دلهره هایم زیاد شده
اینکه نباشی و من برای تو
نبودنت را گریه کنم
یا دریک غروب پنج شنبه سر مزاری برای همیشه
روح از تنم جدا شود
شاید که در هیچ کالبدی فرود نیاید
در هیچ زمانی
در هیچ مکانی
و عاشقی را ازیاد ببرد
می ترسم
ویران شوم بی آنکه آب از آب تکان بخورد ...
اینکه نباشی و من برای تو
نبودنت را گریه کنم
یا دریک غروب پنج شنبه سر مزاری برای همیشه
روح از تنم جدا شود
شاید که در هیچ کالبدی فرود نیاید
در هیچ زمانی
در هیچ مکانی
و عاشقی را ازیاد ببرد
می ترسم
ویران شوم بی آنکه آب از آب تکان بخورد ...