مادر


مادر

و زنی از دور نمایان می شود زنی با قامتی خمیده و چشمانی پر حرارت و دستانی سرد و خشکیده با گیسوانی برفین و با پاهایی مجروح از دور نمایان می شود بر قامت خمیده اش کوله باریست سنگین و در دستانششاعر:فرشاد درخشانی


و زنی از دور نمایان می شود
زنی با قامتی خمیده
و چشمانی پر حرارت
و دستانی سرد و خشکیده
با گیسوانی برفین
و با پاهایی مجروح
از دور نمایان می شود

بر قامت خمیده اش
کوله باریست سنگین
و در دستانش دستان کودکی گریان است
بر لبانش لبخندی تلخ نشسته است

در نگاهش اندوهی عمیق دیده می شود
و صدایی غم آلود از اعماق قلبش به گوش می رسد

زن می گذرد
از کوچه ها ، خیابانها و از دل کوه
و به دل صحرا پناه می آورد
زن خسته است
نگاهش تیره
و صدایش زخمیست

زن شکسته است
زن کوله بار زندگی را بر دوش گرفته است
زن آهسته می گذرد

نگاه فرزندش شوق زندگی را در او بر می انگیزد
و صدای فرزندش زحم هایش را تسلی میدهد
و زن آهسته می گذرد

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


نصف شدن بیت‌کوین چیست و آیا مهم است؟