردند. بسیار اهل مطالعه بودند. یک فردی بیان می‌کند یک‌دفعه شهید مطهری به منزل ما آمدند و کتاب قطور از مارکسیست‌ها را در کتابخانه من دیدند و گفتند مدت‌هاست دنبال این کتاب می‌گردم و پیدا نکردم، از من خواستند کتاب را به امانت بگیرند و مطالعه کنند. وقتی از من گرفتند ۳ روز بعد به من برگرداندند و من دیدم کتاب که حجم بسیار سنگینی داشت دقیق مطالعه کردند، چون آثار مطالعه‌شان در کتاب بود که مشخص بود کلمه به کلمه کتاب را دقیق خواندند و نکته برداری کردند این هم موید ظرافت، دقت و اهل مطالعه بودن ایشان است.

وی افزود: مسأله دیگر جامع‌نگری ایشان است. مرحوم شهید مطهری مسائل را جزئی و از یک منظر و به‌صورت بخش بخش نگاه نمی‌کردند. یکی از آفت‌ها و آسیب‌های تفکر و به ویژه تفکر دینی و دین‌شناسی ما این است که ما اجزای مختلف دین را قطعه و قطعه و منفک و مجزای از هم می‌بینیم درصورتی‌که دین یک پیکره جامع است؛ می‌توانیم بگوییم دین‌شناسی صحیح وقتی شکل می‌گیرد که همه اجزای دین را کنار هم ببینیم که اصلاً این مجموعه روح خاص خود را دارد اگر مثله و قطعه‌قطعه شود می‌توانیم بگوییم هر یک از بخش‌ها دیگر آن هویت لازم را ندارد. همین بحثی که شهید مطهری در کتاب «انسان کامل» بیان می‌کنند که انسان کامل همان‌طوری که پیکره جسمانی انسان باید دارای همه اجزا و همه اندام‌ها باشد و متناسب با هم باشد، تا گفته شود این پیکره سالم است، پیکر وجود و دین‌داری انسان هم همین‌طور است یعنی هر چه به دین اضافه یا کم کنیم یا بخش‌های گوناگون دین را با قطع‌نظر از سایر بخش‌ها و لابشرط نسبت به سایر بخش‌ها ببینیم این یعنی آن هویت کلی دین و آن بخش‌های مجزای دین را از کارکرد خود و از معنای حقیقی خود دور کردیم.

وی همچنین گفت: مرحوم امام در کتاب ولایت‌فقیه، نگاهشان همین است؛ یعنی نوع استدلال ایشان که می‌فرمایند ولایت‌فقیه از جمله اموری که تصورش به‌خودی‌خود تصدیق را در پی می‌آورد از همین معنا و نوع نگاه استفاده می‌کنند و می‌فرماید اگر کسی کلیت دین را بشناسد دیگر نمی‌تواند این معنا را نپذیرد و اصلاً انگار همه اجزا و ابعاد دین در نسبت با همدیگر این پیام را به ما ابلاغ می‌کند. این جامع‌نگری مرحوم شهید مطهری است به ویژه وقتی‌که با خلوص اندیشه و پرهیز از هر نوع التقاط همراه می‌شود یک خلوص، نابی و کارآمدی بسیار خاصی را به تفکرات ایشان می‌دهد.

حجت الاسلام محمدحسن سعیدی در مورد مسئله عدالت در اندیشه شهید مطهری گفت: بحث عدالت در دیدگاه‌های شهید مطهری از جمله محورهای بنیادی و اساسی است که فوق‌العاده به این قضیه اهمیت دادند در واقع هم همین‌طور است؛ یعنی مسأله‌ای است که اگر هر چه بیشتر به آن پرداخته و منقح شود طبعاً می‌تواند بسیار راهگشا باشد. مسأله عدالت را به این معنا باید ببینیم، از نگاه مرحوم شهید مطهری هست‌ها مبنای بایدها هستند؛ یعنی بایدها ارزش‌ها و امرونهی‌ها از دل هست و نیست و واقعیت‌ها درمی‌آیند. عدالت یک معنای تکوینی دارد که در واقع یک اصل عام جهان‌شمول است که به تعبیری که در روایات داریم «بِالْعَدْلِ قامَتِ السَّماواتُ وَ الاَرْضُ» یعنی با عدالت و بر اساس عدالت آسمان و زمین برپا هستند خداوند عالم را بر مبنای عدالت آفریده است. یکی هم جنبه تشریعی عدالت است، یعنی آنچه باید بر اساس عدالت رعایت کنیم و عدالت را محقق کنیم؛ دین هم بر اساس عدالت و عینیت بخشیدن به عدالت است در روایت فرمودند «اَلعَدْلُ اَساسٌ الأحکام» عدالت پایه و اساس احکام است.

