ریشه کابالا و آنچه به نام عرفان به خورد مخاطب می دهند


ریشه کابالا و آنچه به نام عرفان به خورد مخاطب می دهند

پژوهشگر فرق و ادیان با اشاره به ریشه جریان های شیطان پرستی و بازتولید آنها در طول تاریخ، گفت: عرفان کابالا با تحریف تورات بسیاری از مباحث را تغییر داده این تحریف هایی که در دین یهود دیده می شود برگرفته از آیین های شیطانی است.

به گزارش خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان: در بررسی «ناگفته های ادیان در مورد شیطان پرستی» سلسله مباحث حجت الاسلام «حسین عرب»، پژوهشگر فِرَق و ادیان را که به همت شبکه جهانی ولایت تهیه شده است، مرور می کنیم.

حجت الاسلام «حسین عرب» در بخش قبل از سخنان خود در مورد شیطان پرستی بیان کرد: با مطالعه در تاریخ ادیان می بینیم که این مساله(شیطان پرستی) سندیت داشته و در میان برخی اقوام اولیه بوده است، برای مثال یک خدای خیر و یک خدای شر را تصور می کردند و همان طور که نیایش و عبادات و مناسکی را برای خدای خیر انجام می دانندT نسبت به خدای شر نیز همین گونه بودند و این رویکرد با آیاتی که در مورد شیطان پرستی در طول تاریخ وجود دارد، منطبق است.

در ادامه بخش دیگری از این مباحث را که به همت شبکه جهانی ولایت تهیه شدهT تقدیم حضورتان می شود:

حجت الاسلام «حسین عرب»، با بیان اینکه مشخصه مصر باستان، جادو، جادوگری و ارتباط با شیاطین است، اظهار کرد: بنابر این، زمانی که حضرت موسی(ع) وارد مصر می شود خداوند معجزه آن حضرت(ع) را متناسب با زمانه اش قرار می دهد؛ در دوران های بعدی نیز همین آیین ها بازتعریف و اسم فرقه ها بر اساس الهه های مصر باستان انتخاب می شود، مثلا در آمریکا فرقه ای به نام «ستیانز» داریم که می گویند نام آن را از الهه های مصر باستان گرفتیم، شاید سوال شود چرا مصر باستان؟ چرا از الهه های روم باستان و یونان باستان را انتخاب نکردند؟

این استاد حوزه ادامه داد: در مباحث قبلی اشاره کردم که بنی اسراییل وقتی وارد مصر شده، مصرزده می شود، مثل اکنون که برخی غرب زده می شوند. بنی اسراییل یا ملت یهود، یک طیف این آموزه ها را از مصر باستان دریافت و به ادوار بعدی منتقل کردند.

وی تصریح کرد: در جریان بعثت حضرت موسی(ع)، او قومی را که چندصدسال تحت ظلم فرعون بودند، نجات می دهد و بعد ماجرای شکافته شدن دریا و رد کردن این قوم اما باز هم از او معجزه می خواهند، قومی که یکتاپرست زاده هستند از نسل ابراهیم(ع) و یوسف(ع) هستند، به دست موسی نجات پیدا می کنند و از دریا عبور می کنند، خداوند در آیه 138 سوره مبارکه «اعراف» می فرماید: «وَجَاوَزْنَا بِبَنِی إِسْرَائِیلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلَى قَوْمٍ یَعْکُفُونَ عَلَى أَصْنَامٍ لَهُمْ قَالُوا یَا مُوسَى اجْعَلْ لَنَا إِلَهًا کَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ قَالَ إِنَّکُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ» (و فرزندان اسرائیل را از دریا گذراندیم تا به قومى رسیدند که بر [پرستش] بتهاى خویش همت مى‏ گماشتند گفتند اى موسى همان گونه که براى آنان خدایانى است براى ما [نیز] خدایى قرار ده گفت راستى شما نادانى مى ‏کنید). همچنین در آیه 88 سوره مبارکه «طه» می فرماید: «فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلًا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ فَقَالُوا هَذَا إِلَهُکُمْ وَإِلَهُ مُوسَى فَنَسِیَ» (پس براى آنان پیکر گوساله‏ اى که صدایى داشت بیرون آورد و [او و پیروانش] گفتند این خداى شما و خداى موسى است و [پیمان خدا را] فراموش کرد).

