بهار آمد
بهار آمد و یاران ز شهر ها جستند*
به روی دوست در خانه های خود بستند
به قسط و وام پریدی خریده و رفتند
به زیر چادری اطراف جاده بنشستند
گروه اندکی از دوستان ِپورشه نشین
کنار بحر خزر رفته شاد و سرمستند
به تایلند و به آنتالیا و یا که دبی
سفر نموده و دست از رسوم خود شستند
عجب مدار تو"سعدی" نمانده عید و بهار
که شاخه های درختان ِ باغ بشکستند
به شهر خلوت و آب و هوای پاک (رها)
هنوز یک دو سه تا دوستان ما هستند
علی میرزائی(رها)
استقبال ازغزل سعدی*
"درخت غنچه بر آورد و بلبلان مستند
جهان جوان شد و یاران به عیش بنشستند"
بهار آمد و یاران ز شهر ها جستند*
به روی دوست در خانه های خود بستند
به قسط و وام پریدی خریده و رفتند
به زیر چادری اطراف جاده بنشستند
گروه اندکی از دوستان ِپورشه نشین
کنار بحر خزر رفته شاد و سرمستند
به تایلند و به آنتالیا و یا که دبی
سفر نموده و دست از رسوم خود شستند
عجب مدار تو"سعدی" نمانده عید و بهار
که شاخه های درختان ِ باغ بشکستند
به شهر خلوت و آب و هوای پاک (رها)
هنوز یک دو سه تا دوستان ما هستند
علی میرزائی(رها)
استقبال ازغزل سعدی*
"درخت غنچه بر آورد و بلبلان مستند
جهان جوان شد و یاران به عیش بنشستند"