وی ادامه داد: مرحوم شهید مطهری در چند جا به بحث عدالت پرداختند یکی بحث مفصل عدل الهی است که مباحث نظری این حوزه وجود دارد. یک بخش خوب و زیبا در نهج‌البلاغه دارند که آنجا تحت عنوان حکومت و عدالت خطبه ۲۱۶ نهج‌البلاغه امیرالمؤمنین (ع) را به‌عنوان محور اصلی مباحثات خود قرار می‌دهند و تحلیل می‌کنند. در حقیقت عدالت به این معنا که تقابل حق و وظیفه است؛ یعنی خدا بر عالم حاکم است و خداوند عدالت را بر سراسر هستی تکویناً جاری کرده است و از ما خواسته در تمامی روابط مان از جمله رابطه مردم و حکومت و رابطه متقابل این‌ها عدالت را رعایت کنیم. این تعبیری که امیرالمؤمنین (ع) می‌فرمایند حق متقابل است و رابطه‌اش رابطه طرفینی با همدیگر است را به تعبیری می‌شود این‌طور بیان کرد که در هر مناسباتی که برقرار می‌شود نسبت حق هر طرف به وظیفه خودش مساوی است با نسبت به حق طرف مقابل به وظیفه خودش. این در روابط انسانی است از این جهت که ما در تعریف انسان قائل به اصالت، حرمت، شأن و برابری انسان‌‎ها هستیم؛ یعنی این‌ها مبانی نظری موضوع عدالت است که عدالت مبتنی بر این‌ها شکل می‌گیرد.

وی افزود: یکی از مباحثی که ایشان دارند این است که وقتی ما در عالم هستی نسبت میان انسان و حیوان را در نظر می‌گیریم، وقتی این تعریف را داریم که خداوند حیوانات و آنچه را که در زمین است برای انسان قرار داده است «وَ الْأَرْضَ وَضَعَها لِلْأَنامِ»، فلسفه وجودی خلقت موجودات این است ما می‌توانیم از موجودات با رعایت انصاف، اخلاق و مراعات حقوق حیوانات، نباتات، اجسام و جامدات از این‌ها استفاده کنیم. در رابطه میان انسان‌ها چون خداوند هیچ انسانی را برای انسان دیگر به‌صورت یک طرفه قرار نداده است انسان‌ها استخدام متقابل دارند؛ یعنی به هم خدمت می‌کنند و کمک می‌کنند که نیازهای همگانی تأمین شود همین چیزی از قرآن هم برمی‌آید. چیزی که هست این است که نسبت حق و وظیفه باید در هر دو طرف برابر باشد؛ یعنی نسبت حق این‌طرف به وظیفه‌اش مساوی باشد با نسبت حق طرف مقابل به وظیفه‌اش؛ بنابراین وقتی کسی وظیفه‌اش را انجام می‌دهد می‌تواند ادعای مطالبه حقش را بکند. این همان چیزی است که در حقیقت یکی از دستاوردهای اصل عدالت است.

وی در پایان گفت: مرحوم شهید مطهری این را تا حدود خیلی خوبی تحلیل کردند. یکی از موضوعاتی که بسیار مهم است و باید به آن پرداخته شود مسأله عدالت در خانواده است یا نسبت میان احکام شرع در حوزه‌های مختلف با عدالت که این رابطه چگونه برقرار است خیلی موضوعات خوب، دقیق و بسیار مفید و مؤثری است که هر چه بیشتر بپردازیم نتایج بهتری از آن خواهیم گرفت.

کد خبر 4605422

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه دینی و مذهبی

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید
منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


عکس های جنجالی و برهنه سارا و نیکا در استخر مختلط