حجت الاسلام عرب اضافه کرد: با توجه به این آیات شاید برای برخی این سوال ایجاد شود که چرا سامری، گوساله را به جای اسب و گوسفند انتخاب کرد؟ وقتی در بعد تطبیقی تاریخ را مطالعه می کنیم، در آن برهه از مصر باستان، در آن منطقه جغرافیایی خدایی به نام «حاثور» بوده است، در واقع خدای «رَع» را با گوساله ای تطبیق کردند و سامری این گوساله را می سازد و می گوید این گوساله همان خدا است.

این پژوهشگر عرفان با اشاره به آیات قرآن در مورد وجود جادوگری در قوم یهود، بیان کرد: البته شاخه انحرافی یهود، به گونه ای بود که در آن شیوع جادوگری وجود داشته و ارتباط با شیاطین بود، به طوری که خداوند در آیه 102 سوره مبارکه «بقره» می فرماید: «وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّیَاطِینُ عَلَى مُلْکِ سُلَیْمَانَ وَمَا کَفَرَ سُلَیْمَانُ وَلَکِنَّ الشَّیَاطِینَ کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَکَیْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ وَمَا یُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى یَقُولَا إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلَا تَکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُمْ بِضَارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَیَتَعَلَّمُونَ مَا یَضُرُّهُمْ وَلَا یَنْفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ» (و آنچه را که شیطان[صفت]ها در سلطنت‏ سلیمان خوانده [و درس گرفته] بودند پیروى کردند و سلیمان کفر نورزید لیکن آن شیطان[صفت]ها به کفر گراییدند که به مردم سحر مى ‏آموختند و [نیز از] آنچه بر آن دو فرشته هاروت و ماروت در بابل فرو فرستاده شده بود [پیروى کردند] با اینکه آن دو [فرشته] هیچ کس را تعلیم [سحر] نمیکردند مگر آنکه [قبلا به او] مى گفتند ما [وسیله] آزمایشى [براى شما] هستیم پس زنهار کافر نشوى و[لى] آنها از آن دو [فرشته] چیزهایى مى ‏آموختند که به وسیله آن میان مرد و همسرش جدایى بیفکنند هر چند بدون فرمان خدا نمى‏ توانستند به وسیله آن به احدى زیان برسانند و [خلاصه] چیزى مى ‏آموختند که برایشان زیان داشت و سودى بدیشان نمى ‏رسانید و قطعا [یهودیان] دریافته بودند که هر کس خریدار این [متاع] باشد در آخرت بهره‏ اى ندارد؛ وه که چه بد بود آنچه به جان خریدند اگر مى‏ دانستند).

وی ابراز کرد: بعد از فوت سلیمان نبی(ع) افرادی با شیاطین ارتباط گرفته بودند و سِحر را از آنها یاد گرفته و بعضا ادعاهایی را مطرح می کردند و می گفتند سلیمان نیز از طریق همین مسایل به قدرت رسیده بود، در آیات متعددی به این ماجراها اشاره شده از جمله در آیه 125 سوره مبارکه «صافات» که می فرماید: «وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَأَمْنًا وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِیمَ مُصَلًّى وَعَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ أَنْ طَهِّرَا بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَالْعَاکِفِینَ وَالرُّکَّعِ السُّجُودِ» (و چون خانه [کعبه] را براى مردم محل اجتماع و [جاى] امنى قرار دادیم [و فرمودیم] در مقام ابراهیم نمازگاهى براى خود اختیار کنید و به ابراهیم و اسماعیل فرمان دادیم که خانه مرا براى طواف‏کنندگان و معتکفان و رکوع و سجودکنندگان پاکیزه کنید).

حجت الاسلام عرب تاکید کرد: بنابر این، خط انحرافی در قوم یهود با افت و خیز جلو می آمده است، بت پرستی، شیطان گرایی در قالب جادوگری از مصر باستان به دوران بعدی منتقل می شود که از اینجا به بعد وارد فاز دوم یعنی قرون وسطی می شویم که شامل قرون چهارم تا پانزدهم میلادی می شود. در این دوران دو نقطه عطف داریم که شامل بحث های عرفان یهودی و دیگری فراماسونری است؛ که آن خط و روندی که شیطان گرایی طی می کند با این دو کلیدواژه گره خورده و در همین دوران است که شکل می گیرد.

