بیایید
زندگی را از نو معنا کنیم
ما ،
کهنه پردازانِ سرزمین هایِ پرملالِ خوف وخیال وخاطره
درکرت وباغ های مُرده ی پر چین چوب وسنگ قدیمی ،
باسایه بانِ درختانِ باردهِ بلند تنومندِ خشک وترِ سنگی
باهجوم دارکوب و کلاغ و حیوانات جسور جثه خوار
خورشید پویندگانِ دانش اندوزِ پر قیل وقال
درهرکجا
دیرو مسجدو کنشت و خانقاه
سنت و مدرن و پست مدرن
........
ژرف ژرف و ، تروتازه و، بشکوه
نه با اوصاف مچاله ی خویش
یاستون ستون تعابیر کهنه ی مرموز پا رو پیرار
خُم های اتفاقات مُرده ، زندان های مخوف پرستوه
و مفاهیم کهنه ریز و درشت ، سبب تمام انقباض وجمود
باره آوردهای عموم فریب ناصواب
زنجیره یِ سفت وسختِ تنزلِ متوسلِ تمام اسلاف و قوم ها
برگ واوراق را بدور بریز
دفتر وکتابِ کهنه یِ خویشتن را بشوی
"تابو" ها را در هم شکن
باآسمان سحرگاهی در آمیز
نوبه نو ،
کاشف لحظه های عریان باش
" راز هستی "
چنین ........ نمایان است .
خویشتن را ،
دوباره معنا کن
آنچه پس مانده ی نیاکان نیست
اپلیکیشن به قلب خویش فرومکن
رویشی نوبه نو ، در تنت جاری ست
" آن "
حضورِ پرشکوهِ خجسته یِ مبارک توست
(معنیِ راستینِ "حضور " را دریاب)
رازوسرّی ، که اهل گفتن نیست
فاتحِ قله یِ بلندِ همیشه فروزانِ خویشتن باش
زندگی را از نو معنا کنیم
ما ،
کهنه پردازانِ سرزمین هایِ پرملالِ خوف وخیال وخاطره
درکرت وباغ های مُرده ی پر چین چوب وسنگ قدیمی ،
باسایه بانِ درختانِ باردهِ بلند تنومندِ خشک وترِ سنگی
باهجوم دارکوب و کلاغ و حیوانات جسور جثه خوار
خورشید پویندگانِ دانش اندوزِ پر قیل وقال
درهرکجا
دیرو مسجدو کنشت و خانقاه
سنت و مدرن و پست مدرن
........
ژرف ژرف و ، تروتازه و، بشکوه
نه با اوصاف مچاله ی خویش
یاستون ستون تعابیر کهنه ی مرموز پا رو پیرار
خُم های اتفاقات مُرده ، زندان های مخوف پرستوه
و مفاهیم کهنه ریز و درشت ، سبب تمام انقباض وجمود
باره آوردهای عموم فریب ناصواب
زنجیره یِ سفت وسختِ تنزلِ متوسلِ تمام اسلاف و قوم ها
برگ واوراق را بدور بریز
دفتر وکتابِ کهنه یِ خویشتن را بشوی
"تابو" ها را در هم شکن
باآسمان سحرگاهی در آمیز
نوبه نو ،
کاشف لحظه های عریان باش
" راز هستی "
چنین ........ نمایان است .
خویشتن را ،
دوباره معنا کن
آنچه پس مانده ی نیاکان نیست
اپلیکیشن به قلب خویش فرومکن
رویشی نوبه نو ، در تنت جاری ست
" آن "
حضورِ پرشکوهِ خجسته یِ مبارک توست
(معنیِ راستینِ "حضور " را دریاب)
رازوسرّی ، که اهل گفتن نیست
فاتحِ قله یِ بلندِ همیشه فروزانِ خویشتن باش