عشق... و جز عشق...


عشق... و جز عشق...

عشق... و جز عشق... رقص کارون مال تو، دانووب باشد مال اهلش ما نه ایم اندر میان*، مرغوب باشد مال اهلش هر کجا باشد شمیم عشق، آنجا منزل ماست ما که مست و عاشقیم، مندوب باشد مال اهلش خانه ی ما در دلشاعر:حسین جباری (پیمان) Hossain Jabbari

عشق ... و جز عشق...

رقص کارون مال تو، دانووب باشد مال اهلش
ما نه ایم اندر میان*، مرغوب باشد مال اهلش

هر کجا باشد شمیم عشق، آنجا منزل ماست
ما که مست و عاشقیم، مندوب باشد مال اهلش

خانه ی ما در دل ما، خانه ی تو رود و صحرا!
کاخ زرین و در زرکوب باشد مال اهلش

هر چه شادی در دل تو، هر چه غم در جان ما نِه
قهقهه، رقصیدن و پاکوب باشد مال اهلش

خوان تو رنگین و باشد سفره او پر ز مشروب
سهم ما شد سرکه و نان**، قوت های خوب باشد مال اهلش

سینه تو محبس دل، سینه ی ما محفل دل
عشق باشد مال ما، محبوب باشد مال اهلش

گر چه پیمان را نباشد مکنت دنیا ولیکن
زادّش عشق و طالب و مطلوب باشد مال اهلش

ح. جباری (پیمان)، وین ۱۳۹۸

* اشاره است به داستان آن فرد که به ابوسعید ابی الخیر پیامی فرستاد که: نسبت من به شما، نسبت پیل به پشه است و شیخ فرمود: همان پشه هم تویی و ما هیچ در میان نه ایم(در این شعر اما تنها در قالب صنعت شعر و بلا تشبیه است).
** اشاره است به داستان بهلول و هارون الرشید که بهلول بر روی تابه ی نانی جهنمی را به تجسم کشیده بود و چون برای معرفی خود بر بالای ان رفت خود را " بهلول و خرقه و نان و سرکه"معرقی کرد و چون هارون بر ان شد و شروع به معرقی اموال خود کرد پاهایش سوخت و به زمین افتاد (در این شعر اما بنا به صنعت شعر و بلا تشبیه است).

این شعر را در استقبال از شعر زیبای سرکار خانم غزل آرامش با عنوان "ما جنوبی ها ..." سروده ام.
شعر ایشان چنین است:

ما گل آلودیم! حال خوب باشد مال اهلش!
درد کارون مال ما. دانوب باشد مال اهلش!
نبض عصیان مى زند در سینه ى آرامش ما
چشمه هاى جارى محجوب، باشد مال اهلش
وامدار قلب سوزان و تَرَک پوش زمینیم
خاکهاى تیره ى مرغوب، باشد مال اهلش
پیک رنج و درد را باید زد و مستانه رقصید
خمره ى صد ساله ى مشروب، باشد مال اهلش
چشمهاى ما اصول عشقبازى را عوض کرد...
بوسه ى داغ و لب مرطوب، باشد مال اهلش
ما جنوبى ها همین دم را غنیمت مى شماریم!
زندگى با بهترین اسلــوب، باشد مال اهلش
بر کتاب عمرمان جز عشق، نقش دیگرى نیست
جلدهای فاخرِ زرکوب، باشد مال اهلش
دست خالى، غیرتِ ما کوهها را مى تکانَد
تیشه ى فرهاد شهرآشوب باشد مال اهلش
مزد نخلِ بى شکایت، خارَکِ شیرین بیان شد
اجر صبر حضرت ایوب، باشد مال اهلش...

غزل آرامش

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


عکس | قابی دیدنی از بازیگر زن پُرحاشیه در حرم امام رضا(ع)