درد و دل طبیعت با رهبر


درد و دل  طبیعت با رهبر

رهبرا! کمکم کن بیا وانسانها را با من آشتی ده بیا و به دنیا ثابت کن که طبیعت خانه خداست! خوب میدانی که خدایت در آن چار دیواری های مساجد نیست! اگر آیه ای هست؟ اینجاست! مسجد اینجاست جمارانشاعر:سید یوسف زارع(درویش)

رهبرا!
کمکم کن
بیا وانسانها را با من آشتی ده
بیا و به دنیا ثابت کن که طبیعت خانه خداست!
خوب میدانی که خدایت در آن چار دیواری های مساجد نیست!
اگر آیه ای هست؟
اینجاست!
مسجد اینجاست
جماران اینجاست
میخواهم اینبار جماعتت را در قلب من بر پا کنی
تمنا دارم!
تمنا دارم، اسلحه ات را فراموش کن!
کیسه ای در دست گیر برای زدودن آلودگیهایی که جماعتت برپا کرده اند!
بیا و در دل طبیعت رکوع کن
رکوع کن ولی نه برای خواندن ذکر سبحان!
رکوع کن و بپالای و پاک و منزهم کن

آخر اگر تو نیایی از جماعتت انتظاری نیست
تمنا دارم برای یکبار نقشه تراکم چاه های کشورت را ببین!!
مرا به رگبار بسته اند!!!
دیگر خونی در رگانم جاری نیست
چونان زالو به جانم افتاده اند

رهبرا!
بیا و این بار خطبه پوشاندن مخوان
خطبه عریان کردن مرا بخوان
مرا از دست زالو صفتها و آلودگیها عریان کن
عریانم کن تا زیبایی ام را نشانت دهم
بر دستانت بوسه زنم
اگر نشانه ی پروردگارم!

✍ سید یوسف زارع

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


دوبله خنده دار رضا شفیعی‌جم به زبان کُردی!/ ویدئو