وی ادامه داد: وقتی به جامعه عمومی اروپا در آن زمان نگاه می کنیم و البته نگاهی به کتاب هایی نظیر «تاریخ تمدن» نوشته «ویل دو رانت» بیندازیم، می بینیم که یک موج گرایش به آیین های شیطانی در آن زمان ایجاد شده است، در همین کتاب از گردهمایی هایی یاد می شود که «سابات» نام داشته و روزهای شنبه انحام می شد، این مراسم برگرفته از آیین های باروری در دوران باستان بوده است. بنابر این، آیین ها از زمان مصر باستان به این سو به ویژه سه آیین قربانی کردن، آیین های شَمنَی، آیین باروری در قرون بعدی بازتولید می شوند.

حجت الاسلام عرب درادامه بیان کرد: از سده یازدهم و دوازدهم موجی از گرایش به سِحر و جادو به ویژه میان زنان در اروپا، رواج پیدا می کند تا جایی که سازمان تفتیش عقاید با سوزاندن زنان ساحره مبارزه با آنان را آغاز کرد، اما در دوران بعدی جادوگری قانونی می شود و کاری به کار آنها ندارند، اما در دوران ما با یک اصلاحاتی همان کارها انجام می شود. عامل پشت صحنه که این موج را در دوران قرون وسطا ایجاد می کند عرفان یهودی است که به آن کابالا می گویند.

وی ادامه داد: کابالا در واقع عرفان یهودی برگرفته و متاثر از همان سنت های جادوگری و شیطانی باستانی است که ربطی به تورات ندارد، آنها بحثی را مطرح می کنند بر این اساس که موسی(ع) بخشی از پیام ها را در قالب کتاب تورات دریافت کرد و بخشی را شفاهاً خداوند فرمود و مطالبی که شفاهاً به موسی گفته شد سینه به سینه به یکسری خواص رسیده تا به دست ما رسیده است. بعد بر اساس همین مسایل شفاهی که می گویند خدا گفته، حتی مطالب تورات را تحریف می کنند، به عبارت دیگر از الفاظ و حروف چیزهایی را برداشت کرده و مطرح می کنند، این بخش از تحریف هایی که در دین یهود دیده می شود برگرفته از آیین های شیطانی است.

این محقق عرفان تاکید کرد: در آیین کابالا چند موضوع هست که برجسته بوده و کسانی که در مورد این آیین مطالعه می کنند به آنها اشاره دارند، اولین مساله در عرفان کابالا توجه ویژه به سِحر و جادو است، این بحث بسیار پررنگ است که عارفِ عرفان کابالیستی باید یک مسیرهایی را طی کند، با فرشتگانی بجنگد، یعنی در عرفان کابالا جابجایی میان مفهوم فرشتگان و شیطان را می بینیم. بنابراین توجه به سحر و جادو و کار کردن با حروف، چیزی شبیه به آن مسایلی است که در میان مردم ما به علوم غریبه و طلسم مشهور است، این موارد در عرفان یهودی فراوان است.

وی در ادامه اظهار کرد: بخش دیگر در عرفان یهودی تقدس بخشیدن به امور شر و شیطانی در عالم است، در عرفان یهودی، نمادی وجود دارد که اصطلاحا به آن درخت کابالا می گویند و 10 نقطه را روی این درخت مشخص کرده اند که عالم ملکوت را به عالم زمینی گره می زند، به هر کدام از این نقاط «سفیروت» می گویند که فرد باید آنها را طی کند.

درخت کابالا

ریشه کابالا و آنچه به نام عرفان به خورد مخاطب می دهند

حجت الاسلام عرب در پایان این بخش از سخنان خود خاطرنشان کرد: آنها معتقدند که در مسیر عرفان، فرد با شَر هم سر و کار دارد و این بد هم نیست، یعنی یهودیان می توانند با مراعات قوانین و توصیه های تورات به مهار کردن سفیروتها کمک کنند، این سبب می شود که در این مسیر حتی فرد برخی کارها را به سود نیروهای ناپاک انجام دهد، گویا شَر نوعی رشوه دینی می گیرد، بنابراین در این بین چند مورد وجود دارد که یکی بحث تقدس بخشیدن به شر است و دیگری توجه به سحر و جادو و همچنین فلسفه باقی برای آیین های جنسی، پس چندین آیین در دوران باستان در آینده نیز بازتولید شدند که بسترهای فکری و عرفانی آن در آیین یهودی دیده می شود.

علاقه مندان می توانند فایل برنامه «ناگفته های ادیان» را از اینجا دریافت کنند.

پایان پیام/248

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه دینی و مذهبی

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


ویدیو / دلخوری رابعه اسکویی از مازیار لرستانی پس از شایعه ازدواج‌شان