خاطره خانوادگی از شهید احمدی روشن


خاطره خانوادگی از شهید احمدی روشن

صفحه اینستاگرامی شهید مصطفی احمدی روشن (شهید هسته ای) نوشت.

اتاق خبر 24:

خاطره خانوادگی

نبودن های مصطفی سخت بود… گاه ۱۲ روز سایت نطنز میماند.

اعتراضی که می کردم می‌گفتم بسه دیگه! بیا بیرون. ایشان هم می‌گفت ان‌شاءالله این یکی کار را انجام بدهم می‌آیم بیرون. من هم به این امید روزگار می‌گذراندم. می‌دانستم که به قدری هدفشان برایش مقدس است که اصلاً حرف این سختی ها معنا ندارد.

به مرور زمان که علیرضا به دنیا آمد، سر من هم گرم شد. حدود یک یا دو سال پیش از شهادت که خیلی بهم فشار آمده بود، ایشان بهم گفتند پیش یک عالِمی رفتند و آن عالم به او گفته بود این کاری که سازمان انرژی اتمی انجام می‌دهد و اینکه ایران به این قدرت برسد، قطعاً در ظهور آقا تأثیر دارد. بعد از این حرف، دیگر نگفتم نرو!

به نقل از همسر شهید


حتما بخوانید: سایر مطالب گروه سرگرمی

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


ایران با چه موشک‌هایی آسمان منطقه را به 2 نقطه در فلسطین اشغالی دوخت؟